چرا غنیسازی هستهای غیرقابل مذاکره است؟
حسن قشقاوی رئیس کمیته هستهای مجلس: سخن رهبر انقلاب مبنی بر اینکه «خط قرمز ایران غنیسازی است» از منظر ملی، استقلال و منافع ملی، اهمیت راهبردی و چندلایه دارد. نخست اینکه، غنیسازی اورانیوم صرفاً یک فناوری پیشرفته نیست، بلکه نماد استقلال علمی، فنی و سیاسی ما است. تجربه تاریخی نشان داد کشورهای غربی از جمله آمریکا، حتی پس از توافق رسمی هم به تعهدات خود پایبند نبوده و سوخت رآکتور تهران را به بهانههای سیاسی تأمین نکردند. این بدعهدیها، وابستگی در چنین حوزهای را به تهدید واقعی برای امنیت و منافع کشور تبدیل و برخورداری از حق غنیسازی را به امری ضروری تبدیل کرده است.

رهبر معظم انقلاب در مراسم 14 خرداد سالگرد ارتحال امام خمینی(ره)، بخشی از بیانات خود را به تبیین چرایی ضرورت برخورداری ایران از صنعت هستهای، به ویژه بخش غنیسازی این صنعت اختصاص دادند. این تبیین چند بخش داشت؛ اینکه «در صنعت هستهای، غنیسازی اورانیوم نقطهای اساسی و کلیدی است»، یا «بیفایده بودن صنعت عظیم هستهای بدون برخورداری از توانایی غنیسازی»، اینکه «حرف اول و مطالبه آمریکاییها در موضوع هستهای، محرومیت کامل ایران از این صنعت و فواید گوناگون آن برای مردم و همچنین بیکار و مأیوس شدن هزاران پژوهشگر و دانشمند جوان هستهای» است و درنهایت، اینکه «طرح هستهای ارائه شده آمریکا در ضدیت کامل با اصل راهگشای «ما میتوانیم» است»؛ از تبیینهای چندوجهی رهبر انقلاب درباره ضرورت برخورداری از حق غنیسازی هستهای است. این وجوه مختلف، واقعیتهایی راهبردی است که چهرههای سیاسی ایران نیز بر آن صحه میگذارند. این فعالان سیاسی با یادآوری تجربههای تاریخی پیش و پس از انقلاب، مسأله استقلال ملی و حفظ عنصر بازدارندگی و نیز ملزومات یک صنعت هستهای ملی و بومی، برخورداری از حق غنیسازی را اصلی غیرقابل خدشه و غیرقابل معامله میدانند.
غنیسازی خط قرمز استقلال ملی ما است
حسن قشقاوی رئیس کمیته هستهای مجلس: سخن رهبر انقلاب مبنی بر اینکه «خط قرمز ایران غنیسازی است» از منظر ملی، استقلال و منافع ملی، اهمیت راهبردی و چندلایه دارد. نخست اینکه، غنیسازی اورانیوم صرفاً یک فناوری پیشرفته نیست، بلکه نماد استقلال علمی، فنی و سیاسی ما است. تجربه تاریخی نشان داد کشورهای غربی از جمله آمریکا، حتی پس از توافق رسمی هم به تعهدات خود پایبند نبوده و سوخت رآکتور تهران را به بهانههای سیاسی تأمین نکردند. این بدعهدیها، وابستگی در چنین حوزهای را به تهدید واقعی برای امنیت و منافع کشور تبدیل و برخورداری از حق غنیسازی را به امری ضروری تبدیل کرده است.
مخالفت آمریکا با حق غنیسازی ایران در حالی است که در سالهای پیش از پیروزی انقلاب به نیاز ایران به داشتن ۲۰ هزار مگاوات برق هستهای معترف بودند. استدلال رهبر انقلاب هم بر همین اساس است که حتی اگر ایران از ۱۰۰ نیروگاه هستهای برخوردار شود، اما سوخت لازم برای آن نیروگاهها را نداشته باشد، عملاً کاربردی نخواهند داشت. بنابراین چرخه غنیسازی برای حفظ این صنعت باید باقی بماند.
فراموش نباید کرد که فناوری هستهای علاوه بر تأمین انرژی و رادیوداروها، موجب رشد صنایع پیشرفته میشود و اقتصاد مقاوم را محقق میکند. ضمن اینکه از نظر حقوقی طبق معاهده NPT، ایران حق مسلم بهرهگیری صلحآمیز از فناوری هستهای را دارد و هیچ قدرتی حق ندارد این حق را محدود کند. پافشاری بر غنیسازی، بیانگر روحیه «ما میتوانیم» و خودباوری ملی است؛ همان روحیهای که دشمنان را نگران میکند و اجازه نمیدهد ملت به اراده دیگر قدرت ها وابسته باشد. بنابراین حفظ غنیسازی نهتنها خط قرمز فنی، بلکه خط قرمز استقلال ملی و تضمین منافع راهبردی کشور است.
بدون غنیسازی وابسته میشویم
علی مطهری نایب رئیس پیشین مجلس: استدلال رهبرانقلاب درباره حق غنیسازی در خاک ایران، کاملاً روشن و منطقی بود. اگر ما حتی صدها رآکتور هستهای داشته باشیم، اما توان غنیسازی نداشته باشیم، به ناچار برای تأمین سوخت این رآکتورها به دیگران وابسته خواهیم شد. در این صورت، آنان میتوانند برای تأمین سوخت شرایطی تعیین کنند یا حتی ما را از سوخت محروم کنند. در نتیجه این رآکتورها عملاً برای ما بیفایده خواهند شد. مسأله این است که ایران، تجربه این وابستگی را دارد؛ یعنی زمانی که آمریکاییها و به طور کلی غرب وعده تأمین سوخت ۲۰ درصد را دادند اما به وعده خود عمل نکردند. بنابراین عقل سلیم حکم میکند که باید بر حق غنیسازی اورانیوم خود پافشاری کنیم. طبق ماده ۴ معاهده منع اشاعه سلاحهای هستهای (NPT)، غنیسازی اورانیوم حق همه اعضای این معاهده است. بنابراین ادعای آمریکا مبنی بر اینکه نباید به ایران اجازه داده شود، ادعایی باطل و از نظر حقوق بینالملل قابل اثبات نیست. صنعت هستهای در ایران با تلاش، فداکاری و دادن شهدای بسیار، بومی شده است. بنابراین این حق قانونی و توانمندی ملی با یک خواست آمریکا از بین نخواهد رفت. امیدواریم آمریکاییها سر عقل بیایند و از این زیادهخواهیها دست بردارند. اگر قرار باشد برای سوخت هستهای وابسته به خارج باشیم، مانند این است که برای تأمین بنزین خودروهای خود کاملاً به خارج وابسته باشیم. این وابستگی، زمینهساز سلطه و فشار بر ملت خواهد شد، زیرا سوختی مانند بنزین یک نیاز جدی است و دارندگان آن میتوانند شرایطی تعیین و کشور را تحت فشار قرار دهند. در مورد انرژی هستهای نیز اگر نتوانیم خودمان سوخت را تولید کنیم، محتاج دیگران خواهیم شد و آنان میتوانند با این احتیاج ما را تحت فشار قرار دهند و طبیعتاً استقلال ما آسیب خواهد دید.
غنیسازی؛ پروژه بین نسلی ایران و ضامن صلح
سعید لیلاز اقتصاددان اصلاحطلب: مسأله ضرورت برخورداری ایران از فناوری صلحآمیز هستهای و حفظ و صیانت از حق غنیسازی، آن هم به شکل واقعی و نه سمبلیک؛ برخلاف آنچه بعضی در خارج یا داخل کشور بیان میکنند، محدود به خواست و تصمیم سیاسی ایران نیست.
حرکت ایران به سمت غنیسازی امری است که پیش از پیروزی انقلاب آغاز شد و یک پروژه بین نسلی است. بنابراین، این طور نیست که تصور کنیم غنیسازی صرفاً خواست امروز ما است و حالا میتوانیم یا حق داریم تصمیم بگیریم آن را متوقف کنیم.
پروژه هستهای ایران در ابتدا دلایل اقتصادی داشت و در گذر زمان دلیل ژئوپلیتیکی هم بر آن افزوده شد.
مقام معظم رهبری بارها درباره مسائل اقتصادی که در پیوند با این فناوری هستند، سخن گفتند. از منظر ژئوپلیتیک؛ فراموش نکنیم که کشورهای متعددی در پیرامون ایران سلاح هستهای دارند که به غیر از روسیه در پیمان NPT نیز عضو نیستند؛ رژیم صهیونیستی هم در این فهرست است که به عنوان جدیترین دشمن ایران صدها کلاهک هستهای دارد.
از سوی دیگر ما در عملیاتهای «وعده صادق» تجربه کردیم که چگونه تقریباً برخی از کشورهای منطقه در راستای خنثی کردن این حملات، به لحاظ لجستیکی و نظامی به اسرائیل کمک کردند. به این ترتیب در خاورمیانهای که متحد استراتژیک نداریم تا در لحظه آخر به نفع ما وارد کارزار شود، چارهای نداریم جز اینکه سیاست بازدارندگی را پیگیری و از خود حفاظت کنیم.
از دیگر سو، آمریکا از بعد پیروزی انقلاب دائماً ایران را تهدید کرده و جمهوری اسلامی ایران را تحت فشار قرار داده و زمینه براندازی را فراهم میکند. این سابقه است که میگوید تصور پایبندی آمریکا به مصالحه برجام از ابتدا دقیق نبوده است.
آمریکاییها تا زمانی که ایران را به لیبی تبدیل نکنند، دست از سر ما بر نخواهند داشت. بنابر این برای حفاظت از ایران؛ نه تنها ما باید حق غنیسازی در داخل خاک خود را حفظ کنیم، بلکه باید اورانیوم غنیشده موجود را همچون دستاوردی گرانبها حفاظت کنیم.
کسانی که طرفدار صلح هستند و خواستشان دور نگاه داشتن سایه جنگ از سر ایران است، بدانند که خواسته آنان با چیزی جز در دست داشتن ذخایر اورانیوم غنیشده محقق نخواهد شد.
غنیسازی حق طبیعی ایران است
حسین مظفر عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام:
ایران بهعنوان یکی از اعضای NPT از حقوق قانونی و طبیعی برای بهرهمندی از فناوری هستهای، از جمله غنیسازی اورانیوم برای مقاصد صلحآمیز برخوردار است. این پیمان که بهمنظور جلوگیری از گسترش تسلیحات هستهای و ترویج استفاده صلحآمیز از آن تدوین شده، به اعضا اجازه میدهد از این فناوری بهرهمند شوند و سایر اعضا را به همکاری تشویق میکند. اما نه تنها این حق در چهارچوب قوانین بینالمللی پذیرفته شده، بلکه برای پیشرفت علمی و توسعه پایدار هم ضروری است. با وجود این شروط و خواستههایی که از سوی ترامپ مطرح شد، تلاش برای تحمیل فشار و باجخواهی از ایران تلقی میشود. این فشارها که با تهدید و زیادهخواهی همراه است، با روح قوانین بینالمللی و حقوق برابر کشورها مغایرت دارد.
ایران بهعنوان کشوری مستقل، بههیچوجه زیر بار این زورگوییها نخواهد رفت. ملت ایران برای حفظ استقلال و دفاع از حقوق خود هزینههای سنگینی پرداخت؛ از تقدیم شهدا تا تحمل تحریمهای ظالمانه و فشارهای اقتصادی. این فداکاریها نشاندهنده عزم راسخ ملت ایران برای حفظ دستاوردهای ملی و استقلال علمی خود است.
از سوی دیگر، انرژی هستهای کاربردهای گستردهای در پزشکی، کشاورزی، صنعت، تولید انرژی پاک و تحقیقات دارد. محروم ماندن ایران از این دستاوردها، نهتنها برخلاف عدالت بینالمللی، بلکه مانع پیشرفت علمی و توسعه پایدار میشود. شگفتآور است که کشوری مانند آمریکا که خود و متحدانش دارای زرادخانههای عظیم هستهای هستند و سابقه استفاده از آنها را دارند، چنین شروطی را برای ایران مطرح میکند.
ایران بارها تأکید کرد که به دنبال ساخت سلاح هستهای نیست و این امر، نهتنها در دکترین دفاعی ما جایی ندارد، بلکه با ارزشهای فرهنگی و دینی ایران نیز مغایر است.
ایران فقط به دنبال استفاده صلحآمیز از فناوری هستهای است و از حق قانونی خود برای غنیسازی دفاع میکند.
روزنامه ایران
دیدگاه تان را بنویسید