گروه سیاسی فردا: انتخابات ریاست جمهوری 1400 این روزها محل اختلاف بسیاری از جناحهای اصلاحطلب شده و در این میان بسیاری از اظهارنظرهای ارایه شده از سوی ردههای مختلف این طیف نشان میدهد که تا چه اندازه عمق اختلاف در مبانی و اصول آنها زیاد است و تصمیمگیری برای نحوه و چگونگی حضور در این عرصه مهم به چه میزان برای آنها چالش برانگیز شده است. درحالی که یکی از شعارهای این جناح وحدت در عین کثرت بوده و با تشکیل شورای عالی سیاستگذاری اصلاحطلبان تلاش داشتند تا گروههای کوچک و بزرگ اصلاحطلبی را زیر یک سقف دور هم جمع نمایند اما تضاد منافع و تغییر رویکردها سبب شده تا امروز شاهد انشقاق و انشعاب زیادی در بین اصلاح طلبان باشیم و هرکدام ساز خود را کوک کنند.
در این بین دو حزب بزرگ اصلاح طلب یعنی حزب «اتحاد ملت ایران اسلامی» و «کارگزاران سازندگی» برای حضور انتخابات ریاست جمهوری عیانتر از بقیه احزاب این جناح وارد میدان شده و از اهداف و رویکردهایشان پردهبرداری کردهاند.
در خصوص تبارشناسی اعضاء کارگزاران باید این نکته را در نظر داشت که آنها از راست راست تا چپ چپ را در بین اعضا و حامیان خود داشته و در این زمینه کارکردی منحصربفرد را در بین جریان های اصلاح طلبی دارند و همین موضوع سبب شده تا سایر جریان های همسو در بیشتر مواقع در مقابل این رویکرد موضع گیری نمایند. با اینکه نام حزب را با خود یدک می کشند اما در بسیاری از مواقع به دلیل این تکثر و تنوع در گرایش های افراد، از تشکیلات حزبی خود فاصله گرفته و قائم به فرد حرکت کرده اند.
علی شکوریراد دبیرکل حزب اتحاد ملت ایران اسلامی در گفت و گویی که اخیراً با رسانهها داشته، برداشتش از کارکرد و فضای حزب کارگزاران سازندگی را اینگونه بیان می کند: «حزب کارگزاران هم یک حزب به معنای عام کلمه نیست، یک رأس بزرگ دارد با بدنه اجتماعی کوچک. کارگزاران حزبی بود که در دولت آقای هاشمی شکل گرفت و یک رأس بزرگ بدون بدنه داشت. البته به هرحال در این مدت بدنهای شکل دادهاند اما همچنان با همان معضل روبهرو هستند. این حزب با رأس بزرگ و بدنه کوچک قدرت مانور زیادی دارد و میتواند راحت در مواضع جابهجا شود، جمع مرکزی امروز تصمیمی بگیرد و فردا تصمیمی دیگر. اینرسی حرکتی سنگینی هم پشتشان نیست که آنها را هل بدهد. ولی برخی احزاب اینطور نیستند، یک بدنه بزرگ دارند که اینرسی حرکتی دارد و مرکزیت حزب نمیتواند به دلخواه خود برای حرکت حزب تصمیم بگیرد. در تعامل بین مرکزیت و بدنه است که حرکت حزبی شکل میگیرد و طبیعتاً قدرت مانور هم به همین اندازه کاهش پیدا میکند.»
این برداشت از کارگزاران نشان می دهد سایر جریان های اصلاح طلبی با اینکه در ظاهر به دنبال تعامل و ارتباط با یکدیگر هستند اما به واسطه نگرش های متفاوت و کلیدی در رویکردها و اهداف، بدشان نمی آید تا میدان از حضور کارگزارانی های تکمحور خارج شده و این شکاف زودتر ترمیم شود. این اختلاف نظر در انتخابات مجلس یازدهم بیش از همیشه به چشم آمد و عدم رأیآوری نمایندگان اصلاح طلب که به واسطه توصیه زعمای کارگزاران و به پشتوانه نام مرحوم هاشمی در انتخابات شرکت کرده بودند نوعی دهنکجی بدنه جامعه به این طیف بود که دعواهای درونی زیادی را در این گروه ها به دنبال داشت.
در این میان نگاه و نگرش کارگزارانی ها برای شرکت در انتخابات ریاست جمهوری 1400 به نحوی است که اقلیت در قدرت بودن را از دست نداده و حتی با گرایش به سمت کاندیدایی میانه نظیر «علی لاریجانی» که سنخیتی هم با گرایش های اصلاح طلبانه ندارد و در هیچ دسته و گروهی از این جماعت قرار ندارد بتوانند در سپهر سیاسی ایران حضوری هرچند کمرنگ داشته باشند.
در این زمینه محمد عطریانفر عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی در گفت و گو با «فردا» عنوان داشته بود: «اصلاحطلبان به قاعده اصلاح طلبی نمی توانند سمت تحریم انتخابات بروند. اگرچه حتی ممکن است نامزدی در انتخابات نداشته باشند اما نمی توان خود را از مشارکت باز دارند. باید بین گزینه های موجود دست به انتخاب گزینه اصلح بزنند مقوله اصلاح طلبی به ما حکم می کند برای انتخابات فعال باشیم. منطق رقابت های حزبی حکم می کند تا اصلاح طلبان کاندیدای مستقلی برای خود انتخاب کنند و کاندیدایشان هم عاریتی نباشد. البته بسیار استقبال می کنیم آقای لاریجانی به عنوان شخصیت محوری اصولگراها در مقام رقابت با یک شخصیت ممتاز اصلاح طلب قرار گیرد. فیالواقع در چنین رقابتی، اخلاق رقابت و سیاستورزی و انتخاباتی سالم، خوب رعایت می شود که نمونه اش در دوم خرداد سال 76 بین آقای خاتمی و آقای ناطق رخ داد. اما اگر اصلاح طلبان نتوانند از درون جبهه خود در صحنه انتخابات نامزد داشته باشند، اصلاح طلبان از باب دفع ضرر مقدر ممکن است رو به سوی یک شخصیت معتدل و اصولگرا ببرند. همان اتفاقی که سال 92 افتاد. امیدواریم مسیر به گونه ای طی شود که گروه های سیاسی
با اختیارات کافی و مستقل برای رقابت در صحنه حاضر باشند.»
به نظر می رسد این رویکرد کارگزاران اصلا به مذاق اصلاح طلبان خوش نیامده و ترجیح می دهند تا خط خود را از آنها جداسازند. برخلاف برخی طیف های رادیکال و تندرو اصلاح طلب که اصلا حضور در انتخابات را نفی می کنند اما برخی جریان های معتدل تر هرگز زیر بار کاندیدایی خارج از چارچوب قواعد اصلاح طلبی نخواهند رفت و به نظر می رسد رویکرد کارگزارانی ها در این زمینه موجبات اخراجشان از دایره این طیف سیاسی کشور را به دنبال داشته باشد.
اظهارات شکوریراد هم که به طعنه عنوان کرده بود کارگزاران یک رأس بزرگ دارد با بدنه اجتماعی کوچک، نشان می دهد که این جریان تاثیرگذار اصلاح طلبی، اعتقادی به وجهه اجتماعی کارگزاران نداشته و آن را حبابی می بیند که جایگاهی در بین مردم ندارد و اگر این تصمیم اجرایی شود موجب جدایی آن از جمع جریان های اصلاح طلبی را فراهم خواهد کرد. وی اضافه کرده بود: «حزب کارگزاران، یک حزب اصلاح طلب معتبری است که دارای چارچوبهای فکری مشخصی است. به عنوان یک حزب برای آنها احترام قائل هستم. ما نیاز به تعامل و گفت و گو داریم تا به نتایجی دست یابیم. بنابر این اختلاف نظر بین احزاب طبیعی است. در بین مجموعه احزاب اصلاح طلب میشود فهمید کجا اختلاف نظر داریم و میشود به توافق رسید، اما این توافق را با بعضی احزاب نمی شود انجام داد، چون چارچوب مشخصی ندارند. ما حتما فرصتهای همکاری زیادی داریم و رویکردهای نزدیک به هم داریم. اما جاهایی هم رویکردهای مختلف داریم. به طور مثال در انتخابات گذشته، آنها تصمیم به حضور در انتخابات گرفتند، ما از تصمیم شورای عالی پیروی کردیم و کارگزاران با وجود اینکه در تصمیم گیری شورای عالی نقش داشت اما لیست داد. ما
از حضور کاندیداهای حزبی استقبال میکنیم، در مورد این افراد هم به نظرم برای کارگزاران آقای محسن هاشمی مناسب هستند، چون از نظر چارچوب فکری و… مناسب است و الان موقعیت ریاست شورای شهر را دارد و به نظر من میتواند کاندیدای حزبی آنها تقلی شود. اما اگر بخواهند سراغ لاریجانی بروند یا اگر بعضیها بخواهند از کاندیدای نیابتی استفاده کنند به خودشان ربط دارد، اما در مجموع اصلاح طلبان از کاندیدای نیابتی عبور کردهاند.»
اینگونه است که با رویکرد حزب کارگزاران برای حضور متفاوت در انتخابات ریاست جمهوری 1400 و مشارکت در آن به هر قیمت، در آینده نزدیک اتفاقاتی پیش روی آینده آن باشد. اینکه عقلای این حزب خود تصمیم به جدایی از شورای عالی اصلاح طلبان بگیرند و به صورت مستقل با معرفی کاندیدای معتدل و میانه نظیر علی لاریجانی در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کنند که در این صورت به گفته شکوریراد، «اصلاح طلبان از کاندیدای نیابتی عبور کرده اند» عملا از گردونه جریان اصلاح طلبی خارج خواهند شد یا اینکه سایر جریان های اصلاح طلبی این رویکرد را برنتابیده و در بیانیه ای مشترک حکم به اخراج کارگزاران از دایره جریان اصلاح طلبی داده و خود به دنبال گزینه ای اصلاح طلب از بین چهره های شاخص باشند.
دیدگاه تان را بنویسید