جنايت باغ انار به روايت مرد افغان

ایسنا: پس از گذشت بيش از يكسال، مرد افغاني كه دختر جواني را به وسيله روسري در باغ انار خفه كرده بود، لب به اعتراف گشود و پرده از راز قتل اين دختر برداشت. شامگاه 23 ارديبهشت ماه سال گذشته ماموران كلانتري 25 محمدشهر در تماس با بازپرس كشيك قتل، وي را در جريان كشف جسد زني در يكي از باغات اطراف كرج قراردادند. با حضور بازپرس ويژه‌ قتل و گروه تشخيص هويت پليس آگاهي در محل كشف جسد، آنان با جسد دخترجواني روبرو شدند كه هيچ‌گونه آثار ضرب و شتم يا خفگي كه دال بر جنايت باشد را كشف نشد. در بررسي‌هاي اوليه و با توجه به وضعيت مقتول، مهمترين فرضيه در مورد انگيزه عامل يا عاملان جنايت، تجاوز و سرقت بود. با كشف جسد دختر جوان پرونده‌اي تحت عنوان فوت مشكوك پيش روي بازپرس ويژه‌ قتل باز شد و پرونده‌ براي بررسي بيشتر به اداره مبارزه با جرايم جنايي پليس آگاهي استان تهران ارجاع داده شد. كارآگاهان در گام نخست، مشخصات ظاهري مقتول را با مشخصات افراد فقداني در سامانه مفقودان نيروي انتظامي تطبيق داده كه مشخص شد تصوير مقتول با تصوير يكي از فقداني‌هاي گزارش شده در شهر تهران به نام «زينب» مطابقت دارد. به گزارش ايسنا، با به دست آمدن اين سرنخ، كارآگاهان پليس آگاهي استان تهران با اخذ نيابت قضايي از بازپرس ويژه و هماهنگي‌هاي صورت گرفته با فرماندهي انتظامي تهران بزرگ، خانواده‌ فقداني را به كرج دعوت كردند. خانواده‌ «زينب» پس از مراجعه به كرج توسط ماموران پليس به بهشت سكينه معرفي شده كه آنان پس از رويت جسد تاييد كردند كه اين جسد متعلق به فرزندشان «زينب» است. با شناسايي هويت جسد بازپرس ويژه‌ قتل خانواده‌ مقتول را به دادسرا فراخواند و آنان به بازپرس گفتند كه «زينب» 22 ارديبهشت ماه به قصد خريد از منزل خارج شده و به منزل مراجعه نكرده است. بازپرس ويژه‌ قتل با بررسي اطلاعات اعلامي خانواده‌ «زينب» دريافت كه وي هنگام ترك منزل، گوشي همراه خود را به همراه برده بود در حالي كه اين گوشي در صحنه جنايت يافت نشد كه اين مسئله فرضيه سرقت را ايجاد كرد. به گزارش ايسنا، با دريافت سريال گوشي تلفن مقتول، پرونده‌ وارد فاز جديدي شد و كارآگاهان پليس آگاهي با بررسي فني و پليسي، افرادي كه از اين گوشي استفاده كرده بودند را شناسايي كردند. كارآگاهان با انجام تحقيقات به يكي از افاغنه مستقر در كرج به نام «آصف» مظنون شدند كه به دستگيري وي اقدام كردند اما متهم دستگير شده در بازجويي‌ها هرگونه ارتباط با «زينب» را رد كرد. در پي انكار جنايت توسط اين متهم، قرار قانوني براي وي صادر شد و پرونده براي تكميل تحقيقات در اختيار ماموران آگاهي قرار گرفت. در حالي كه اين متهم به قتل «زينب» در بازداشت به سر مي‌برد، پزشكي قانوني فشار بر عناصر حياتي گردن (خفگي) را علت مرگ «زينب» عنوان كرد كه اين مساله سبب شد، متهم مجددا براي انجام تحقيقات بيشتر به پليس آگاهي ارجاع داده شود. تحقيقات ادامه داشت تا اينكه نهايتا در سوم بهمن ماه سال جاري، «آصف» در دام تناقض‌گويي‌هاي خود گرفتار شد و با اعتراف خود پرده از جنايت هولناك يكسال و 10 ماهه قتل «زينب» برداشت. «آصف» در اعترافات خود با تاكيد بر اينكه كارگر گاوداري‌ است، ادامه داد: چندي پيش مقتول با وي تماس گرفته و از وي درخواست دوستي كرده است. وي در ادامه اعترافاتش به اولين ملاقاتشان در محله اتابك تهران اشاره كرد، گفت: «زينب» پس از اين ديدار و در حالي كه براي اولين بار يكديگر را ملاقات مي‌كرديم؛ گفت كه ديگر قصد ندارد به منزل مراجعت كنند به همين دليل از من خواست كه وي را به منزل خود ببرم. بنابر اظهارات «آصف» آنان يك شب را در منزل يكي از دوستان متهم و به همراه چند تبعه ديگر افغان گذرانده بودند. متهم در حضور بازپرس ويژه‌ قتل يادآور شد كه شب حادثه به همراه «زينب» به محمد شهر كرج رفته كه در نيمه‌هاي شب پس از اين كه با «زينب» ارتباط برقرار كرده متوجه اشتباه خود مبني بر به همراه بردن زينب شده به‌گونه‌ايي كه از مقتول مي‌خواهد به منزل مراجعه كند كه اين مسئله باعث اختلاف شده و به اين دليل «آصف» به وسيله روسري «زينب» را خفه كرده است. متهم ادامه داد: براي گمراه كردن ماموران، طلا و جواهرت «زينب» را به سرقت بردم، اما از آنجايي كه قصدم سرقت نبود، طلاهاي مسروقه را در داخل جوي آب در كرج انداختم. پس از مدتي كه به تصور اين كه آب‌ از آسياب افتاده، گوشي زينب را روشن كردم تا از آن استفاده كنم. اين متهم در تشريح علت سكوت يك ساله‌اش بعد از ارتكاب قتل، توضيح داد: سعي داشتم تا با عدم قبول قتل اتهام قتل را رفع كنم، تا ماموران تصور كنند كه من قتل را انجام نداده و به دنبال متهم به قتل ديگري باشند. متهم پس از سير مراحل قانوني روانه زندان شد.