چرا حضرت اباعبدالله(ع) یاران خود را تک‌به‌تک به میدان می‌فرستادند؟

کد خبر: 1016993

تدابیر جنگی امام حسین علیه‌السلام در روز عاشورا موجب شد این جنگ ساعت‌ها برده و با هلاکت تعداد زیادی از لشکر دشمن همراه باشد.

چرا حضرت اباعبدالله(ع) یاران خود را تک‌به‌تک به میدان می‌فرستادند؟

خبرگزاری تسنیم: روز عاشورا لشکر امام حسین علیه السلام، ۷۲ سرباز داشت. این در حالی بود که عبیدالله بن زیاد حدود سی‌وپنج هزار نفر از مردان کوفی را تجهیز نظامی کرده بود و به میدان کربلا فرستاده بود تا امام خود را به شهادت برسانند. با این وجود وقتی شرح مبارزه در روز عاشورای سال ۶۱ هجری را در منابع گوناگون می‌خوانیم، این نکته برای ما مشخص می‌شود که تعداد تلفات لشکر عمر بن سعد بسیار زیاد بود و جنگی که در ظاهر می‌توانست در مدت کوتاهی به پایان برسد، از صبح تا عصر ادامه پیدا کرد. برای دانستن دلایل این موضوع لازم است تدبیر‌های نظامی امام حسین علیه السلام در روز عاشورا را بشناسیم و نوع آرایش نظامی لشکر آن حضرت را مرور کنیم تا پاسخ سؤالاتی از این دست مشخص شود.

خبرگزاری تسنیم در گفت‌وگویی که با حجت‌الاسلام علی حیدری، استاد و محقق اسلامی انجام داده به بررسی تدبیر‌های مبارزاتی و جنگی امام حسین علیه السلام در روز عاشورا پرداخته است. آن طور که این کارشناس دینی توضیح می‌دهد، در میان عرب رسم بر این بود که اگر در جنگ‌ها، کسی هل من مبارزه می‌طلبید و خواستار جنگ تن به تن می‌شد، به خواسته او احترام می‌گذاشتند و گروهی و جمعی به او حمله نمی‌کردند. امام حسین علیه السلام در روز عاشورا از همین تاکتیک جنگی استفاده کردند تا با توجه به کم بودن تعداد سپاه خود، مدت و زمان مبارزه طولانی‌تر شود و هر کدام از یاران آن حضرت حماسه‌ای داشته باشند. به این ترتیب در روز عاشورا مشاهده می‌کنیم که امام حسین علیه السلام یاران خود را یکی‌یکی به میدان می‌فرستادند و هر کدام از آن‌ها با ورود به میدان رجزی می‌خواندند، خود را معرفی می‌کردند و می‌جنگیدند. به این صورت بود که امروز می‌بینیم پیام قیام امام حسین علیه السلام در تاریخ ماندگارتر شده و برای هر یک از شهدای کربلا ماجرا‌ها و رجز‌هایی وجود دارد. اما لشکر عمر بن سعد به هیچ عنوان این اصل جنگی که آن زمان در میان آن‌ها رایج بود، رعایت نکرد. در بسیاری از موارد وقتی یک نفر از لشکر امام حسین علیه السلام وارد میدان می‌شد، از لشکر عمر بن سعد گروهی به او حمله می‌کردند. البته همین نوع رفتار آن‌ها می‌توانست در بیداری عده‌ای از دشمن مؤثر واقع شود. چون می‌دیدند که لشکر دشمن هرگز پایبند حداقل حقوق انسانی هم نیست و این موضع جنایت آن‌ها را به وضوح نشان داده است.

آرایش نظامی سپاه امام حسین علیه السلام

برای اینکه روش مبارزاتی امام حسین علیه السلام را بدانیم، باید با آرایش نظامی آن لشکر حق در روز عاشورا آشنا شویم. امام حسین علیه السلام چه آرایش نظامی در برابر لشکر دشمن داشتند؟

صبح عاشورا امام حسین علیه السلام نماز را به جماعت همراه یاران و خانواده‌ها اقامه کردند. بعد از آن لشکر خود را صف‌آرایی کرده و در این میان، زهیر بن قین را فرمانده میمنه یعنی جناح راست لشکر کردند و میسره یعنی چپ لشکر را به حبیب بن مظاهر سپردند. در این میان حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام را به عنوان پرچم‌دار انتخاب کردند و لشکر را در مقابل خیمه‌ها قرار دادند. به این ترتیب خیمه‌ها در پشت سر لشکر قرار داشت.

این در حالی است که به هر حال آن‌ها می‌دانستند که با لشکر کوچک خود در برابر لشکر چند هزار نفری عمر بن سعد به شهادت می‌رسند.

درست است. امام حسین علیه السلام از هر کسی نسبت به این موضوع آگاه‌تر بودند و از همان ابتدا این موضوع را برای یاران خود عنوان کرده بودند. همه آن‌ها می‌دانستند که نمی‌توانند بر این لشکر سی و پنج هزار نفری با انبوه تجهیزات نظامی غالب شوند، اما به دلیل ایمان واقعی خود به خداوند توکل کردند و مانند کسی وارد جنگ شدند که خود را غالب می‌دانستند. حتی در تمام طول مبارزه تک‌تک شهدای کربلا مشاهده می‌کنیم که شجاعت و رشادت آن مردان مانند کسی است که خود را پیروز میدان می‌داند.

هرچند که حقیقت امر هم همین بود که امام حسین علیه السلام و یاران ایشان پیروز میدان بودند. چون آن‌ها بر حق بودند و خدای متعال در قرآن کریم وعده داده است که: باطل نابودشدنی است.

رعایت اصول نظامی در یک جنگ نابرابر.

اما به هر حال این لشکر کوچک امام باایمان و شجاع و بر حق در مقابل آن لشکر انبوه صف‌آرایی کردند و شامل میمنه و میسره و قلب لشکر و سواره‌نظام و پیاده‌نظام بود. امام همه یاران خود را مرتب کردند و قوانین نظامی را در این نبرد و جنگ نابرابر رعایت فرمودند.

چرا این اندازه اصول نظامی رعایت می‌شد؟

به این دلیل که آن‌ها بر حق بودند و می‌دانستند که اگر کشته شوند باز هم پیروز میدان خواهند بود. در کنار این مسئله، نکته‌ای مشخص می‌شود که لشکر امام حسین علیه السلام در آن شرایط حساس، خود را نباخته بودند و بر همه هم و غم آن‌ها این بود که از جان امام خود محافظت کنند و البته در این راه تا پای جان ایستادند و مقاومت کردند تا مبادا آسیبی به جان مبارک امام حسین علیه السلام وارد شود.

در عین حال یاران باوفای آن حضرت در روز عاشورا هیچ لحظه‌ای از یکدیگر و از امام حسین علیه السلام جدا نشدند و تا جایی که توان داشتند، اجازه ندادند دشمنان به امام دسترسی پیدا کند.

تدابیری که دشمن را خسته کرد

در اینجا این سؤال مطرح می‌شود که با وجود اینکه تعداد یاران امام حسین علیه السلام بسیار کم بود، چرا این جنگ تا عصر عاشورا ادامه پیدا کرد؟ چرا زودتر تمام نشد؟

لشکر عمر بن سعد می‌خواستند هر چه زودتر جنگ را فیصله بدهند و هر چه زودتر امام حسین علیه السلام و یاران آن حضرت را به شهادت برسانند تا بتوانند هدایای پیشنهادی عبیدالله بن زیاد و یزید ملعون را دریافت کنند. اما جالب این است که همان تعداد یاران امام حسین علیه السلام به قدری با شجاعت و رشادت در میدان حاضر می‌شدند و مبارزه می‌کردند که جنگ ساعت‌ها طول کشید.

نکته قابل توجه این است که امام حسین علیه السلام تدابیر جنگی دقیق و سنجیده‌ای داشتند و توانستند مدت زیادی در مقابل دشمن ایستادگی کنند. یاران آن حضرت هم به فنون و آموزه‌های جنگی تسلط بالایی داشتند و می‌توانستند هر کدام مدت‌ها در میدان با دشمنان مبارزه کنند.

این در حالی است که لشکر دشمن از هر راهی و با هر روشی وارد میدان جنگ می‌شدند و به یاران آن حضرت حمله می‌کردند. گروهی تیراندازی می‌کردند، عده‌ای مبارزه تن به تن داشتند، بخشی از آن‌ها نیزه پرتاب می‌کردند و در قالب نیرو‌های سواره‌نظام و پیاده‌نظام بودند. اما یاران امام حسین علیه السلام در هر مرحله با تدابیر جنگی آن حضرت به خوبی در برابر دشمن ایستادگی می‌کردند و از امام خود دفاع می‌کردند.

چرا یاران امام یکی‌یکی وارد میدان جنگ می‌شدند؟

با این وجود در واقعه جان‌سوز کربلا مشاهده می‌کنیم که یاران امام حسین علیه السلام یکی‌یکی از آن حضرت اجازه می‌گیرند تا به میدان مبارزه بروند. چرا همه سپاه امام با هم وارد میدان نشدند، بلکه یکی‌یکی به میدان جنگ می‌رفتند؟

در میان عرب رسم بر این بود که اگر در جنگ‌ها، کسی هل من مبارزه می‌طلبید و خواستار جنگ تن به تن می‌شد، به خواسته او احترام می‌گذاشتند و گروهی و جمعی به او حمله نمی‌کردند. امام حسین علیه السلام در روز عاشورا از همین تاکتیک جنگی استفاده کردند تا با توجه به کم بودن تعداد سپاه خود، مدت و زمان مبارزه طولانی‌تر شود و هر کدام از یاران آن حضرت حماسه‌ای داشته باشند.

به این ترتیب در روز عاشورا مشاهده می‌کنیم که امام حسین علیه السلام یاران خود را یکی‌یکی به میدان می‌فرستادند و هر کدام از آن‌ها با ورود به میدان رجزی می‌خواندند، خود را معرفی می‌کردند و می‌جنگیدند. به این صورت بود که امروز می‌بینیم پیام قیام امام حسین علیه السلام در تاریخ ماندگارتر شده و برای هر یک از شهدای کربلا ماجرا‌ها و رجز‌هایی وجود دارد.

نمایش جنایتی عظیم

با این وجود لشکر دشمن این اصول جنگی را رعایت نکرد.

همین طور است. لشکر عمر بن سعد به هیچ عنوان این اصل جنگی که آن زمان در میان آن‌ها رایج بود، رعایت نکرد. وقتی یک نفر از لشکر امام حسین علیه السلام وارد میدان می‌شد، از لشکر عمر بن سعد گروهی به او حمله می‌کردند. البته همین نوع رفتار آن‌ها می‌توانست در بیداری عده‌ای از دشمن مؤثر واقع شود. چون می‌دیدند که لشکر دشمن هرگز پایبند حداقل حقوق انسانی هم نیست و این موضع جنایت آن‌ها را به وضوح نشان داده است.

حمله دشمن از پشت محقق نشد

یکی از رفتار‌های بی‌اخلاقی دیگری که در بعضی از جنگ‌ها در دوران صدر اسلام مشاهده می‌کنیم، آن است که گاهی دشمن از پشت به لشکر مقابل حمله می‌کردند. می‌خواهیم بدانیم آیا چنین اتفاقی در واقعه عاشورا هم روی داد؟

خوشبختانه این اتفاق تا زمانی که امام حسین علیه السلام جان مبارکشان در بدن بود، روی نداد. چون آن حضرت از همان آغاز ورود به صحرای کربلا تدابیری را اندیشیده بودند که جلوی راه دشمن به سمت پشت لشکر را می‌گرفت. در وهله اول امام حسین علیه السلام برای بر پا کردن خیمه‌ها نکاتی را در نظر گرفتند. ازجمله اینکه وقتی جنگ درگرفت، کودکان و زنان در امنیت بیشتری باشند و از سوی دیگر دشمن حداقل توان و امکان برای حمله را داشته باشد.

به همین دلیل وقتی موقعیت برپایی خیمه‌ها را مرور می‌کنیم، مشاهده می‌کنیم که امام حسین علیه السلام دستور داده بودند که خیمه‌ها را در جایی بر پا کنند که پشت آن نیزار باشد. این کار مانع از این می‌شد که لشکر از پشت به خیمه‌ها یا لشکر امام حمله کند. این مطلب را طبری در گزارشی ثبت کرده و نوشته است وقتی امام حسین علیه السلام راه خود را به سوی کربلا کرد، برای اینکه از یک جانب مبارزه کند، نیزار و گیاهان تازه را در پشت سر قرار داد و خیمه‌ها را بر پا کرد.

حفر خندق در پشت خیمه‌ها

در منابع دیگری هم این طور نوشته شده که یاران امام حسین علیه السلام در نزدیکی رود فرات خیمه‌هایی را برای امام و خانواده آن حضرت بر پا کردند و خیمه‌های خود را در اطراف خیمه آن حضرت زدند. در عین حال در قسمت پشت خیمه‌ها و یا پشت نیزار هم گودالی مانند جوی آب وجود داشت که امام حسین علیه السلام در شب عاشورا دستور دادند که آن را کندند و چیزی شبیه به خندق درست شد که در آن هیزم و نی ریختند تا وقتی دشمن حمله کرد، آن‌ها را آتش بزنند و مانع دیگری برای حمله دشمن از پشت شر باشد.

آیا از بین خیمه‌ها راهی نبود که دشمن خودش را وسط خیمه‌ها برساند؟

اتفاقاً امام حسین علیه السلام و یاران آن حضرت برای این موضوع هم تدبیری اندیشیده بودند. به طوری که طبق فرمان امام حسین علیه السلام، یاران آن حضرت در شب عاشورا خیمه‌های خود را در کنار هم قرار دادند و با طناب آن‌ها را از سه طرف به یکدیگر وصل کردند. به این صورت فقط یک راه از روبرو برای مواجهه با دشمن باقی می‌ماند و لشکر دشمن نمی‌توانست خود را وسط خیمه‌ها برساند.

تلفات بالای لشکر عمر بن سعد

این تدبیر‌ها و راهکار‌های مبارزاتی در روز عاشورا چقدر کارساز واقع شد؟

اگر این روش‌ها نبود و اعمال نمی‌شد، لشکر عمر بن سعد ملعون در روز عاشورا به راحتی از پشت به لشکر امام حسین علیه السلام حمله می‌کرد و در همان لحظه‌های شروع جنگ به سادگی آن‌ها را محاصره کرده و شهید یا اسیر می‌کرد. در حالی که قرار گرفتن نیزار پشت خیمه‌ها، خندق و آتش زدن نی‌ها و همچنین کنار هم قرار گرفتن خیمه‌ها و اتصال آن‌ها به هم مانع از نفوذ دشمن شد و راه را بر روی آن‌ها بست.

چقدر به لشکر دشمن آسیب وارد شد؟

اتفاقاً با این تدبیر‌ها لشکر عمر بن سعد تعداد زیادی کشته داد. به طوری که آن‌ها فقط از یک طرف می‌توانستند به امام حسین علیه السلام و یارانش حمله کنند، اما دست لشکر امام برای مقابله با آن‌ها باز بود. بر اساس گزارش‌ها، لشکر دشمن وقتی در همان صبح روز دهم محرم خواست حمله را شروع کند ناگهان خودش را در مقابل انبوهی از دود و آتش دید که از اطراف خیمه امام و یارانش شعله می‌کشد. به همین دلیل حتی چشمشان هم مقابل خیمه‌ها بسته شده بود و راه نگاهشان را گرفته بود. به این صورت یاران امام توانستند مدت‌ها در مقابل دشمن مقاومت کنند و تعداد زیادی از آن‌ها را به هلاک برسانند.

در گزارش طبری این طور نوشته شده که تا ظهر با دشمن جنگ سخت و بی‌سابقه‌ای کردند و دشمنان به دلیل اینکه خیمه‌ها در کنار هم قرار گرفته بود فقط توانستند از یک طرف حمله کنند. در این میان عمر بن سعد گروهی از لشکر خودش را فرستادد تا خیمه‌ها را خراب کنند تا بتواند آن‌ها را در محاصره خودش بگیرد. اما این کار را هم نتوانستند انجام بدهند. چون یاران امام حسین علیه السلام در قابل گروه‌های سه یا چهار نفری در بین خیمه‌ها کمین می‌کردند و وقتی دشمن سمت خیمه‌ها می‌آمد، آن‌ها را هلاک می‌کردند.

به این صورت تعداد تلفات لشکر عمر بن سعد بسیار بالا رفت در حالی که از این اقدام هم نتیجه‌ای نگرفتند. در اینجا بود که عمر سعد دستور داد که خیمه‌ها را آتش بزنند.

آیا موفق به آتش زدن خیمه‌ها شدند؟

یاران امام حسین علیه السلام در این مرحله می‌خواستند مانع از آتش زدن خیمه‌ها توسط دشمن شوند. اما امام فرمودند: «آن‌ها را رها کنید تا خیمه را بسوزانند، که اگر آن‌ها را به آتش بکشند نمی‌توانند از بین آن‌ها عبور کنند و به شما دسترسی پیدا کنند.»

به این صورت بود که دشمن قسمتی از خیمه‌ها را که مانع از راه خود می‌دید، به آتش کشید. اما همان طوری که امام حسین علیه السلام فرموده بودند، باز هم موفق نشدند که از آن مسیر رد شوند و در بین حلقه دفاعی یاران امام نفوذ کنند. به این صورت بود که لشکر امام حسین علیه السلام تا آخرین نفر موفق شدند در برابر آن خیل عظیم مقاومت کنند.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها