خروج روحانی ۹۶ از اعتدال!
افراطیون که حمله به ساختارهای نظام را «صراحت مینامند»! در تیترهای دیروز خود رسماً تأیید کردند که روحانی از اعتدال ادعایی خارج شده است
روزنامه جوان: «ظهور روحاني 96»، «پايان مدارا با رقبا» و «چند درصديد كه فكر ميكنيد، قيم مردم هستيد» بخشي از مواضع روحاني در سفر انتخاباتي روحاني به شهرهاي همدان و كرمانشاه بود كه تيتر نخست روزنامههاي اصلاحطلب حامي وي شد. روزنامه دولتي ايران نيز كه تلاش كرد، رويكرد به اصطلاح بي طرفي خود را رعايت كرده باشد، حفظ ظاهر كرد و از روحاني در صفحه نخست تيتر نزد، لكن همان سخنان ايشان را به نقل از پايگاه اطلاع رساني روحاني در صفحه 3 بازتاب داد. در شماره ديروز به نقد بخشي از مواضع خارج از هنجار رئيسجمهور و رئيس شوراي عالي امنيت ملي و ذوق زدگي برخي رسانههاي ضد انقلاب از جمله بي بي سي فارسي از مواضع ايشان پرداختيم و نوشتيم كه اين هنجار شكنيها و عصبانيت شايد ناشي از ريزش آراي روحاني است. روزنامه اصلاح طلب آفتاب يزد ديروز با انتخاب تيتر « پايان مدارا » بدون اينكه بخواهد، استراتژي مشترك حلقه نياوران و اصلاح طلبان تند رو را لو داد و در تبيين مواضع روحاني در همدان به مناظرات سال 92 برگشت و نوشت پس از مناظره اول دلتنگ روحاني 92 شديم كه او از لاك مصلحت انديشي خارج شود. مناظرهاي كه در آن روحاني سخناني را بر زبان آورد كه هيچ كس را ياراي بيان آن نبود. اين دلتنگي اما خيلي طولاني نبود و روحاني در همدان و كرمانشاه سخناني بر زبان راند كه روزنامههاي اصلاح طلب را به وجد آورد. او بار ديگر با «بي پروايي و بي محابا » رقباي انتخاباتي را وانهاد و به جنگ نظام و ساختارهاي قانوني آن رفت. اين روزنامه به نقل از سخنگوي حزب اتحاد ملت (بديل جبهه مشاركت منحله) صراحت (بخوانيد حمله) روحاني را واكنشي به رقباي انتخاباتي وي ميداند. منتظر صراحت بيشتري از روحاني باشيد! آذر منصوري ميگويد: بي پروا سخن گفتن خودش ميتواند به اثرگذاري روي پايگاه رأي آقاي روحاني و حضور بيشتر مردم و طبيعتاً نگرانياي كه نسبت به نتيجه انتخابات وجود دارد، منجر شود. او سپس پيشبيني ميكند كه به اعتقاد من در روزهاي آينده شاهد «موضعگيريهاي صريحتري» از جانب رئيسجمهور خواهيم بود. اما اين صراحت رئيسجمهور چيست و خطاب به چه كساني است؟ براي پاسخ به اين سوال به دو گزاره از سخنان روحاني در جمع حاميان وي در همدان توجه كنيد. « ارديبهشت 96 هم يكبار ديگر مردم ايران اعلام ميكنند آنهايي كه در طول 38 سال فقط اعدام و زندان بلد بودند، را قبول ندارند.»، «چه شده است كه سخنگوي يك نهاد در اين دو سه هفته سياه نمايي دولت را ياد گرفته است؟ اجازه نميدهم خانهاي كه بايد خانه عدالت باشد به خانه اتهام و دروغ تبديل شود. » اكنون سوال اساسي اين است كه صراحت مورد انتظار اصلاح طلبان در اين گزارهها به كدام يك از نامزدهاي انتخابات باز ميگردد؟ آيا جز اين است كه او به جاي رقيب هراسي به نظام هراسي رو آورده است؟ اعتدال، تدبير و عقلانيتي كه چهار سال است گوش فلك را كر كرده است، كجا رفت؟ از كليد و تدبير خبري نيست شايد پاسخ اين رفتارهاي تصنعي و هيجاني را در اين بايد جستوجو كرد كه اكنون و پس از چهار سال همه وعدهها رنگ باخته و دست دولت خالي است، بنابراين چارهاي ندارد جز اينكه به « هيجان» پناه بياورد تا بلكه كارنامه چهار ساله به فراموشي سپرده شود. به قول ظريفي روحاني در اين كارزار انتخاباتي رقبا را به استراحت فرستاده و با گذشته نظام از جمله قوه قضائيه رقابت ميكند. رقابتي كه در آن نه از «كليد» و «تدبير» خبري است و نه از كارنامه مبارزه با مفاسد اقتصادي چرا كه حقوقهاي نجومي و ذخيره انقلابخواندن نجوميبگيران همچنان بر دوش اعتدال سنگيني ميكند. روحاني طي روزهاي گذشته همواره به برخي رقباي انتخاباتي خود حمله كرده كه چرا از برخي جنبشهاي مدني در كشورهاي مختلف الگو ميگيرند و جامعه را تقسيم بندي ميكنند، اما خود در كرمانشاه مقابل اندك منتقدانش( به تعبير او) تاب نياورد و با پيش كشيدن اقليت و اكثريت عملاً در مسيري پاي نهاد كه خود منتقد آن است. روحاني خطاب به آنها گفت: «ما اجازه نميدهيم يك اقليت با بلندگوهاي بلند بخواهند اكثريت را منزوي كنند. شما چند درصد مردم هستيد كه احساس ميكنيد قيم مردم هستيد.» آنچه روحاني در روز گذشته از خود به نمايش گذاشت نه موضع يك رئيسجمهور و نامزد انتخابات رياست جمهوري كه موضع اپوزيسيوني بود. آنهم از ناحيه كسي كه در 38سال گذشته در حساسترين مناصب اجرايي و امنيتي نقشآفريني كرده است. ولو اينكه او بدون توجه به همه سوابق گذشته خود را يك «حقوقدان» بنامد. روحاني نميداند چه ميگويد؟ محمدرضا زائري، فعال سياسي و فرهنگي در همين زمينه با ابراز تعجب عميق از مواضع تأملبرانگيز روحاني نوشت: اين روزها بسيار از من پرسيدهاند كه به چه كسي رأي بدهيم ولي من همواره از نام بردن يك نفر مشخص پرهيز داشته و تنها به اصل حضور در انتخابات توصيه كردهام. دليلش هم اين است كه خواستهام به همين اندازه ناچيز خودم در ايجاد همدلي و همراهي عمومي سهيم باشم زيرا اعتقاد دارم با شرايط فعلي كشور مهمترين موضوع و حساسترين مسئله ايجاد آرامش و ثبات است. تعجب ميكنم چيزي كه من طلبه كوچك ميفهمم چرا برخي نامزدهاي محترم انتخابات كه خود را در سطح رياست جمهوري كشور ميدانند مراقبش نيستند! آقاي دكتر روحاني را بهرغم همه انتقادها همچنان بيش از ديگران سزاوار وصف رجل سياسي ميدانستم و گمان داشتم بايد شرايط طبيعي فضاي اجتماعي را براي استمرار روند جاري ثبات كشور حفظ كرد و از همين رو بهرغم دعوت برخي كانديداها از ورود به عرصه فعاليت تبليغاتي و سياسي براي نامزدها امتناع كردم و باور داشتم كه هر گونه حركتي كه فضا را متشنج و ملتهب كند خطرناك و زيانآفرين است. اما متأسفانه سخنان ايشان در همدان به شدت باعث نگراني و ترديد شد و معتقدم با اين روند و رويكرد بيش از هركسي خود ايشان به خودش ضربه ميزند. راستش ابتدا كه سخنان ايشان را خواندم باور نكردم و تصورم اين بود كه مطلب طنز است! بعد كه اخبار ديگر را ديدم بيشتر تعجب كردم زيرا باور نميكردم كسي با سابقه طولاني سياسي و امنيتي آقاي حسن روحاني نداند اين نوع ادبيات و اين لحن و اين رويكرد و اين شيوه چه معنايي دارد! و كسي كه سالها دبير شوراي امنيت ملي بوده متوجه نباشد كه چه ميكند! پيش از اين ما نگران چنين رفتاري از سوي آقاي احمدينژاد بوديم و گمان ميكرديم تنها او براي جلب آرا حاضر است هر كاري بكند، اما گويي هر كدام از ما خودمان يك پا احمدي نژاديم! اكنون بايد ديد حد يقف صراحت و بي پروايي روحاني كجاست؟ آيا او ميخواهد براي جلب آراي مردمي به هر قيمتي همچنان به انتحار سياسي خود ادامه بدهد يا به قواعد دموكراسي و حقوقي حاكم بر مردم سالاري ديني تن خواهد داد؟ روحاني ميگويد حقوقدان است، رعايت قواعد حقوقي را در عمل و رفتار او بايد مشاهده كرد.
دیدگاه تان را بنویسید