تهران امروز: مردم را متقاعد كنيد
آلودگي هوا،آتشسوزي جنگلها و حتي تلفات جادهاي، شماري از ميادين عملياتي هستند كه افكار عمومي قابليتهاي مسئولان خود را در آن محك ميزند.
تهران امروز: دو اتفاق همزمان زيست محيطي (آلودگي هواي تهران و آتشسوزي جنگلها) افكار عمومي جامعه را جريحهدار كرده است. آزردگي افكارعمومي فقط به علت ابعاد اين دو حادثه و خسارتهاي هنگفت مالي و جاني ناشي از آنها نيست. آنچه سبب خراشيده شدن اذهان مردم شده است تصور ناتواني و عدم كارآمدي مسئولان در مواجهه با اين مشكلات است. تبعات اين اتفاق حتي ميتواند دردناكتر از آمارتلفات مادي اين دو حادثه زيست محيطي باشد. حاصل اين اتفاق، بياعتمادي يا حداقل كماعتمادي مردم به توانمنديهاي مسئولان در حل مشكلات و بحرانهاست. اين دو واقعه در نگاهي ديگر محكي بود براي سنجيدن ميزان انعطاف، قدرت تصميم گيري و همينطور دورانديشي مسئولان در مواجهه با بحرانهاي روزمره. اينكه مسئولان چقدر تلاش كردند وتا چه حد تصميماتشان درست بوده، جاي صحبت و بحث كارشناسي دارد و مقوله ديگري است اما آنچه مسلم و ملموس است عدم متقاعد شدن افكار عمومي نسبت به اين راهكارهاست. تهران 34 روز را در شرايط بحراني آلودگي هوا گذراند و در اين 34 روز مسئولان نتوانستند افكار عمومي را به جهت راهكارهاي ارائه شده براي حل اين معضل متقاعد كنند. همين اتفاق براي آتشسوزي جنگلهاي گلستان هم رخ داده است. ديروز برنامه صبحگاهي راديو جوان عرصه تلفنهاي دهها شهروند گرگاني و مازندراني بود كه بر مبناي مشاهدات خود درباره از بين رفتن جنگلهاي آن نواحي به شدت اظهار نگراني و تاسف ميكردند. حتي توضيحات مسئولان نيز آنها را متقاعد نساخته كه اين حادثه در دست كنترل است. مسئولان دولتي براي حل هردو معضل چه در تهران و چه در گلستان راهكارهاي متفاوتي را ارائه داده و به كار بستند(كه زحماتشان ماجور) اما نه آن ترفندها به نقطه مثبت ومناسبي ختم شد و نه - بدتر از آن - افكار عمومي درباره سودمندي اين راهكارها متقاعد شد. اين عدم اقناع افكار عمومي ربطي به شيطنتهاي رسانهاي ندارد؛ يك واقعيت ملموس است كه هركدام از دولتمردان با قدم زدن در سطح شهر و حضور در محافل عمومي با آن روبه رو ميشوند. واقعيتي كه راه فراري نيز از آن وجود ندارد. مسئولان دولتي در اين سالها پروژههاي بزرگي را در ابعاد كلان به اجرا درآوردهاند كه هركدام به نوبه خود جاي تقدير دارد. مثل سهميهبندي سوخت و يا هدفمندي يارانهها. اما گويي مشغوليت بيش از حد دولتمردان ما به مسائل فوق كلان، آنها را از قاطعيت، تدبير و توانمنديهاي لازم در برخورد با مسائل ديگر عاري كرده است. افكار عمومي نميتواند هضم كند كه چگونه معضل آلودگي هواي تهران هرسال شديدتر ميشود و دولتمردان ما از حل اين مسئله ناتوان هستند و براي حل آن به راهكارهايي دور از ذهن و سخت(مثل كاهش ضربتي جمعيت) پناه ميبرند؟چرا امكانات لازم و مشخص براي حل آلودگي هواي تهران به كار گرفته نميشود؟ در حالي كه همگان بر تسريع در احداث خطوط مترو به عنوان بزرگترين راهحل معضل آلودگي هوا تكيه دارند و دولت نيز نتوانسته افكار عمومي را براي فرمول مورد علاقهاش- يعني مونوريل- قانع كند، چرا يك انقلاب و حركت فراگير براي تسريع احداث خطوط جديد مترو شكل نميگيرد؟چرا وقتي جنگلهاي گلستان هر ساله در خطر آتشسوزي قرار دارند امكانات لازم براي كنترل آتش فراهم نميشود؟ اين ضعف را درحوزههاي مديريتي ديگرمثل كنترل آمار قربانيان جادهها نيز ميتوان مشاهده كرد. متاسفانه با تمام ترفندهاي به عمل آمده و تبليغات انجام شده در اين سالها مسئولان تنها توانستهاند شيب صعودي اين تلفات را كند كنند و هنوز جادههاي ما سالانه 25 هزار نفر را به كام مرگ ميفرستند. دستگاههاي دولتي هر روز آمار فراواني را از موفقيتها در حوزههاي مختلف سياسي، اقتصادي و اجتماعي منتشر ميكنندكه البته كيست كه از خواندن و شنيدن آنها در پوست خود بگنجد اما روي ديگر سكه ناكامي در حوزههاي كوچك و بزرگ مربوط به زندگي روزمره است كه طعم خوش آن دستاوردها را ضايع ميسازد. به نظر ميرسد دولت بايد علل ناكارآمدي خود در حل رضايتبخش اين دست از مشكلات را بررسي علمي كند و با صراحت و صداقت با ضعف خود در اين وقايع روبه رو شود. در اين سطح از مشكلات، ميتوان با قاطعيت گفت كه اثري از نيروي خارجي وجود ندارد و آنچه هست حاصل تصميمگيريهاي اشتباه گذشتگان و ضعف مستمر در برنامهريزي و عدم تدبير لازم براي مقابله با آن در نزد مسئولان امروز است. آلودگي هوا،آتشسوزي جنگلها و حتي تلفات جادهاي، شماري از ميادين عملياتي هستند كه افكار عمومي قابليتهاي مسئولان خود را در آن محك ميزند. مياديني كه پيروزي در آن شايد در قياس با عرصه سختي مثل هدفمندي يارانهها افتخار كمتري براي دولتمردان به ارمغان بياورد اما به لحاظ حفظ اعتماد ميان مردم و مسئولان از اهميتي حياتي برخوردارند. موفقيت مسئولان در چنين نبردهايي است كه به مردم احساس رضايت خاطر و آرامش ميدهد ... دولتمردان ما در اين نبردهاي كوچك چندان سربلند نبودهاند.
دیدگاه تان را بنویسید