آیا فیلم"سفر سنگ" انقلابی و مردمی است؟

کد خبر: 231442

طالب زاده در گفتگویش در برنامه اخیر هفت به کیمیایی گفت "سفر سنگ انقلاب را پیش بینی کرده است". این تفسیر به هیچ وجه در حد و اندازه فیلم سفر سنگ نیست و الصاق کردن چنین تفکری به کیمیایی و فیلم سفر سنگ بدون بررسی عمیق کارنامه فیلمساز امری نکوهیده است.

مشرق: سری تازه برنامه هفت در مسیر بررسی و تحلیل سینمای ایران به همان مسیری می رود که فریدون جیرانی هدایت می کرد. متاسفانه محمود گبرلو هم داعیه ارزشی بودن را یدک می‌کشد، اما سعی می کند بازی را به نفع روشنفکران داغ تر کند. برداشت اول: همه چیز از یک ملاقات شروع شد
نخستین اشتباه زمانی رقم خورد که حسن عباسی به عنوان استراتژیست فرهنگی جریان ارزشی تن به ملاقات با مسعود کیمیایی داد. کیمیایی که از نفوذ عباسی(عضو پروانه ساخت و نمایش) در سازمان سینمایی مطلع بود با وی ملاقات کرد تا بتواند با نزدیک شدن به عباسی زمینه گرفتن پروانه ساخت فیلمنامه «دست تنها» را فراهم آورد. اما این دیدار پنهانی رسانه‌ای شد. رسانه ای شدن خبر این دیدار برای کیمیایی آنچنان خوشایند نبود. کیمیایی هم برای اینکه شمایل روشنفکرمابانه اش فرو نریزد، یک عکس کاملا سفارشی با شاملو همراه با خبر انصراف از ساخت تبعید سایه ها به یکی از جراید داد. از سوی دیگر حسن عباسی دیدار خود با کیمیایی را تائید کرد و عنوان کرد که دیدارش با این کارگردان صرفا بحث در مورد ایدئولوژی جاری در فیلم " سفر سنگ " بوده است او در این گفتگو اشاره کرد فیلم مذکور ترجمان آیه شریفه: " ان الله لا یغیروا ما بقوم حتی یغیروا ما بانفسهم " است. بعد از تعبیر حسن عباسی نوبت به تفسیر عجیب نادر طالب زاده از این فیلم رسید.
طالب زاده در گفتگویش در برنامه اخیر هفت به کیمیایی گفت " سفر سنگ انقلاب را پیش بینی کرده است ". این تفسیر به هیچ وجه در حد و اندازه فیلم سفر سنگ نیست و الصاق کردن چنین تفکری به کیمیایی و فیلم سفر سنگ بدون بررسی عمیق کارنامه فیلمساز امری نکوهیده است. اگر کارنامه فیلمساز را بررسی کنیم درخواهیم یافت کیمیایی شش ماه قبل از ساخت سفر سنگ فیلم غزل را بر اساس قصه کوتاه مزاحم اثر لوئیس بورخه بورخس ساخته است. غزل، روایتی از دو برادر به نام حجت (محمد علي فردين) و زين العابدين (فرامرز قريبيان) است که هردوی آنها قرق بان جنگل هستند. حجت و زین العابدین تواما عاشق زنی به نام غزل(پوري بنايي) می شوند و در یک مثلث اروتیک و ظاهرا عشقی قرار می گیرند. نکته جالب اینجاست که هردوی این پرسوناژ با این زن روابط جنسی برقرار می کنند و در نهایت برای پایداری روابط برادری این زن را به قتل می رسانند.
وقتی که حسن عباسی در یک نظریه پردازی فرامتنی سفر سنگ را یک اثر انقلابی و نخستین فیلم سینمای دینی بر می شمرند سئوالات و شبهات فرا متنی بسیاری برای کسانی که با آثار کیمیایی آشنا هستند فراهم می آورد. کارگردانی که در زمستان 54 فیلمی کاملا اروتیک را می سازد چطور می شود که درک عمیقی از انقلاب مردم در سالهای بعد پیدا می کند و در تابستان سال بعد موفق به ساختن فیلمی دینی و انقلابی می شود. کیمیایی چیره دستی خاصی در پرداخت ایدئولوژی های متعدد دارد و چنگ انداختن به ایدئولوژی های متکثر مولفه های اصلی مسیر فیلمسازی وی به شمار می رود. همانطوری که در این سالها برخی فیلم هایش تحت تاثیر جریانات خاص ساخته شد که تیغ و ابریشم، ضیافت و اعتراض نمونه مصادیقی از چنگ انداختن به ایدئولوژیهای متکثر است. بدین ترتیب سطح سلیقه سازی فرهنگی جریان ارزشی به مرحله دام می افتد و می خواهد برای کیمیایی شان و منزلت دینی - انقلابی قائل شوند تا جایی که شان پیشگویی انقلاب و رهبری فرهنگی انقلاب را به او اعطا می کنند. زمانی می توان انگشت حیرت به دهان گزید که این اتفاق در رسانه ملی می افتد. آن هم به دست کسانی که ظاهراً‌ تئوریسن های جریان ارزشی محسوب می شوند و پرسش بخش نخست این یادداشت این است. ارزشی هایی که قبای فرهنگی به تن دارند با این جذب حداکثری افراطی می خواهند چه چیزی را ثابت کنند؟
برداشت دوم: هفت و گسل عمیق انحراف

هنوز دو هفته از رسانه ای شدن تئوری های حسن عباسی نگذشته بود که برنامه هفت در یک اقدام مبتدیانه و هماهنگ با جریان نخست، اقدام به برگزاری میزگردی در مورد باب تحلیل و ارزیابی سفر سنگ نمود.

در میز منتقد، جواد طوسی طرفدار کیمیایی نشسته بود و در طرف دیگر نادر طالب زاده . در میانه بحث در مورد سینمای کیمیایی بخش هایی از گفتگوی طالب زاده با این کارگردان پخش شد. سخنان کیمیایی در باب سانسور و ممیزی، سخنان آنچنان بدی نبود و خیلی هم ژورنالیسیتی به نظر می رسید، اما طالب زاده متاسفانه به عنوان طرف دیگر گفتگو در رقابت با عباسی برای وجاهت بخشیدن انقلابی - دینی به کیمیایی زیاده روی کرد. طالب زاده تعابیری را حین گفتگو از سفر سنگ استخراج می کرد که واقعا در نوع خود عجیب و مماس با برآیند کارنامه کیمیایی نبود. طالب زاده به گونه‌ای از جریان ایدئولوژیک سفر سنگ سخن بر زبان می راند گویی او پیش گوی انقلاب و رهبر فرهنگی اش بوده! باید یک نکته را در نظر داشت که کیمیایی به عنوان یک فیلمساز مستقل هنرمند قابل احترام است، آنچه آزاردهنده به نظر می رسد تعابیر پست مدرنیستی طالب زاده است. البته طالب زاده پیش از این در استخراج تعابیر عجیب و غریب در آثار الیور استون که عمده فیلم های جنگی اش را با بودجه پنتاگون ساخته است مرتکب اشتباهاتی از این دست شده بود؛ اما در این برنامه برای جریان انقلاب دنبال جور کردن یک عقبه فرهنگی بود.
برداشت سوم: جریان ایدئولوژیک سفر سنگ بر اساس مستندات

در جریان ساخت فیلم سفر سنگ دو نفر بسیار موثر عمل کردند. اولی رضا فاضلی هنرپیشه فیلم و دومی اسفندیار منفردزاده موسیقیدان و دوست دوران نوجوانی کیمیایی است. اما برای تاویل های فرامتنی آقایان باید سخنان و اظهارات منفردزاده و فاضلی را بررسی کرد.

اسفندیار منفرد زاد بچه محل، دوست صمیمی و پشتوانه ایدئولوژیک کیمیایی قبل از انقلاب به شمار می رود. منفرد زاده یکی از پرچمداران فرهنگی جریان چپ کمونیستی قبل از انقلاب به شمار می رود. او در دهه پنجاه معروف به ساخت آهنگ های معترض با گرایشات ایدئولوژیک خاص است و مشهورترین آثارش را فرهاد مهراد (خواننده) اجرا می کرد.
نقش منفرد زاده در آثار کیمیایی را به هیچ عنوان نمی توان انکار نمود. نقش او در آثار کیمیایی فراتر از یک آهنگساز بود. اغلب آثار کیمیایی تحت تاثیر گرایشات ایدئولوژیک منفرد زاده در پیرنگ و حتی تم تغییر می کرد. منفرد زاده در اغلب گفتگو ها و مصاحبه هایش با شبکه های لس آنجلسی به این مهم اعتراف کرده است. او در مصاحبه با شبکه امید ایران در سال 88 گفت " از مرحله نگارش تا تدوین مسعود را همراهی می کردم و قهرمان های فردی که اجرای عدالت را بر عهده داشتند در واقع پیشنهاد من به مسعود برای ساخت قیصر بود." با استناد به سخنان منفرد زاد مشخص است علقه های مشترک وی و کیمیایی از سینمای وسترن گرته‌برداری شده و در آثار پیش از انقلاب کیمیایی متجلی شده است اما ایدئولوژی منحصر به فرد چپ گرایانه ای که در عمده آثار کیمیایی مشهود است را باید در نوع نگاه و تفکر منفرد زاده جستجو کرد. منفرد زاده به صورت بسیار پیگیرانه در ساخت هر اثری کیمیایی را همراهی می کرد. تا اینکه ساخت موسیقی و ضبط ترانه های معترض برای خوانندگان دهه پنجاه برای منفرد زاده درد سر ساز می شود و ساواک در چندین نوبت وی را به صورت موقت دستگیر می‌کند.

حلقه فرهنگی ساواک منفردزاده را به دلیل ساخت آثار با کلام جهت داری که با دیدگاه های چپ گرایانه ساخته می شد به دام انداخت و پس از چندین بار تهدید رسمی از جانب ساواک از وی خواسته شد در صورت عدم همکاری با ساواک او را به مدت طولانی دستگیر خواهند کرد. ساواک می دانست که کیمیایی فیلمسازی است که آثارش با استقبال توده ها مواجه می شود و با به دام انداختن منفرد زاده سعی کرد ایدئولوژی فیلمهای کیمیایی را تا حدود زیادی در دهه پنجاه کنترل کند و تقریبا زمانی که ساواک وجه اجرایی خود را در حوزه فرهنگ از دست داده بود و تقریبا منفرد زاده را رها کرده بود گوزنها ساخته شد . شخصیت قدرت که در فیلم گوزنها یک مبارز انقلابی با دیدگاه های چپ گرایانه و کمونیستی در واقع از خلاقه ایدئولوژیک منفرد زاده برخواسته بود.

اسفندیار منفرد زاده در خاطرات درخود بارها درمورد سفر سنگ در گفتگو با رسانه های فارسی زبان به این مسئله اشاره کرده است، او در بخش هایی از برنامه یاد یاران شبکه امید ایران و درگفتگوی چندین ساعته اش با شبکه طپش اشاره به نکات مهمی در مورد ساخت سفرسنگ می کند. او در مورد سفر سنگ می گوید : "فیلمنامه سفر سنگ محتوایی چپ گرایانه داشت، ساواک هم چند وقتی بود که به من پیله کرده بود و دست از سرمان برنمی داشت .طبیعی بود به فیلمنامه سفر سنگ هم مجوزی داده نمی شد. ساواک به صورت فردی مرا خواست و خواستار تغییر فیلمنامه اثر شد. کسی که با من در ساواک صحبت می کرد به من گفت اگر می خواهی فیلمنامه سفر سنگ ساخته شود برو و کیمیایی را وادار کن که انگاره های چپ گرایانه و دیدگاه های کمونیستی را از فیلم حذف کند و به جایش انگاره های دینی بدان بیافزایید، ضمن اینکه سعی کنید کسی که قهرمان فردی این داستان است حتما یک کولی و فردی خارجی باشد .پرسوناژی که یک غریبه است و حتما از خارج روستا آمده است .فردی که این حرفها را به من می زد بارها به من اشاره کرد منجی افراد روستا حتما باید یک کولی باشد. نمی دانم چه تاکیدی بروی این قضیه داشتند .اما تمام منویات ساواک را بدون اینکه مسعود بویی ببرد با او در میان گذاشتم چون اگر به اصل جریان پی می برد حتما از ساخت فیلم انصرف می داد .گفتم تو این تغییرات را اعمال کن وام ارشاد با من .البته این نکته را اشاره کنم طرف فرهنگی ساواک با قول تغییرات در فیلمنامه قول وام را به من داد. مسعود هم تمام نظرات مرا از سالها قبل چشم بسته می پذیرفت و مقاومتی برای تغییر فیلمنامه نکرد. "
اما روایت رضا فاضلی بازیگر سفر سنگ که سالها در شبکه پارس(جعفر شجره) و کانال یک(شهرام همایون) با اظهارات منفرد زاده مماس است. فاضلی در عمده برنامه های تلویزیونی اش به تمام مقدس دینی و انقلابی توهین روا می داشت. فاضلی قبل از عزیمت به آمریکا در لندن کتابفروشی داشت و آثاری که علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی به نگارش درآمده بود را منتشر می کرد تا اینکه در یکی از تسویه حسابهای داخلی سلطنت طلبان، طی یک بمب گذاری پسرش به قتل رسید و از آن پس فاضلی دربرنامه های تلویزیونی اش به هتک اسلام و انقلاب می پرداخت . وی در یکی از برنامه هایش به این مهم اشاره می کند که عوامل ساواک با منفرد زاده ارتباط گرفته بودند تا فیلم به صورت عمدی جنبه های دینی داشته باشد و اتفاقا در اغلب برنامه هایی که به این فیلم می پرداخت به این موضوع اشاره می کردند.
حالا با توجه به استناداتی که مدیر تولید و آهنگساز (منفرد زاده) و بازیگر (رضا فاضلی) در مورد این فیلم ارائه کرده اند باید باز هم فیلم سفر سنگ را پیش گویی انقلاب اسلامی دانست؟
و سئوال این است چرا این دوستان بدون بررسی پیشینه تولید، سفر سنگ را نخستین فیلم سینمای دینی برمی شمرند. در پایان باید به این نکته اشاره کرد این همه جنجال و هیاهو در مورد تغییر جیرانی براه افتاد تا برنامه هفت از زوایه ای انقلاب و ارزشی موضوعات کلان سینما را بررسی کند؛ اما نکته جالب اینجاست که سری تازه برنامه هفت در مسیر بررسی و تحلیل سینمای ایران به همان مسیری می رود که فریدون جیرانی هدایت می کرد. متاسفانه محمود گبرلو هم داعیه ارزشی بودن را یدک می‌کشد، اما سعی می کند بازی را به نفع روشنفکران داغ تر کند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها