نقد‌"میهمان‌داریم"‌در‌فرهنگسرای‌اندیشه/تصاویر

کد خبر: 385264

در این نشست چند نفر از جانبازان جنگ هم حضور داشتند و عوامل فیلم پیش از شروع نشست پرسش و پاسخ نزد آنها رفتند و به آنها ادای احترام کردند. این دیدار با گلایه یکی از جانبازان همراه بود...

فردا

:به گزارش روابط عمومی فرهنگ سرای اندیشه ، شب گذشته فیلم " میهمان داریم" ساخته محمد مهدی عسگرپور در باشگاه فیلم فرهنگ سرای اندیشه نمایش داده شد و سپس نشست پرسش و پاسخ با حضور عوامل فیلم برگزار شد. در این نشست چند نفر از جانبازان جنگ هم حضور داشتند و عوامل فیلم پیش از شروع نشست پرسش و پاسخ نزد آنها رفتند و به آنها ادای احترام کردند. این دیدار با گلایه یکی از جانبازان همراه بود. او از عسگرپور، کارگردان فیلم، انتقاد کرد که چرا در فیلم او و اصولا فیلم هایی مشابه این فیلم جانبازان، لجباز، مغرور و احساساتی نشان داده می شوند:« من 10 سال بعد از مجروحیتم ازدواج کردم و هیچ کدام از این مشکلات را هم نداشتم. بقیه دوستان جانبازم هم بسیار منطقی با این مسئله برخورد کردند.»

اما در نشست پرسش و پاسخ با عوامل فیلم که در آن منوچهر محمدی(تهیه کننده)، محمد مهدی عسگرپور( کارگردان)، بهروز شعیبی و سهیلا گلستانی( بازیگر) شرکت داشتند محمدی صحبت هایش را با پاسخ به جانبازی که از نحوه نمایش جانباز در این فیلم انتقاد کرده بود شروع کرد. او گفت:« لجبازی شخصیت رضا در این فیلم و تلاطم او تنها یک بحران روحی گذراست. هر کس دیگر هم ممکن است دچار این بحران شود. این که چطور از این بحران می گذرد مهم است. نمی توانیم در فیلم جانبازی را نشان دهیم که هیچ واکنشی به شرایطش ندارد. آنچه در این فیلم می بینیم این است که چطور این شخصیت که سال ها گرفتار مشکل است می تواند بر آن فایق آید.»
عسکرپور هم صحبت هایش را با توضیحاتی درباره طرح فیلم و انتخاب این موضوع شروع کرد: « طرح اولیه فیلم را منوچهر محمدی به من پیشنهاد داد. همان جا هم می خواست نظرم را بگویم. من هم گفتم نظرم مثبت است و پروژه شروع شد. سه ماه و نیم صرف فیلم نامه شد و همزمان پیش تولید هم پیش می رفت. چون باید خانه ای مطابق با آنچه در نظر داشتیم آماده می کردیم.
درباره چگونگی انتخاب این داستان هم باید بگویم بخش زیادی از ما دوره ای را که به انقلاب و جنگ برمی گردد تجربه کرده ایم. بخشی از تجربه های ما به نسل بعد هم منتقل شد و بخشی از آن نه. جنگ ما شبیه هیچ جنگی نبود.هیچ کدام از رزمندگان ما که از کشورشان دفاع می کردند ریالی دریافت نمی کردند و این اولین تفاوت جنگ ما با جنگ هایی است که در دویست سیصد سال اخیر روی داده است. در این جنگ البته با واقعیت هایی هم روبه رو شدیم که از همان زمان شروع شد و تا امروز ادامه دارد. معمولا ملت هایی که این دوره آرمان گرایی را پشت سر می گذارند و نمی توانند از پس واقعیت های بعد از آن بربیایند ملت های موفقی نیستند. در این جا هم بعضی از کسانی که تریبون دارند گفتند آرمان ها و واقعیت ها را در یک مخلوط کن می ریزیم و همه چیز درست می شود. در صورتی که جامعه باید آمادگی آن را داشته باشد. اساس طرح فیلم "میهمان داریم" هم همین بود. برای نمایش این ایده باید سراغ بهترین کسانی می رفتیم که می توانستند آن را منتقل کنند. یعنی خانواده جانبازان و شهدا. اشاره آن آقای جانباز هم درست است. اما همه جانبازان هم یک شکل نیستند. وجوه مشترک دارند اما همه شبیه هم نیستند. من با جانبازان قطع نخاعی زیادی صحبت کردم. در بین آنها رفتارها و شخصیت های زیادی وجود داشتند. حتی می توانم بگویم رضای این فیلم را به شما معرفی کنم. ولی این که چرا ما سراغ این مدل شخصیتی رفتیم دلیلش ای است که می خواستیم شخصیتی را نشان دهیم که در این تقاطع گرفتار شده و مسئله دارد.»
او در جواب سئوالی که از او درباره پیام فیلم پرسیده بود هم گفت:« من برآیند گرا هستم. وارد اجزا نمی شوم. اثر را کلی می دانم که اجزایی هم دارد و سئوال ایجاد می کند. من می خواستم خانواده ای را نشان دهم که با یک جانباز زندگی می کند. خانه شان توسط ساخت خانه ای دیگر در کنار آن در حال تخریب است. حالا در این میان گفته می شود که قرار است میهمان بیاید و تصمیم می گیرند خانه را بازسازی کنند. سه نفر از اعضای خانواده هم که شهید شده اند به کمک آنها می آیند یا می توانیم بگوییم پدر و مادر و رضا که جانباز است پیش آنها می روند. در هر صورت جمع شدن آنها چیزی بود که من می خواستم نشان دهم. دیگر تماشاگر خودش باید فکر کند که مهمان کیست.»
عسگرپور در جواب یکی از حاضرین که از تلخ بودن فیلم و این که با مرگ خانواده پایان می گیرد صحبت کرد گفت:« بعضی ها ممکن است فکر کنند خانواده مرده اند. بعضی ها هم این برداشت را دارند که سه فرزندی که شهید شده اند به خانه آمده اند. من تلاش کردم که هر دو گزینه به صورت فعال در ذهن تماشاگر وجود داشته باشد. حتی اگر نظریه مرگ خانواده را هم قبول کنیم باز هم فیلم تلخ نیست. چون اگر قرار است با مردن اتفاق بهتری برای آدم بیفتد هرچه زودتر بهتر.» بهروز شعیبی هم درباره این نقش و این که چطور به آن دست پیدا کرده است گفت:« وقتی قرار است در فیلمی بازی کنید اولی مرجع شما برای رسیدن به نقش فیلم نامه است و بعد کارگردان. در مورد این نقش البته لازم بود که جانبازانی را که شرایطی مشابه رضا در فیلم داشتند را ببینم و متوجه سختی هایی که می کشند بشوم. بنابراین دیدار با آنها و تمرین با گروه و راهنمایی های آقای عسگرپور برای من در رسیدن به این نقش بسیار موثر بود.»
سهیلا گلستانی دیگر بازیگر فیلم هم درباره حضورش در این فیلم این طور توضیح داد:« فکر می کنم مهم ترین بخش بازیگری مرحله انتخاب است. زمانی که فیلم نامه را گرفتم قرار شد دو سه روز دیگر اعلام کنم که در فیلم هستم یا خیر. اما همان بعد از ظهر که فیلم نامه را تمام کردم تماس گرفتم و گفتم هستم. بعد از مرحله انتخاب باید خودر را در به کارگردان سپرد و اجازه داد که هدایت کند. در واقع فیلم نامه و کارگردان نقشه راه هستند و اگر غیر از این باشد یعنی کار ایراد دارد. عواملی که در این فیلم حضور داشتند و همین طور تفکری که پشت کار بود به من این اطمینان را می داد که با تمام انرژی ام در اختیار کار باشم. چیزی که در هرکاری برای من مهم است این است که به جان مردم بنشیند و در مورد این کار این اتفاق افتاده است.»
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها