روزنامه خوانی فردا/ مردم نگران از تحقق وعده های دولت
روزنامههای 22مرداد تهران با رویکردهای مختلف به کیوسکها راه یافته اند و هرکدام از منظر سیاسی خود به موضوعات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور پرداخته اند. نگاهی به سرخط این روزنامه نشان میدهد که موضوعات متنوعی در روزنامههای امروز به آنها پرداخته شده که در ادامه بر برخی از آنها اشاره میکنیم.
ابتکار
روزنامه ابتکار در شماره امروز خود و با قلم علیرضا صدقی به چگونگی پیدایش مفهوم اصلاح طلبی پرداخته و در ادامه با آسیب هایی که بر این طیف از جمله در حوزه گفتمانی وارد آمده پیشنهاد کرده که تغییرات ساختاری و رویکردی در این جناح اجتناب ناپذیر است. در بخشی از این یادداشت آمده است:« فقر تئوریک، ضعف مدیریتی، ناکارآمدی اجرایی و ملاحظهکاری بیش از حد بزرگان و زعمای اصلاحطلب، عرصه را برای این جریان سیاسی بیش از هر زمان دیگری تنگ کرد. حالا کار به جایی رسیده است که هر کلام و سخنی که از این اردوگاه به گوش میرسد با موجی از حملات بزرگ و کوچک در شبکههای اجتماعی و رسانههای عمومی روبهرو میشود.به نظر میرسد جریان اصلاحطلبی این روزها بیش از هر زمان دیگری به «بحران گفتمانی» رسیده است. جریانی که توان دفاع از عملکرد و برنامههایش را از دست داده و روزبهروز پایگاه اجتماعی خود را از دست میدهد.»آنچه باید در این زمینه گفت این است که اصلاح طلبان هم در گفتار و هم د ررفتار دچار چال شهای بزرگی هستند و اختلاف نظرهای یکه پس از سال ها سرباز کرده و این جناح را دچار تشتت و چندگانگی کرده می رود تا پایه های اصلاح طلبی را بیش از گذشته در بین مردم متزلزل کند. عدم تعهد به وعده های داده شده و گفتار درمانی که رویکرد همیشگی این جناح به شمار می رود از جمله موضوعاتی است که دیگر برای مردم رنگ و نقشی ندارد و همین موضوع سبب شده تا با بحران گفتمانی در این جناح مواجه باشیم.نویسنده در بخش پایانی این نوشتار به جایگاه بی ثبات اصلاح طلبان هم اشاره کرده و می نویسد:« بررسی شرایط و موقعیت خطیر اصلاحطلبان نشان میدهد که یکی از بزرگترین مشکلات آنها، عدم استفاده و بهرهمندی از موقعیتهای بهدستآمده است. اصلاحطلبان حاضر در عرصه قدرت یا نخواستند، یا نتوانستند پاسخگوی مطالبات و خواستههای گروههای اجتماعی متمایل به خودشان باشند. آنها تعریفی دقیق از چرایی نزدیکی به قدرت و ماموریتهای ابلاغی از سوی جامعه رایدهندگان به دست ندادند. مجموعه این مسائل و سکوتهای بیمعنای معنادار بزرگان اصلاحطلبی در کشور موجب شده است تا امید بسیاری از رایدهندگان به ورطه ناامیدی کشیده شود. این همه ثابت میکند تا شاید اصلاحطلبان ناچار باشند تا در میدانی دیگر و با قدری فاصلهگذاری مشخص از نهاد قدرت، به امر سیاستورزی بپردازند. درحقیقت بازگشت به نهاد جامعه و تقویت جامعه مدنی با بهرهگیری از راهبردهایی جز آنچه قدرت عطا میکند، باید محور فعالیتهای اصلاحطلبی قرار گیرد.» قطعا جایگاه و قبات سیاسی اصلاح طلبان دچار تزلزل شده و زعمای این قوم خود بهتر می دانند که با مردم در طول این سال ها چه کرده اند و برای بازگشت به نهاد جامعه راه طولانی در پیش دارند. تمام ناامیدی موجود در جامعه و عدم اعتماد عمومی براساس عملکرد اجرایی این طیف ایجاد شده و با علم به این موضوع به دنبال مقصر می گردند. رویکرد سیاست ورزی این جناح به بن بست رسیده و دعواهای انتخاباتی آتی آنها همگی نشان از این تزلزل و عقب نشینی سیاسی دارد.
جوان
روزنامه اصولگرای جوان امروز در ستون یادداشت صفحه اول خود به عوامل تغییر اعتماد به دولتها اشاره کرده و با تحلیل اقدامات و عملکرد دولت روحانی در طول این 7 سال از اعتماد از دست رفته مردم به این دولت نوشته است. در بخشی از این گزارش آمده است:« یکی از شاخصههای مؤثر اعتماد، میزان پاسخگویی به مطالبات است. اکنون در بررسی این شاخصه در دولت باید دید افکار عمومی میان وعدههای داده شده و تحقق وعدهها چگونه قضاوت میکند؟ روشن است که با گذشت هر ساعت از عمر دولت، این قضاوت حساستر میشود و در سال پایانی دولت، همه منتظر تحقق بسیاری از وعدهها هستند. هرچند در کوران رقابتهای انتخاباتی ۹۲، آقای روحانی وعده حل بسیاری از مشکلات مردم را در ۱۰۰ روز اول کار دولت داد، اما پس از گذشت ۲ هزار و ۵۰۰ روز همچنان چشمهای به انتظار نشسته مردم را میتوان مشاهده کرد. طبعاً حامیان دیروز ایشان که معتقد به دادن زمان و فرصت کافی برای کار به دولت بودهاند، در سال آخر نمیتوانند نگرانی خود از عدم تحقق وعدهها را کتمان کنند! این روند در سال آخر کابینه شتاب بیشتری خواهد گرفت. علاوه بر مطالبات، نوع رفتار عمومی مدیران نیز در شکلگیری اعتماد مؤثر است. نوع عملکرد دولتمردان در کنترل قیمت ارز و تورم ناشی از آن و کاهش ارزش پول ملی، برخورد با گلهمندیهای عمومی ناشی از نابسامانیهای مدیریتی، عدم اقدام به موقع و مقتضی که تا حد زیادی به بیعملی انجامیده، ترسیمکننده تصویر بغرنجی است که افکار عمومی از رویکرد مدیران دولتی یافته است.» این نکته مهم یاست که مردم پس از گذشت 7 سال از عملکرد دولت و دادن فرصت کافی برای تحقق وعده هایش در این روزهای پایانی آن همچنان چشم انتظار تعیین تکلیف قول های داده شده هستند و در این مسیر مسئولان دولتی نیز همچنان بر این وعده ها اصرار دارند. حتی شخص رئیس جمهور در این زمینه پیشتاز بوده و هرازگاهی از طرح و لایحه و اتفاقی تازه برای وعده دادن استفاده می کند و همچنان تلاش دارد تا گشایشی ناشدنی را در افکار عمومی جا بیندازد. ناکارآمدی های دولت روحانی در طول این سال ها و عدم تحقق بسیاری از وعده های داده شده چه در حوزه اقتصادی و چه سیاسی و سایر حوزه ها سبب شد تا اعتماد مردم آسیب پذیر شده و به راحتی گذشته باورپذیر نباشند. این موضوع به ساختار اداره کشور آسیب زیادی وارد کرده و موجب شده تا سایر قوا نیز از این موضوع آسیب پذیر باشند. با اینکه دو قوه مقننه و قضائیه برای بازگشت این اعتماد عمومی تلاش صدچندانی را آغاز کرده اند اما نقش دولت تدبیر و امید در این ریزش اعتماد بسیار مهم بوده و باید حتما پاسخگوی این اتفاق باشد.
صدای اصلاحات
روزنامه صدای اصلاحات در نوشتاری به نقل از سایت الف و از قول احمد توکلی وعده گشایش اقتصادی روحانی را زیر سوال برده و تیتر زده « نام ساقط کردن کشور «گشایش» است؟» توکلی نوشته بود: «دولت و شرکت های دولتی تنها از فروش اوراق به مردم حداقل 2100هزار میلیارد تومان، بدهی دارند، که سود آن تا پایان سال 1389 تقریبا420میلیارد تومان می شود. دولت این سود را از کجا می دهد؟ عمدتاجدید!دولت امسال اگر قرض جدیدی نگیرد باید برای اصل و فرع اوراق گذشته به مردم 1440هزار میلیارد تومان پرداخت کند. این ربح مرکب است و حرام و غیرقانونی است. کدام بدهکاری از ربح مرکب رهیده است؟ این آینده فروشی است. انتقال مشکلات از امروز به فردا. آقای روحانی می خواهد ظاهرا با پیش فروشی نفت سال های آینده به مردم، آنان از دولت غیر از طلب ریالی، دلار نیز طلبکار باشند. تا حالا امروزمان را با نفت سر می کردیم، بعد از این فردا را هم به نفت گره می زنیم.آقای روحانی قیمت دلار را ظرف ۷ سال ۶ برابر کرده اید. اگر دولت های بعدی مانند شما باشند، بدهی خود را چگونه بپردازند؟ این ساقط کردن کشور به دره فلاکت است. اگر کاری نکنیم با این دست فرمان، سقوط در پیش است.اگر ساقط کردن کشور در چند سال دیگر برای جبران ندانم کاری، راحت طلبی و فساد نامش گشایش است، پس فلاکت چیست؟ خوش بین که باشیم می گوییم نه میدانند، نه می توانند و نه می خواهند، چون دانایان توانای خوش نیت هستند، اینها همه چاره دارد اگر گوش شنوایی باشد.» از این نوشتار برمی آید که هدف گشایش اقتصادی دولت نه تنها گشایش نیست بلکه بدهکار کردن مردم و دولت آینده است تا در این فرصت زمانی بدهی ها و کمبودهای مالی خود را جبران نماید. توکلی هم مانند بسیاری از مردم می داند که این دولت از ابتدا توان اداره کشور را نداشته و اینک با این حجم از بدهی می خواهد از گردابی خود ساخته از جیب مردم رهایی یابد. از سوی دیگر دولت آینده را نیز درگیر این مطالبات و قرض های سنگین کرده و مشکلات آینده را گردن آن بیندازد. آقای روحانی! لطفا از جیب دیگران برای خود خرج نکنید و در این ماه های باقی مانده به نصایح دلسوزان کشور در مجلس و سایر نهادهای انقلابی گوش فرا دهید شاید که اندکی از تقصیرها و قصورهای شما کم شود.
دیدگاه تان را بنویسید