پدرخوانده جدید اصلاح‌طلبان کیست؟

کد خبر: 1023309

داستان سر و سامان گرفتن جبهه اصلاحات انگار سر دراز دارد؛ زیرا هنوز به سر و سامان نرسیده است.

پدرخوانده جدید اصلاح‌طلبان کیست؟

باشگاه خبرنگاران: داستان اصلاحات و نهاد‌های معروفش انگار سر دراز دارد و حالا حالا‌ها تمام شدنی نیست. هنوز هم پس از گذشت ماه‌ها از استعفای حجت‌الاسلام و المسلمین عبدالواحد موسوی لاری و پس از آن محمدرضا عارف اصلاح‌طلبان به سر و سامان نرسیده اند.

بگذریم از اینکه چند ماه پیش صحبت از نامزدی بهزاد نبوی و عبدالله نوری برای ریاست شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان بود و در نهایت عطای این کرسی به هیچ یک از این افراد نرسید، اما چندی نگذشت که با اظهار نظر‌هایی از جانب شخصیت‌های جریان اصلاحات مجددا صحبت از ریاست افسانه‌ای این شورا بر سر زبان‌ها افتاد.

جنجال‌هایی که یک نام آفرید

داستان از اینجا شروع شد که علی صوفی وزیر تعاون دولت اصلاحات در مصاحبه‌ای گفته بود: این احتمال وجود دارد که در صورت فعالیت دوباره شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح طلبان، شخص آیت الله موسوی خوئینی‌ها در رأس این نهاد سیاسی قرار بگیرد.

موضوعی که باعث شد تا سر و صدا‌های بسیاری از سمت جریان اصلاحات در واکنش به این موضوع شنیده شود، برای مثال صادق زیباکلام تحلیلگر مسائل سیاسی در واکنش به این صحبت گفت: موسوی خوئینی‌ها اگر قرار است با اطلاع سید محمد خاتمی یا بدون اطلاع او سخنگو یا لیدر جنبش اصلاحات باشد، یک فاجعه برای اصلاحات رقم خورده و عقب‌گردی بزرگ برای این جریان است و به نوعی لیدری موسوی خوئینی‌ها تیر خلاص به شقیقه جنبش اصلاحات است.

پدرخوانده جدید اصلاح‌طلبان کیست؟

روزنامه اصلاح طلب آرمان هم در این باره نوشت که، چون موسوی‌خوئینی‌ها در میان این طیف جایگاهی ندارد، او به خاطر اینکه در میان مردم فاقد محبوبیت است، به‌عنوان گزینه مهم اصلاح‌طلبان جا زده می‌شود.

موضوعی که قربانعلی قائمی فعال سیاسی اصلاح طلب هم در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان بر آن صحه گذاشته و گفت که موسوی خوئینی‌ها مدت‌های مدیدی است که در صحنه سیاسی کشورمان حضور معناداری ندارد، بسیاری از افراد مخصوصا در دهه‌های اخیر صرفا در مقاطعی در سپهر سیاسی کشور آفتابی شدند و سعی کردند که نظرات خود را به مخاطبان خود اعلام کنند، اما تا آنجا که من می‌دانم طیف اصلاح طلب از گرایش به پدرخواندگی عبور کرده و در تلاش است تا دیگر افراد را به عنوان تصمیم گیر خود انتخاب کند.

البته در این میان برخی هم مثل احمد شریف عضو شورای هماهنگی جبهه اصلاح طلبان در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان مدعی شد که وقتی ادامه کار شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاح‌طلبان در ابهام است قطعا رئیس تراشیدن برای آن و طرح مباحث مختلف هم مناسبتی ندارد.

نظراتی که اگرچه بار منفی بسیاری را بر دوش می‌کشید، اما شاید باعث کنجکاوی بیشتری درباره شخصیت موسوی خوئینی‌ها شده باشد.

مرد خاکستری اصلاحات چه کسی است؟

حجت الاسلام و المسلمین سید محمد موسوی خوئینی‌ها به مرد خاکستری اصلاح‌طلبان معروف است، وی اکنون ۶۹ ساله است و پس از مهدی کروبی یعنی پس از سال ۸۴ سمت دبیرکلی مجمع روحانیون مبارز را بر عهده گرفته است و حالا از قرار معلوم قصد دارد فصل جدیدی از سیاست را در غالب لیدری جریان اصلاحات آغاز کند، به شکلی که خیلی‌ها هدف فعالیت‌ها و مواضع سیاسی اخیر او را انتخاباتی و به منظور گرفتن جای حجت الاسلام سید محمد خاتمی در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ عنوان و تحلیل می‌کنند.

موسوی خوئینی‌ها رهبر معنوی دانشجویان مسلمان پیرو خط امام خمینی (ره) در جریان تسخیر لانه جاسوسی و از نزدیکان امام راحل پیش و پس از انقلاب بود و در دهه اول انقلاب، اواخر دهه ۵۰ و عمده سال‌های دهه ۶۰، مسئولیت‌های مهمی همچون نایب رئیسی دوره اول مجلس شورای اسلامی، عضویت در شورای سرپرستی صدا و سیما، دادستانی کل کشور، سرپرست حجاج ایرانی در عربستان، نمایندگی دورهٔ اول مجلس خبرگان رهبری و عضویت در شورای بازنگری قانون اساسی را بر عهده داشته است و جزو چهره‌های ذی نفوذ و تاثیرگذار در کشور به شمار می‌رفت.

موسوی خوئینی‌ها بعد از رحلت امام خمینی (ره) مدتی حضور در مجمع تشخیص مصلحت نظام را تجربه کرد و مشاور سیاسی رهبر انقلاب هم بود، اما رفته رفته از مسئولیت‌های اجرایی فاصله گرفت و بیشتر به انجام کار سیاسی به عنوان قطب مخالف راست سنتی قدیم در جریان چپ پرداخت. مخالفان موسوی خوئینی‌ها او را به داشتن دیدگاه‌های کمونیستی، ارتباط با شوروی و موضوعاتی از این دست متهم می‌کردند که البته او به این مسائل به خصوص داشتن دیدگاه‌های کمونیستی، ارتباط با شوروی پاسخ‌هایی داده است.

اما شاید معروف‌ترین وجهه موسوی خوئینی‌ها که به یک طوفان رسانه‌ای برای او بدیل شد همان نامه معروفش به مقام معظم رهبری باشد که البته برخی تحلیل‌های متفاوتی از آن ارائه کردند.

و نامه‌ای که جنجال آفرین شد

برای مثال سید امیرحسین قاضی‌زاده هاشمی نایب‌رئیس اول مجلس شورای اسلامی در واکنش به نامه موسوی خوئینی‌ها به رهبر معظم انقلاب در مطلبی نوشت: این افراد به دلیل عدم بلوغ و تقوای سیاسی و بی‌کفایتی و خوی اشرافی‌گری و زاویه با انقلاب و افکار امام راحل، برای همیشه منزوی شده و به حاشیه رفته و خواهند رفت و ملت با بصیرت ما از کوچک تا بزرگ آن‌قدر بالغ و فهیم هستند که فریب این بازی‌های سیاسی را نخورند و مسبوق به سوابق آن‌ها در تاریخ انقلاب پاسخ آن‌ها را داده و خواهند داد.

علاوه بر این دفتر تحکیم وحدت هم در نامه‌ای نوشت: آقای خوئینی‌ها هیچکس به اندازه این اتحادیه از کرده‌های شما در ۴۰ سال اخیر باخبر نیست، حال که بر روی سِن رفته اید، خود نیز باید پاسخگوی وضعیتی که شما و دولت‌تان مردم را به آن دچار کرده‌اید؛ باشید. جناب خوئینی‌ها! اگر در خصوص شرایط کشور واقعا نیت خیرخواهانه‌ای داشتید باید قبل از این نامه، دو نامه دیگر می‌نوشتید؛ اول خطاب به خود و هم قطارانتان در مجمع روحانیون و حزب اتحاد ملت و کارگزاران سازندگی و... و می‌گفتید حالا وقت آن است که به خاطر فریب مردم در این سال‌ها خاضعانه عذرخواهی کنیم و دوم خطاب به جناب روحانی و از ایشان می‌خواستید هر چه سریع‌تر استعفا دهد که هر روز ماندنش در دستگاه اجرایی مضر به حال کشور است.»

همچنین حسین کنعانی مقدم فعال اصولگرا نیز در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان در این باره گفته است که نامه‌ای که او برای رهبری نوشت و مسائلی که در آن مطرح کرد بیش از هرچیز ثابت کرد که خط او درگیری با نظام است و از همان ابتدا می‌خواسته با کل نظام درگیر شود؛ بنابراین بعید می‌دانم که او به عنوان یک فرد سیاسی بخواهد به سبب تعامل با نظام وارد عرصه شود، بلکه حضور او بیشتر به یک شبهه اقدام اپوزوسیونی شباهت دارد.

او همچنین تاکید کرد که نام او بیش از هرچیز نشان دهنده این است که بحران بسیار جدی در میان اصلاحات وجود دارد و شاید صحبت‌هایی که سران اصلاحات درباره بحران‌های داخلی و هویتی درباره اصلاحات می‌کنند با نام او بیش از پیش خود را نشان دهد؛ زیرا تا به حال اجماعی درباره او صورت نگرفته و به نظرم او زنگ پایان اصلاحات است و وقتی که این زنگ زده شود؛ یعنی آن‌ها به آخر خط رسیدند، زیرا مواضع او صرفا تقابل با نظام است.

اما این تمام حرف‌های این کارشناس مسائل سیاسی نبود، زیرا او در بخش پایانی صحبت‌هایش به موضوعی جالب توجه اشاره کرد مبنی بر اینکه باتوجه به اینکه اصلاحات احتمال می‌دهد رغبتی در بین مردم به این جریان وجود نداشته باشد از الان به دنبال این است که با زیر سوال بردن انتخابات مظلوم نمایی انجام دهد.

حال، اما باید دید با توجه به اقبال نه چندان پررنگ جریان اصلاحات به این شخصیت سیاسی، حاشیه‌هایی که نام او ایجاد کرده و نفس‌های بی رمق شورای عالی سیاست‌گذاری اصلاحات آیا بازهم برخی او را به عنوان پدر خوانده این جریان خواهند پذیرفت یا اتفاق دیگری در راه است؛ پدرخواندگی اصلاحات برای موسوی خوئینی‌ها؛ شاید خیلی دور، شاید خیلی نزدیک.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    سایر رسانه ها