قربانی کردن چندباره منافع ملی و سیاست خارجی پای گروکشی سیاسی

کد خبر: 1290145

آشکار شدن علت افشای فایل صوتی محرمانه ظریف، بار دیگر علاقه یک جریان سیاسی برای گروگان‌گیری سیاست خارجی به نفع رقابت‌های سیاسی داخلی را نشان می‌دهد.

قربانی کردن چندباره منافع ملی و سیاست خارجی پای گروکشی سیاسی

آشکار شدن علت افشای فایل صوتی محرمانه ظریف، بار دیگر علاقه یک جریان سیاسی برای گروگان‌گیری سیاست خارجی به نفع رقابت‌های سیاسی داخلی را نشان می‌دهد.

روزنامه ایران نوشت: اردیبهشت‌ماه ۱۴۰۰، در آستانه برگزاری سیزدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری، فایل صوتی گفت‌و‌گوی منتشر نشده ظریف با مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری از شبکه ضدایرانی اینترنشنال منتشر شد.

محمدجواد ظریف در این گفت‌و‌گو عملکرد شهید سلیمانی در محور مقاومت را زیر سؤال برده و عملکرد نیروهای مستشاری ایران در منطقه را موجب ناکامی ‌برجام معرفی کرده بود. حالا سه سال پس از درز این فایل صوتی، سعید لیلاز، شخصی که از طرف مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست جمهوری با ظریف مصاحبه کرده بود، پرده از راز انتشار آن برداشت.

سعید لیلاز در بخشی از گفت‌و‌گویی که اخیراً با روزنامه شرق داشت، در ارتباط با این موضوع گفت: «من از گفتن جزئیات خودداری می‌کنم. سربسته می‌گویم که ماجرای انتشار آن فایل، بدون آنکه بگویم چه کسی چه کاری کرد، یکی از اهداف و دلایل افشاگری آن، با هدف ارسال پالس بود که اگر دولت بایدن می‌خواهد برای احیای برجام کاری بکند، در همین ماه‌های منتهی به پایان دولت روحانی باشد که احیای برجام بتواند به جریان همسوی دولت روحانی برای تداوم قدرت کمک کند و دولت بایدن متأسفانه حتی همین کمک را هم نکرد.»

سعید لیلاز خواسته یا ناخواسته تأیید کرده که در جریان انتشار فایل صحبت‌های وزیر امور خارجه روحانی از اینترنشنال، نه اشتباهی صورت گرفته و نه نفوذی در کار بوده، بلکه این یک اقدام عمدی از سوی یک جریان سیاسی خاص برای کسب موفقیت در انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ بوده است؛ اقدامی که نه یک کنش سیاسی، بلکه راهبرد یک جریان خاص در حداقل دو دهه قبل تاکنون بوده و از قضا محمدجواد ظریف در برهه‌های مختلف نقش اول آن را بازی کرده است.

در آذرماه سال ۹۹، محمدجواد ظریف در کسوت وزیر امور خارجه، به گفت‌و‌گو با رسانه حامی خود یعنی سایت «انتخاب» نشست. او در خلال این گفت‌و‌گو، از ضرورت پرهیز از نگاه جناحی به سیاست خارجی سخن گفت و تأکید کرد: «سیاست خارجی باید بر قاعده فراجناحی طرح‌ریزی شود. اما متأسفانه این امر در کشور ما از سوی برخی جناح‌ها نادیده گرفته می‌شود. ما باید در پی منافع ملی باشیم؛ حال چه در دولت دوازدهم باشد چه در دولت سیزدهم.»

اما ۱۶ سال پیش از این مواضع و در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۴ تصاویری از دیدار و گفت‌و‌گوی غیررسمی محمدجواد ظریف با محمد البرادعی، رئیس اسبق آژانس بین‌المللی انرژی اتمی منتشر شده بود که نشان می‌داد ظریف نگرانی‌های هم‌قطاران خود در ارتباط با مسائل داخلی کشور را با البرادعی در جریان می‌گذارد. ظریف در آن گفت‌و‌گو درباره آثار و تبعات شکست مذاکرات خود با طرف‌های غربی به البرادعی می‌گوید: «بسیاری از کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری(سال ۸۴) از شکست مذاکرات ما سود می‌برند. آنها موفقیتی در این گفت‌و‌گوها نمی‌بینند، از طرفی آنها آدم‌های پرنفوذی هم هستند. اعتبار اروپایی‌ها و مذاکره‌کنندگان ایرانی هر دو در ایران از دست رفته است. این تنها مشکل اعتماد به آنها نبود؛ این مشکل اعتماد به جبهه ما هم بود. اعتماد به نوع اعتبار ما در خانه.»

به عبارتی ساده، ظریف موضوع ملی هسته‌ای و سیاست خارجی کشور را وجه‌المصالحه حفظ اعتبار غرب و متقابلاً حفظ اعتبار و موقعیت جریان سیاسی متبوع خود در داخل کشور می‌دانست. به رغم تلاش‌های چند ساله برای به تصویر کشیدن چهره‌ای فراجناحی و حامی منافع ملی از یک جریان سیاسی خاص، برملا شدن پشت صحنه گزاره دیگری را به ذهن متبادر می‌کند. کُدهای پر تکرار از گره زدن سیاست داخلی به خارج از کشور و دوپینگ سیاسی با حمایت خارجی که رفتاری عمیقاً ضد ملی است، نشان می‌دهد این جریان علاوه‌بر وابستگی ذهنی و فکری به غرب، در کنش سیاسی نیز به بیرون از مرزها وابسته شده است. جریانی که با علم به عدم مقبولیت مطلوب در افکار عمومی، در آستانه انتخابات‌های ادوار مجلس یا حتی ریاست جمهوری، توجه کرده است تا نظر «پیمانکاران تحریم و جنگ علیه مردم ایران» را در ازای اتخاذ مواضع مغایر با اصول اساسی کشور، جلب کند و مخدری برای تسکین درد عدم مقبولیت سیاسی این جریان بسازد. آنچه باید به تحلیل روزنامه ایران افزود، اظهارات عجیب ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا (۲۶ شهریور ۱۳۹۳) است که با لحنی همدلانه و ملتمسانه گفته بود: «ما روندی را شروع کرده‌ایم که هدف از آن، تغییر فضای سیاست خارجی کشور است. اگر با وجود تلاش‌های ما برای تعامل، این تلاش‌‌ها بی‌نتیجه بماند، مردم ایران این فرصت را خواهند داشت تا ۱۶ ماه دیگر که انتخابات پارلمانی برگزار می‌‌شود، به این عملکرد ما پاسخ دهند. وقتی قبلاً در سال‌های ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵، توافق‌‌هایی کردیم و تلاش‌‌های ما از جانب اتحادیه اروپایی رد شد، مردم جواب ما را با انتخاب رئیس ‌جمهوری متفاوت دادند که مرا هم زود بازنشسته کرد. حالا بار دیگر من زنده شده‌ام. به نظر من غرب در انتقال پیامی که می‌‌خواهد به ایران منتقل کند باید بسیار دقت کند»./کیهان

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    سایر رسانه ها