میراث 13 سال پیش ابتکار گریبان جنگل های تاریخی شمال را گرفت/ ضد و نقیضگویی مسئولان درباره یک پروژه ضد محیط زیست+ تصاویر
سازمان حفاظت محیط زیست گفته تا اعلام نتیجه نهایی پروژه ساخت سد شفارود متوقف خواهد بود در حالیکه رئیس انجمن جنگلبانی از انجام پروژه ساخت این سد خبر داد.
سرویس اجتماعی فردا؛ حامد فراهانی: سد سازی علاوه بر فوایدی که دارد می تواند آثار مخربی را هم برای محیط زیست به همراه داشته باشد خصوصا اینکه محل قرارگیری آن کجا باشد و با چه هدفی ساخته شود. این گزارش در مورد سدی است که علی رغم کش و قوس های فراوان از سوی رسانه ها، فعالان محیط زیست و مسئولان امر برای ساخت یا عدم ساخت آن هنوز به نتیجه واحدی نرسیده است.
صدور مجوز ساخت سد شفارود
این سد که شفارود نام دارد در استان گیلان واقع شده است. مجوز ساخت این سد در زمان دولت اصلاحات در سال 1382 با توافق وزیر جهاد کشاورزی، وزیر نیرو و رئیس سازمان حفاظت محیط زیست وقت (معصومه ابتکار) و امضای تفاهم نامه صادر و عملیات آن از سوی طرف چینی آغاز شد.
تا سال 92 حدود 140 میلیارد تومان هزینه صرف این پروژه شده است. البته قرار بود هزینه این سد بیشتر با تسهیلات بین المللی فاینانس خارجی تامین شود.
سد شفارود لقب بلندترین سد غلتکی-بتنی ایران را به خود گرفته است. طبق هدفگذاریهای اولیه قرار بود آب مخزن این سد بیشتر صرف کشاورزی شود. همچنین تامین آب سه شهر پرهسر، تالش و رضوانشهر هم از هدفهای آن بوده است.
عده ای از مسئولان و کارشناسان محیط زیست معتقدند که نه تنها ساخت این سد ضرورتی نداشته، بلکه ضربهای بزرگ به محیط زیست گیلان و جنگلهای ارزشمند آن است همچنین فعالان و دوستداران محیط زیست ساخت این سد را امری بیهوده میدانند. چرا که هنوز هم گیلان از پربارانترین نقاط کشور است.
صدور بیانیه در اعتراض به ساخت سد
اما این مخالفت ها به همین جا ختم نشد و سال گذشته این بحث ها تا جایی بالا گرفت که 70 انجمن محیط زیستی و تشکل دوستدار محیط زیست در اعتراض به ادامه ساخت سد شفارود بیانیه ای صادر کردند و علاوه بر اینها 1500 امضاء از مردم بومی و غیربومی برای جلوگیری از ساخت این سد جمعآوری شد.
جنگل های هیرکانی شمال علاوه برارزش های بسیار بالای زیست محیطی به خاطر گونه ها و نوع خاص پوشش گیاهی آن، یکی از چاذبه های گردشگری نیز به حساب می آیند به طوری که فاطمه ظفرنژاد پژوهشگر آب و توسعه پایدار میگوید سد شفارود اراضی جنگلی، زمینها و تاسیسات گردشگری را زیر آب میبرد.
همچنین با آبگیری سد شفارود احتمال کوچ مردم سه روستای "شالم"، "دوران" و "سرک" نیز وجود دارد. سه روستایی که بیش از 500 خانوار دارد.
تخریب بخش گستردهای از جنگلهای هیرکانی دغدغه دیگر کارشناسان و فعالان محیط زیستی است. به گفته آنها جنگلهای هیرکانی که در تالش قرار دارند برای پایداری اکوسیستمی منطقه حیاتی و غیرقابل جایگزین هستند.
آیا ساخت چنین سدی ضرورت دارد؟
روابط عمومی آب منطقه ای گیلان در خصوص ضرورت ساخت این سد اینگونه بیان می کند: یکی از منابع آب موجود در غرب استان رودخانه شفارود با آورد متوسط 174 میلیون متر مکعب در سال است و از آنجاییکه یکی از دغدغه های همیشگی در استان جلوگیری از ورود آب شیرین رودخانه ها به دریا و لزوم مدیریت آن بوده، در کنار تأمین آب شرب سالم و مطمئن برای ساکنان منطقه ، ساخت سازه های مدیریتی منابع آب همچون سد مخزنی شفارود، ضروری و حیاتی به نظر می رسد.
اما محمد درویش, مدیر آموزش سازمان محیط زیست درباره تاثیر سد بر محیط زیست اظهار کرده است: نظام هیدرولیکی رودخانههایی که بر روی آنها سد احداث میشود به هم میخورد. تنوع زیستی در این رودخانهها از میان میرود. در نتیجه برای سد شفارود نیز این اتفاق میافتد و آبی بیکیفیت وارد خزر خواهد شد که تنها یکی از نتایج آن نابودی زندگی پرندگان منطقه است.
کاهش میزان تخریب جنگل از 350 هکتار به 93 هکتار
ساخت سد شفارود از ابتدا مخالفانی داشت، اما در دولت حاضر این مخالفتها در میان مسئولان و مدیران نیز گسترش پیدا کرد به طوریکه مدیرکل آموزش و مشارکت مردمی سازمان حفاظت از محیط زیست گفته است: در نتیجه همه فشارهایی که سازمان محیط زیست به دولت برای ساخت سد شفارود آورد، این سد کوچک شد. البته از نظر ما حتی یک درخت هم نباید قطع شود. اصلا چرا ما باید در منطقهای که بارش زیاد است نگران کمبود آب باشیم؟
بر این اساس؛ قرار بود در ابتدا 350 هکتار از این جنگل ها تخریب شود اما با پیگیری های صورت گرفته این مقدار به 93 هکتار کاهش پیدا کرد.
پروژه ساخت سد شفارود تا اعلام نظر نهایی متوقف خواهد ماند
ابتکار، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست که ساخت این سد بیش از یک دهه قبل در زمان مسئولیت وی کلید خورد ، سال گذشته با تأکید بر اینکه در ساخت سد شفارود پای تأمین آب شرب 50 هزار نفر در میان است به جای پاسخگویی در مورد اینکه با چه تدبیری اجازه این پروژه را داده است، به فرافکنی در مسئولیت خود پرداخت و ماجرای جلوگیری از تخریب گسترده جنگلها به واسطه مجوزی که خودش صادر کرده را به گردن جامعه دانشگاهی انداخت!
او گفت: «اکنون این پرسش بزرگ مطرح است که چگونه میتوان در مناطق حساسی مثل جنگلهای هیرکانی سد احداث کرد بیآنکه جنگل تخریب شود؟ این پرسشی است که انتظار میرود جامعه دانشگاهی، مهندسان و متخصصان کشور به آن پاسخ دهند. براین اساس، تا زمانی که وزارت نیرو راهکاری برای حفظ جنگل ارائه ندهد عملیات ساخت سد شفارود متوقف میماند.»
متصدی، معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست نیز اوایل امسال اعلام کرد: «وزارت نیرو بر اساس مصوبه دولت و ابلاغ معاون اول رییس جمهوری، گزارش ارزیابی 90 هکتاری سد شفارود را تهیه و به سازمان محیط زیست ارسال کرد.»
وی با بیان اینکه این گزارش در سازمان محیط زیست در حال بررسی است اظهار کرد: «زمانی برای اعلام نظر برای آن تعیین نشده است اما به دلیل حساسیتی که این پروژه دارد باید تمام مباحث کارشناسی را با دقت مورد بررسی قرار دهیم.»
سوال اصلی اینجاست که مگر این کارشناسی ها نباید همان 13 سال پیش و قبل از توافق محیط زیست با دو وزارتخانه انجام می شد؟
متصدی تاکید کرد: با توجه به اهمیت پروژه سد شفارود قطعا در روند بررسی این گزارش از تجربه و نظر کارشناسان داخلی، خارجی و مشاوران دانشگاهی استفاده خواهیم کرد تا به تصمیمی مناسب منتج شود و نتیجه خوبی به دست آید.
معاون محیط زیست انسانی سازمان حفاظت محیط زیست گفت: اکنون پروژه سد شفارود متوقف است و تا نتیجه نهایی گزارش نیز متوقف خواهد ماند.
سازمان جنگلها و مراتع نیز موافقت برای ساخت این سد را مستلزم ابلاغ زیست محیطی عنوان کرده است.
هم اکنون سد شفارود به ساخت خود ادامه می دهد
اما براساس گزارشات میدانی واسله این سد همچنان به ساخت خود ادامه می دهد. هادی کیادلیری، رئیس انجمن علمی جنگلبانی کشور در این رابطه به «فردا» گفت: «طی بازدیدی که حدود سه هفته گذشته از سد شفارود داشتم این سد در حال ساخت است و کار آن متوقف نشده است و تنها کاری که به ادعای خودشان انجام شده است پایین آوردن ارتفاع تاج سد و کاهش تخریب جنگل است.»
وی در ادامه گفت: «در گزارشی که درباره این پروژه به دستم رسید اظهار کرده بودند که این جنگل ها مخروبه است اما بنده به عنوان یک جنگل شناس به صراحت می گویم که این جنگل ها، جنگل های انبوه هستند.»
کاهش تخریب جنگل تنها روی کاغذ
کیادلیری تاکید کرد: «این پروژه تخریب های جانبی زیادی هم در پی دارد چرا که با این کار جاده بسته می شود و باید مجددا از بالای آن جاده سازی صورت بگیرد و مطمئنا همان تخریب را خواهد داشت و شاید با مقداری تغییر املا و انشای آن گفتند که تخریب کاهش پیدا کرده است.»
کشیدن جاده جدید به جای جاده قدیمی، که بخشی از آن زیر آب سد خواهد رفت، یکی دیگر از عوامل افزایش تخریب در منطقه است
رئیس انجمن علمی جنگلبانی کشور افزود: زمانی که با یک سال اعتراض و پیگیری ارتفاع تاج سد کاهش می یابد نشان دهنده این است که کار از ابتدا کارشناسی نشده بوده است مگر به همین راحتی است که در چنین پروژه عظیمی با یک اعتراض و پیگیری تا این حد تغییرات ایجاد شود البته توجیهات فنی آنها هم توجیهات مناسبی نبوده است اگر این توجیهات درست بود نباید ارتفاع تاج سد را تغییر می دادند و این نشان دهنده غلط بودن توجیهات اولیه است.
تعهد 500 هکتار جنگل کاری به ازای تخریب 93 هکتار جنگل
روابط عمومی آب منطقه ای گیلان در بخشی دیگر با تاکید بر لزوم محافظت و نگهداری از سنت ها و گنجینه های طبیعی آورده است: «جنگل های هیرکانی یکی از منحصر به فردترین جنگل های دنیا هستند که همچون نوار سبزی، شیب های شمالی رشته کوه های البرز را پوشانده است و این موهبت الهی بی نظیر از معدود اکوسیستم های به جای مانده از دوران زمین شناسی ژوراسیک است و 93 هکتار از آن با هماهنگی و در عرصه های مورد تأیید منابع طبیعی استان در تاریخ 24 اسفندماه 1392 قطع درخت شده که در ازای آن و بر اساس طرح احیایی حوزه 9 شفارود (مطالعات طرح تلفیقی جنگل کاری شفارود ) با هماهنگی اداره کل منابع طبیعی استان، به ازای هر درخت، پنج و سه دهم برابر یعنی مساحتی حدود 500 هکتار برای احیاء و جایگزینی جنگل های محدوده سد شفارود برنامه ریزی شده است.»
همانطور که در بیانیه فوق اشاره شده است، علاوه بر اهمیت محیط زیستی فعلی جنگلهای هیرکانی، این جنگلها اهمیت تاریخی نیز دارند این جنگلها از معدود بازماندگان جنگلها پس از عصر یخبندان هستند. اما اینکه جنگل باستانی و اکوسیستم آن چگونه با درختکاری مصنوعی قابل جبران است جای سوال دارد.
احداث کارگاه سدسازان در بستر رودخانه
باید به ازای هر هکتار جنگل 200 هکتار درختکاری شود
اما کیادلیری در این مورد گفته است: مقایسه جنگل با درخت، کاری کاملا اشتباه است. باید تاکید کرد با درختکاری حتی نمیتوان مقدار چوبی را که از دست میرود، جبران کرد، زیرا در بحث درختکاری نهال کاشته میشود و در هر هکتار دو مترمکعب چوب داریم، اما در جنگلهای شمال کشور موجودی چوب 400 مترمکعب است، بنابراین در برابر تخریب هر هکتار جنگل باید 200 هکتار جنگلکاری کرد تا فقط زیان از دست رفتن چوب را جبران کرد.
در ایران تنها به کپی برداری از دانش صریح کشورهای دیگر بسنده می شود
متاسفانه اتفاقی که هم اکنون در کشور ما در حال رخ دادن است این است که دانش ضمنی ای که در دنیا تبدیل به دانش صریح برای آنها شده, حالا تبدیل به دانش صریح برای ما شده است و به کار گرفته می شود و اینجاست که مفهوم دانش بومی خودش را نشان می دهد به عنوان مثال در هر کشور بر اساس اقلیمی که دارد همان دانش ضمنی؛ نتیجه گیری می شود که چه کاری باید انجام شود که به آن دانش صریح می گویند.
حالا در کشور ما دانش ضمنی خودمان کنار گذاشته شده و فقط در حال کپی برداری از دانش صریح کشورهای دیگر هستیم. البته لازم به ذکر است در کشوری مانند ایالات متحده امریکا طی سالیان زیاد سدهای متعدد و زیادی روی رودخانه ها ایجاد شد اما هم اکنون آنها به این نتیجه رسیدند که با این کار اکوسیستم طبیعت را بر هم زده اند و هم اکنون در حال تخریب سدهایی هستند که طی سالیان سال ساخته بودند.
با تمام این تفاسیر مسئولان اجرایی کشور ما بدون توجه به تجربیات کشورهای دیگر در این زمینه با صرف هزینه های هنگفت اقدام به کاری می کنند که می تواند آثار سوئی بر روی طبیعت چند میلیون ساله ایران داشته باشد.
دیدگاه تان را بنویسید