آخرین یادداشت غلامرضا تختی برای پدربزرگش

کد خبر: 181460

غلامرضا تختی، نوه جهان پهلوان تختی چند سالی است که همراه با مادر و پدرش بابک تختی در امریکا زندگی می کند. این یادداشت، آخرین نوشته نوه نوجوان برای پدربزرگ است. البته او در مطلب کوتاهی نوشته بود:شبی به بوستون رسیدیم،در فرودگاه پلیسی که مهر ورود را می زدبه مامانم گفت:«نویسنده مشهوری هستی» ولی به پدر به انگلیسی گفت:«پدر شما بهترین کشتی گیر در جهان بود» آن وقت فهمیدم در هر گوشه دنیا که کار کنی و آدم خوبی باشی، فایده داره...

آخرین یادداشت غلامرضا تختی برای پدربزرگش

سرویس ورزشی فردا- دیروز سالگرد پدر بزرگم بود و ما نبودیم. آن سالهایی که بودیم مامانم و بابام شیر و موز می‌آوردن مدرسه. بعد از مدرسه هم من و مامانم می‌رفتیم خانهٔ مادربزرگم و صبر می‌کردیم تا شب که بابام بیاد از ابن بابویه و حسینه ارشاد... تلویزیون روشن بود اما پدرم را نشان نمی‌دادند این بود که همه خیال می‌کردند بابام نرفته ما محبور بودیم به تلفن‌ها جواب بدهیم و بگوئیم که بابام انجا بود ...

من اینجاکه امدم به مادرم گفتم هیچ کس مرا نمی‌شناسد و من چطور بروم مدرسه تو ایران همه می‌دانستند من کی هستم اما اینجا چه کسی می‌فهمد. مادرم گفت چه بهتر خودت باید کاری کنی که همه تو را بشناسند.

این بود که درس خواندم خیلی تو زبان انگلیسی اول شدم بین دانش اموزان امریکایی توی سه کلاس ریاضی اول شدم و توی چهارکلاس علوم اول شدم و خیلی جایزه گرفتم تازه به خاطر اینکه به یک بچه چینی کمک کردم کارت مخصوص به من دادند و تازه انوقت بود که فهمیدم من هم کمی خوب هستم.

بعد یکی از معلم ‌ها به من گفت در باره شب یلدا کار کنم تحقیق کنم کردم دیدم چقدر قشنگ است شب یلدا‌‌ همان وقت دلم می‌خواست بیایم ایران اما مادرم همین جا شب یلداگرفت و خلاصه بعد از این تحقیق معلمم جلو همه به من گفت: «تو با ان قهرمان ایرانی که توی انیتیرنت اسمش پر است چه نسبتی داری؟» گفتم: «نوه او هستم»

همه برگشتن به من نگاه کردند و از آن روز کارم سه برابر شده است. یکی برای خودم درس می‌خوانم یکی هم برای اینکه نگویند نوه جهان پهلوان چیزی سرش نمی‌شود.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها