جام جم: ماجراهای آدم خیرخواه، آینه عبرت، طبل توخالی، روزنه، محکمه عدالت، آخرین پرواز، مدرسه پیرمردها، برنامه زنده حلقه مهربانی، شاید برای شما هم اتفاق بیفتد، عملیات 125، غیرمحرمانه، دارا و ندار، بدون شرخ، عطرگل یاس، روشنتر از خاموشی، راستشو بگو، رانتخوار کوچک و بدون شرح برخی ازکارهای کارنامه بازیگریاش است او با کارگردانهایی چون حسین سهیلیزاده، جمال شورجه، سیروس مقدم، محمدرضا آهنچ، حسن فتحی، اصغر فرهادی، بیژن بیرنگ و بهمن زرینپور همکاری داشته است. با این بازیگر درباره روند کاری و نقشهایی که بازی کرده است، گفتوگویی انجام دادهایم که میخوانید: درکارنامه کاری شما تنوع ژانری و نقشی وجود دارد. چقدر در انتخابهایتان به این ویژگیها پایبند هستید؟ برای من خیلی مهم است. یک بازیگر موقعی موفق است که توانایی ایفای هر نوع نقشی را داشته باشد و خودش را در قالبی تکرار نکند. من در چند کارم نقش پزشک بازی کردم و در همین زمان ابراهیم وحیدزاده از من دعوت کرد که در فیلم مجسمه هم نقش پزشک را بازی کنم که نپذیرفتم. نقشهای تاریخی هم زیاد بازی کردهاید... نقش شاه، کارمند، کاسب و غیره را بازی کردهام در سریال همسایهها به
کارگردانی حسن فتحی نقش آقا محسن خیاط را بازی کردم یا در چند سریال و تله فیلم نقش لات، لمپن و نزول خور هم بازی کردهام. نقش تاریخی هم جذاب و متفاوت است. من هیچوقت منتظر نماندم که مدام نقش خاص مثل شاه را بازی کنم. کما اینکه در معمای شاه برای بازی در نقش محمدرضا پهلوی از بازیگر دیگری استفاده کردند. یک بازیگر باید با تمرین و ممارست بتواند نقشهای سخت به لحاظ فیزیکال و تکنیکی را بازی کند و کارکردن در گرما و سرما برایش مهم نباشد و دل بسپارد به کار و بازیاش. بنابراین برای شما اینکه نقش چه شخصیتی را بازی کنید در درجه اول اهمیت قرار ندارد؟ درست است. نقشهایی که ماندگار باشد و پیام فرهنگی و اجتماعی داشته باشد و بتواند تاثیرگذاری روی ارتقای سطح معلوماتی مخاطبان داشته باشد برای من اهمیت بیشتری دارد. حتی اگر نقشی منفی باشد و این ویژگیها را هم داشته باشد من قبولش میکنم. در سریال دفاع مقدسی سیمرغ هم حضور موفقی داشتید... در کارنامه کاریام سریال و فیلمهای دفاع مقدسی کم نیست. برای من این کارها خیلی ارزشمند است. زیرا خیلی از جوانهای این مرزوبوم جانشان را برای راحتی و آسایش ما از دست دادند. در این سه چهار دهه که
به بازیگری مشغول هستید، انواع و اقسام نقش پدرهای مختلف را بازی کردهاید. بازی در این نقشها برایتان چقدر دارای جذابیت است؟ دوست دارم نقش پدرانی را بازی کنم که با فرزندانش دوست و رفیق هستند و آنها را درک میکنند. خود شما در زندگی عادیتان هم با فرزندانتان رفاقت دارید؟ بله، پدری که با رفاقتش باعث شود بچههایش بتوانند درد دلهایشان را بدون ترس و خجالت مطرح کنند و از پدرانشان مشاوره بگیرند. هیچ رفیقی مثل پدر خیرخواه فرزندانش نیست. در سریالهای طنز زیادی ایفای نقش کردهاید. آیا میتوانیم شما را یک بازیگر طنز بدانیم؟ من کمدین نیستم. اما جنس بازیام بهگونهای است که در کارهای کمدی موقعیت میتوانم بازی مناسبی ارائه کنم. به طنز و کمدی که جنبه دلقک بازی و لودگی داشته باشد به هیچوجه علاقه و گرایشی ندارم. طنز باید هدفمند باشد. درسریال ماجراهایهای آقای خیرخواه که بازیاش کردم موقعیتهای کمدی برای شخصیتی که بازی میکردم رخ میداد که خیلی جالب بود. آیا در آن سالهایی که با اصغر فرهادی در داستان یک شهر و پشت کنکوریها همکاری کردید، حدس میزدید روزی به این میزان در کار موفق شود؟ بله، این استعداد و توان را در فرهادی
میدیدم و بارها هم به او گفته بودم که قدر استعدادت را بدان. درسریال چشم به راه هم با فرهادی کار کردم و در سه سریالی که پریسا بختآور همسر اصغر فرهادی ساخت و بهعنوان نویسنده همکاری میکرد نیز تجربیات و خاطرات خوبی از او دارم و امیدوارم بیشتر از این هم موفق بشود. معمولا مردم بیشتر شما را با کدام نقشتان میشناسند؟ بسته به زمان این برخورد دارد. زمانی آینه عبرت را بازی میکردم و مردم مدام مرا با شخصیت آقای اسماعیلی که در این سریال بازی کردم، میشناختند. وقتی که نقش شاه را در سریالی بازی کردم تا وارد مکان عمومی میشدم میگفتند شاه آمد. در خندوانه هم حضور موثری داشتید؟ با رامبد جوان دوستی دارم. او اولین تجربه بازیگریاش را در کنار من در فیلم مجسمه انجام داده بود و همیشه به من لطف دارد. یک روز به من زنگ زد و برای استندآپ کمدی از من دعوت کرد من هم به اتفاق دو پسرم در چند بخش از جمله سفرهای ایرانگردی با خندوانه همکاری کردم.
دیدگاه تان را بنویسید