مهرابی در گفت‌وگو با «صبح نو»:

نه باید لیبی شویم نه کره شمالی

کد خبر: 1352049

مهرابی گفت: «بعضی از سناتورهای آمریکایی در روزهای اخیر اعلام کردند که ایران باید مثل لیبی در سال ۲۰۰۸ تسلیم آمریکا شود. در آن زمان، قذافی پذیرفت که سانتریفیوژهای خود را تحویل دهد و قطعات هسته‌ای‌اش را به آمریکا منتقل کند. این موضوع مربوط به شبکه هسته‌ای بین‌المللی بود که از طریق پاکستانی عبدالقادر خان به جلو برده شد. در مقایسه با این وضعیت، ایران نباید به سرنوشت لیبی دچار شود.»

 نه باید لیبی شویم نه کره شمالی

 علیرضا مهرابی، کارشناس مسائل آمریکا و اروپا در گفت‌وگو با «صبح نو» در تحلیل سناریوهای پیش روی ایران و آمریکا اظهارکرد: «ترامپ پیش‌تر اعلام کرده بود که اگر مذاکرات بین ایران و آمریکا به نتیجه نرسد، گزینه نظامی روی میز است و در صورتی که تفاهمی حاصل نشود، این گزینه ممکن است وارد دستور کار شود. در حال حاضر هیچ کشوری تهدید جدی برای ایالات متحده به‌شمار نمی‌رود. آمریکا با بزرگ‌ترین منابع مالی جهان و با شرایط اقتصادی خاص خود، از قدرتی برخوردار است که پس از جنگ جهانی دوم توانست با طرح مارشال اروپا را تضعیف کند و قدرت‌های اقتصادی و نظامی آن زمان را تحت سلطه خود درآورد. اروپای کنونی که امروز به‌عنوان یک بلوک اقتصادی با واحد پولی مشترک (یورو) شناخته می‌شود، حتی توان رقابت با آمریکا را در زمینه اقتصادی ندارد و به نظر می‌رسد خود این کشورها هم مسئول این ضعف هستند. برای مثال ژنرال شارل دوگل، رهبر فرانسه و یکی از حامیان هویت‌گرایی اروپا همیشه معتقد بود که اروپا باید استقلال خود را از آمریکا حفظ کند و به‌طور مستقل بایستد.»

چین و روسیه؛ رقبا و چالش‌های جدید آمریکا

وی افزود: «امروز چین و روسیه به‌عنوان قدرت‌های نوظهور در عرصه اقتصادی و سیاسی، قادرند با آمریکا در سطح جهانی تعامل کنند. به‌ویژه چین که به‌طور پیوسته در حال پیشرفت است، توانسته به‌طور فزاینده‌ای در حوزه‌های مختلف از جمله نظامی، اقتصادی و حتی فضا در برابر ایالات متحده به قدرت برسد. همین امر در دیدارهای اخیر نشان داده شده که چین حتی در مناقشات تایوان، واکنشی از آمریکا دریافت نکرده است.»

کارشناس مسائل آمریکا و اروپا تصریح کرد: «در حال حاضر، روسیه توان بالایی در حوزه‌های اقتصادی و نظامی ندارد، اگرچه نیروی زمینی آن قوی است و از پتانسیل جمعیتی و سرزمینی بالایی برخوردار است؛ اما آنچه در جنگ‌های آینده مهم است، قدرت‌های دریایی و فضایی خواهند بود. به همین دلیل است که ایالات متحده آمریکا توجه ویژه‌ای به حضور خود در دریاها و فضا دارد. برای نمونه، فشارهایی که ترامپ به یمن وارد می‌کند به‌ویژه در منطقه باب‌المندب و دریای سرخ، نشان‌دهنده اهمیت استراتژیک این مناطق برای آمریکا است.»

مهرابی اظهارکرد: «در نهایت، به نظر می‌رسد که هیچ کشوری نباید به‌طور مستقیم با ایالات متحده درگیر جنگ شود. توان نظامی آمریکا در طول بیش از ۱۰۰ سال گذشته به‌ویژه از زمان جنگ جهانی دوم، در سطح بالایی قرار گرفته است.»

ضرورت مذاکره غیرمستقیم برای منافع ایران

وی با بیان اینکه بااین‌حال، مذاکره و گفت‌وگو در حوزه‌های غیرمستقیم همچنان یک گزینه مناسب است، ادامه داد:  «همان‌طور که حاکمیت نیز تأکید کرده‌، مذاکرات غیرمستقیم می‌تواند زمینه‌ساز توافقاتی باشد که در نهایت به نفع ایران و دیگر کشورهای منطقه باشد. علاوه بر این، حملاتی که آمریکا به یمن انجام می‌دهد، نشان‌دهنده هزینه‌های سنگین ایالات متحده است. برای مثال، تنها در این چند روز اخیر، آمریکا بیش از یک میلیارد دلار صرف سرکوب یمن کرده و این هزینه‌ها برای آنها مهم است. بنابراین این هزینه‌ها می‌تواند عاملی بازدارنده باشد که از شدت درگیری‌ها بکاهد.»

واکنش  ایران در برابر حملات آمریکا

کارشناس مسائل آمریکا و اروپا گفت: «اگر ایالات متحده حمله گسترده‌ای به ایران انجام دهد، طبیعتا ایران ناگزیر خواهد بود که واکنشی گسترده و متناسب با آن نشان دهد؛ اما اگر حملات آمریکا محدود به نقاط خاصی باشد، واکنش ایران نیز باید به طور معقول و محدود باشد. در این شرایط، یک گزینه دیگر که وجود دارد، یارگیری بین‌المللی است؛ اما شخصا احتمال نمی‌دهم که جنگ جهانی سوم به این زودی‌ها رخ دهد، به‌ویژه اینکه کشورهای چین و روسیه که معمولا از کشورهای محافظه‌کار در نظام بین‌الملل به حساب می‌آیند، احتمالا به حمایت گسترده از جنگ نخواهند پرداخت. بنابراین در این زمینه، احتمال اینکه چین و روسیه به‌طور مستقیم وارد درگیری‌ها شوند، پایین است.»

مهرابی ادامه داد: «اگر آمریکا تنها به مراکز نظامی محدود ایران حمله کند، ایران نیز باید با همان میزان و در همان محدوده پاسخ دهد؛ اما اگر جنگ از دایره محدودیت خود خارج شده و به سطح گسترده‌تری برسد، آن‌گاه شرایط کاملا متفاوت خواهد بود و واکنش‌ها به‌طور چشمگیری تغییر می‌کند.»

وی گفت: «بعضی از سناتورهای آمریکایی در روزهای اخیر اعلام کردند که ایران باید مثل لیبی در سال ۲۰۰۸ تسلیم آمریکا شود. در آن زمان،  قذافی پذیرفت که سانتریفیوژهای خود را تحویل دهد و قطعات هسته‌ای‌اش را به آمریکا منتقل کند. این موضوع مربوط به شبکه هسته‌ای بین‌المللی بود که از طریق پاکستانی عبدالقادر خان به جلو برده شد. در مقایسه با این وضعیت، ایران نباید به سرنوشت لیبی دچار شود.»

تفاوت وضعیت هسته‌ای ایران با لیبی و کره شمالی

کارشناس مسائل آمریکا و اروپا تصریح کرد: «در نظام بین‌الملل هسته‌ای، شما می‌توانید خطی فرضی بکشید: از نقطه صفر که وضعیت لیبی است تا نقطه ۱۰۰ که کره شمالی قرار دارد و بمب هسته‌ای ساخته است. ایران و رهبری کشور تأکید دارند که ایران نباید نه مانند لیبی باشد و نه مانند کره شمالی. ایران باید در میانه این دو قرار بگیرد. این به این معناست که نه باید به یک کشور وابسته به قدرت‌های خارجی تبدیل شویم که همه ابزارهای هسته‌ای خود را تحویل دهیم و نه باید به کشوری تبدیل شویم که بمب اتمی تولید کند و تمام تمرکز خود را روی قدرت هسته‌ای بگذارد.»

وی یادآور شد: «من قبلا در تحلیلی گفته‌ام که ایران باید در این میانه بماند، نه لیبی شود و نه کره شمالی. تمام مدیران سیاسی، نظامی و تصمیم‌گیرندگان کشور باید در این راستا عمل و این میانه‌روی را حفظ کنند. اینکه چگونه می‌توانیم این موقعیت را حفظ کنیم، چون من نه مدیر نظامی هستم و نه سیاست‌مدار، به نظرم آن‌ها باید تصمیم بگیرند؛ اما در کل باید تلاش کنیم به سمت وضعیت لیبی نرویم که در آن هر آنچه داریم را از دست بدهیم و نه به سمت کره شمالی که تمام تمرکز خود را روی ساخت بمب اتمی می‌گذارد.»

مهرابی اظهارکرد: «به‌عنوان یک تحلیل‌گر، باور دارم که ما باید توان هسته‌ای‌مان را حفظ کنیم، نه با ترور دانشمندان هسته‌ای یا حملات به مراکز هسته‌ای. آنها با این  روش‌ها نمی‌توانند به نتیجه برسند. ایران باید در معادلات بین‌المللی جایگاه خاص خود را حفظ کند و نه لیبی شود، نه کره شمالی.»

صبح نو

 

۰

دیدگاه تان را بنویسید