اعترافات جدید قاتل الهه حسین نژاد| لغو بازسازی صحنه قتل الهه حسین نژاد | ماجرا چیست؟

کد خبر: 1362380

در متن اطلاعیه آمده: با توجه به ادامه تحقیقات در پرونده قتل مرحومه الهه حسین‌نژاد و اعترافات متهم مبنی بر ارتکاب قتل در خارج از حوزه تهران بزرگ، بازسازی صحنه جرم به زمان و مکان دیگری موکول شده که متعاقباً اطلاع‌رسانی خواهد شد.

اعترافات جدید قاتل الهه حسین نژاد|  لغو بازسازی صحنه قتل الهه حسین نژاد | ماجرا چیست؟

بازسازی صحنه قتل الهه حسین نژاد طی روز جاری لغو شد.

به گزارش مهر، الهه حسین‌نژاد، دختر ۲۴ ساله اهل اسلامشهر، عصر روز جمعه ۴ خردادماه ۱۴۰۴ پس از ترک محل کارش در سعادت‌آباد تهران، ناپدید شد. آخرین تماس او با خانواده‌اش حدود ساعت ۱۹:۴۰ همان شب برقرار شد؛ تماسی که الهه در آن گفت تنها ۲۰ دقیقه با خانه فاصله دارد. اما پس از آن، هیچ ردی از او باقی نماند.

پس از چند روز بی‌خبری و جست‌وجو، متأسفانه جسد الهه در بیابان‌های اطراف تهران پیدا شد. بررسی‌های اولیه نشان داد وی قربانی سرقت مسلحانه‌ای شده که در جریان آن، به‌دلیل مقاومت در برابر سارق، با ضربات چاقو به قتل رسیده است.

در ادامه روند رسیدگی به این پرونده، پلیس آگاهی تهران بزرگ اعلام کرد که بازسازی صحنه قتل قرار است روز شنبه ۱۷ خرداد ۱۴۰۴ ساعت ۱۲ در اداره فقدان افراد این مجموعه برگزار شود.

اما در اطلاعیه جدید مرکز اطلاع‌رسانی فرماندهی انتظامی تهران بزرگ، اعلام شد که این برنامه لغو شده است.

در متن اطلاعیه آمده: با توجه به ادامه تحقیقات در پرونده قتل مرحومه الهه حسین‌نژاد و اعترافات متهم مبنی بر ارتکاب قتل در خارج از حوزه تهران بزرگ، بازسازی صحنه جرم به زمان و مکان دیگری موکول شده که متعاقباً اطلاع‌رسانی خواهد شد.

لذا با مشخص شدن اینکه محل دقیق وقوع جنایت در اسلامشهر بوده، رسیدگی به این پرونده از پلیس آگاهی تهران بزرگ به پلیس آگاهی غرب استان تهران (اسلامشهر) واگذار شده است

اظهارات جدید قاتل الهه حسین نژاد چه بود؟

قاتل «الهه حسین نژاد» گفت: وقتی تصاویر مقتول را در فضای مجازی دیدم ترسیدم و گوشی را دور انداختم. سمند نقره‌ای مال برادرم بود و هر چند روز یک بار با آن مسافرکشی می‌کردم.

به گزارش خبرگزاری مهر، قاتل الهه حسین نژاد در اظهارات جدید گفت: نزدیکی اسلامشهر که رسیدیم گفت مادرش حال خوبی ندارد و از من خواست مبلغ بیشتری بگیرم و او را به مقابل خانه شأن برسانم.

من هم قبول کردم اما وقتی گوشی تلفن آیفونش را از داخل کیفش بیرون آورد تا پول را برایم کارت به کارت کند چشمم که به گوشی افتاد وسوسه شدم و تصمیم گرفتم آن را سرقت کنم. اما او مقاومت کرد، من هم با چاقویی که به همراه داشتم چهار ضربه به او زدم.

وقتی تصاویر مقتول را در فضای مجازی دیدم ترسیدم و گوشی را دور انداختم. سمند نقره‌ای مال برادرم بود و هر چند روز یک بار با آن مسافرکشی می‌کردم.

خیلی ترسیده بودم اما سعی کردم عادی رفتار کنم. چند روز در طبقه بالای قهوه خانه‌ای که حوالی یک بزرگراه متعلق به یکی از دوستانم بود مخفی می‌شدم.برای اینکه کسی شک نکند، به صاحب قهوه خانه گفتم که صاحب خانه‌ام خواسته آنجا را تخلیه کنم و تا زمانی که بتوانم خانه‌ای اجاره کنم اینجا می مانم.

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

تازه های سایت