باشگاه خبرنگاران: این بار در گفتگوهای تئاتری خود سراغ حسین محب اهری رفتیم. چهره آشنا برای دهه شصتیها، بازیگر ۶۷ ساله تئاتر، سینما و تلویزیون که با نقشهای تاثیر گذار تاریخی از جمله سربداران، بوعلی سینا، مختارنامه، تبریز در مه، معمای شاه و ... خاطره ساز بسیاری از مخاطبان بوده است. در این بین، اما در کنار زندگی هنری و کاری، سلامتی و وضع جسمانی محب اهری، در این سالها با نشیب و فراز همراه شده است. از سال ۷۹ نشانههای بیماری در بدن محب اهری نمایان شد، بیماری طاقت فرسا که البته با چند دوره شدت و ضعف نتوانست محب اهری را از پا بیندازد. حالا پس از نزدیک به دو دهه دست و پنجه نرم کردن با این بیماری، دیدن محب اهری از نزدیک شما را به تعجب وا میدارد. امید به زندگی، انرژی فوق العاده، جدیت و پشتکاری که تنها از این مرد ۶۷ ساله بر میآید. با آرزوی سلامتی برای این هنرمند کشور گفتگویی با ایشان انجام داده ایم که در ادامه آن ر. امشاهده میکنید. آقای محب اهری؛ کمی از روند شکل گیری نمایشی که در حال حاضر در دست دارید، بگویید از حدود سال ۸۵ با گروه تئاتر مستقل کار میکنم و تا به امروز نزدیک به ۹ نمایش را به
صحنه بردهایم. این روزها مشغول اجرای نمایش غول بزرگ مهربان هستیم که ۴ سال پیش با همین گروه اجرا شده. در اجرای مجدد حضور عمو فیتیلهایها را نیز در کار داریم. در خصوص بازی خودم، اما به دلیل انرژی زیادی که کار میطلبد، منتظرم از نظر جسمی بهتر شوم و تاثیر درمان به حدی بشود که بتوانم نقشم را بازی کنم. امروزه شرایط کار برای بچههای تئاتر چگونه است؟ آیا زمینههای مورد نیاز فراهم است؟ به اعتقاد من زمینه کار بسیار فراوان است و مشکل از گروههای اجرایی است. ما بسیار کم تلاش میکنیم و انتظار بازده زیاد داریم. اکثر گروههای تئاتری انتظار دارند که دنبالشان بروند، امکانات در اختیارشان قرار دهند و چه و چه .... اما گروه تئاتر ما اصلا چنین تفکری ندارد، آمادگی گروه ما در حدی است که در حال حاضر با یک تمرین کوتاه توانایی اجرای تمام نمایشهای گذشته را داریم. دائم خودمان را مرور و هر روز تمرین میکنیم، چه اجرا داشته باشیم و چه نداشته باشیم. استقبال از کارها چطور بوده است؟ صادقانه باید بگویم که از روزی که در فرهنگسرایانقلاب با چند مخاطب محدود شروع به کار کردیم، واقعا تعداد برایمان تفاوتی
نداشت؛ ۴، ۴۰، یا ۴۰۰ تماشاگر در روند کاری ما خللی ایجاد نمیکرد. از طرفی هر نمایشی برای ما مخاطب دائم را جذب میکند و این مخاطبان ثابت از روابط عمومی گروه پرس و جوی کارها هستند. گروه تئاتر ما در هر اجرایش دو رکورد را شکسته، صحت حرف من نیز بصورت کاملا مکتوب موجود است: یکی تعداد مخاطب و دیگری مبلغ فروش، در همین اجرای غول بزرگ مهربان، با وجود دوری سالن، تعطیلاتعید و خستگی مسافرها، به طور متوسط هر شب میزبان ۲۵۰ تماشاگر هستیم. متاسفانه برخی از گروهها، با تلاش خیلی کم انتظار بازگشتی زیاد دارند و در این بین تبدیل به ستارههایی میشوند که سوسویی زده و بعد محو میشوند. برای ما، اما نمایش بسیار اهمیت دارد، با وجود خستگی کار و تمرینات به شدت منظم و نفس گیر که گاهی از ۹ صبح تا ۱۲ شب به طول میانجامد، وقتی برای تلف کردن نداریم. در کل با نگاهی کاملا حرفهای نسبت به ریزترین مسائل برخورد میکنیم و مسائلی که شاید از نظر کسی مهم نباشد، برای کل گروه ما حساسیت برانگیز و مهم است. به جرات میتوانم بگویم برخورد حرفهای و نظم گروه تئاتر ما، میتواند به عنوان الگوی آموزشی برای بچههای تئاتر مورد استفاده قرار بگیرد. از
مسائل مالی گروه برای ما بگویید؟ مشکلات یا کمبودهای موجود. ما کاملا مستقل هستیم و تمام تکیه مان به مخاطب است، از این جهت طبیعی است که بیشتر اوقات به شدت از لحاظ مالی زیر فشار میرویم، بیشترین بار هم بر دوش خانم کریمی است. بر خلاف اینکه گاهی میبینیم گروهها تا زمان دریافت مبلغ تعیین شده ابتدایی کار را شروع نمیکنند، کار برای ما از زمان بستن قرارداد آغاز میشود. خانم کریمی شب و روز و تعطیلی ندارد، اغراق نیست که بگویم بچهها را کلافه میکند. خود من به شخصه با وجود اینکه حالم خوش نیست، اما همواره در صحنه حاضر میشوم تا وظیفه خودم را هر چند کوچک در قبال مخاطب انجام داده باشم. این نمایش ۶ فروردین به صحنه رفت، تاریخی که با تعطیلی گسترده همراه بود، اما برای گروه تئاتر ما به صورت جدی کار را پیگیری میکند. از وضعیت جسمانی تان برای ما بگویید. بیماری مشکلی است مانند سایر مشکلات که ممکن است برای هر کسی پیش بیاید. در این بین برخورد ما بسیار مهم است، آیا بایستی احساس افسردگی کنیم؟ این غلط است، هنوز لحظاتی از زندگی در دستمان است، دم و بازدم و احساس داریم. نمیشود همه اینها را نادیده گرفت و
افسرده شد. بیماری ام را پذیرفته ام و بسیار خوشحالم که همچنان زندگی و کار میکنم. در حال حاضر پیگیر مراحل درمانم هستم. گاهی مسائل مالی بسیار سخت میشود که تا به امروز با کمک صندوق اعتباری هنرمندان تامین شده است. به هر حال وضعیت اقتصادی کشور سخت است و در چنین موقعیتی نمیتوان قدمهای برداشته شده را نادیده گرفت. شخصا قدردان دوستانم هستم؛ حتی برای یک تماس. مشکل فعلی ام قیمت و نبودن دارو است، چون برخی از آنها را باید سفارش داد. بخشی از مشکلات را هم با حضور در فضای کاری میگذرانم، نشاط بچهها در تمرینها مثل یک دوره شیمی درمانی برایم موثر است. به هرحال گاهی شرایط سخت میشود و درد زیاد است. لحظاتی از وقتم را هم با گیاهان خانه ام میگذرانم و لذت میبرم. کمی از این روحیه بیشتر برایمان بگویید. در حقیقت نوع برخورد خیلی موثر است، من همیشه به افرادی که خیلی در خود فرو رفته اند، میگویم این روحیه چه چیزی را حل میکند؟ باید سعی در برطرف کردن مشکل داشت. به هرحال ما در حال از دست دادن زمان زندگی هستیم؛ پس باید روحیه خود را حفظ کنیم. گمان نکنید این حرفها را از سر شکم سیری میگویم، نه؛ من درد دارم و درد
خیلی سخت است. گاهی اوقات ساعتها در خیابان راه میروم تا بتوانم کمی درد را تحمل کنم. از طرفی وضعیت دارویی ام هم سخت است، ولی راز زندگی به داشتههاست. هنوز دستانم کار میکند، چشمانم میبیند و گوشهایم میشنود. اگر همین حالا از من بپرسید منتظر چه چیزی هستی میگویم منتظر گرمای تابستانم و در عین حال از بهار هم استفاده میکنم. مشکل این است که ما به داشته هایمان فکر نمیکنیم، میلیونها چیز داریم که حتی به آنها فکر نمیکنیم. شما ببینید این همه امکانات در کشور است، اما عدهای به نبودنها توجه میکنند. انگار باید برایشان فرش قرمز پهن کرد، همه چیز به اندازه کافی هست و در این بین همه چیز به تلاش ما مربوط میشود. ما در خانه نشستهایم و انتظار پیشرفت داریم؛ در حالی که کار کردن انسان را به نشاط میآورد، ذهن را باز و نگرش را عوض میکند. وقتی تمرکزمان به زندگی، زیبایی و داشتههای آن باشد قطعا پیشرفت حاصل خواهد شد. باید ساعات تلاشمان را بیشتر کنیم تا به موفقیت دست پیدا کنیم.
دیدگاه تان را بنویسید