خوش خيالي

آنچه از داخل هلي كوپتر ديده مي شد هراس انگيز بود؛ فضاهاي دايره مانندي در وسط جنگل كه تخريب يا به طور كلي پاك تراشي شده بود. شايد بعضي ترجيح مي دادند كه از سيل نكا صحبت شود، اما فرصت مناسبي پيش رويم قرار گرفته بود كه بايد از آن بهره مي بردم. غرش هلي كوپترنمي گذاشت صدا به صدا برسد. با ايماء و اشاره به آقاي كلانتري رييس وقت سازمان جنگل ها و مراتع فضاهاي تخريب شده را كه در زير پايمان بود و به مركزيت يك روستا و يا مناطق مربوط به طرح هاي بهره برداري از جنگل ديده مي شد، نشان دادم. نظر آقاي خاتمي به موضوع جلب شد... منتظر همين فرصت بودم. ما به همراه رييس جمهمور وقت براي بازديد از مناطق سيل زده درنكا به استان مازندران رفته بوديم و قرار اين بود كه در بخش دوم سفر از مناطق جنگلي هم بازديد هوايي صورت گيرد. توضيحاتي كه در آن بازديد به رييس جمهور ارايه شد به اضافه واقعياتي كه به چشم ديدند زمينه اجرايي شدن مصوبه «حفاظت از 10% مناطق جنگلي كشور» را كه با چالش روبرو بود، مهيا كرد. بعد هم به اعلام چند پارك ملي در منطقه شمال مانند پارك هاي ملي پابند و كياسر كه با حمايت جدي ايشان انجام شد، انجاميد. در سال 81 هم بالاخره مصوبه«صيانت ازجنگل هاي كشور» را به دست آورديم. اگر چه در اين مسير، فرازو نشيب هاي زياد ديديم و به خاطر انواع مخالفت ها، دشواري هاي زيادي كشيديم. راستش هر كاري مي كرديم ادبيات مشتركي ميان سازمان حفاظت محيط زيست و سازمان جنگل ها و مراتع حاكم نمي شد و... مفاهمه بي مفاهمه! ما حتي در اصول هم با هم مشكل داشتيم. آنها از «طرح هاي جنگل داري» خود دفاع مي كردند و ما مي گفتيم كدام جنگل داري؟ اين ها طرح هاي بهره برداري از جنگل است. آنها مي گفتند ما طرح كاشت جايگزين جنگل داريم، ما مي گفتيم جنگل را نمي شود كاشت. اين ها درخت كاري مصنوعي است وپايداري جنگل را ندارد. آنها مي گفتند سازمان ما از جنگل ها حفاظت مي كند. ما مي گفتيم كدام جنگل؟ ‌جنگل تعريف دارد و كدام حفاظت ؟ حفاظت هم تعريف دارد. ما در اصل با بهره برداري از بقاياي جنگل هاي هيركاني شمال كشور به شدت مخالف بوديم ولي آنها با آوردن هزار جور دليل و بهانه بهره برداري را مفيد مي دانستند. ما كه از نزديك، بعضي قبرستان هاي بزرگ درخت را در دل جنگل ديده بوديم و آمار كاهش مساحت، تنوع و توده زيستي جنگل را در اختيار داشتيم، مي دانستيم واقعيت چيست. اگر چه در هيچ زماني تلاش و پيگيري بسياري از دلسوزان در آن سازمان وبه خصوص جنگلبانان عزيز را ناديده نگرفتيم. اما در اين ميان ماجراهاي تلخ و شيريني به وقوع مي پيوست. تلخي ها اوج عدم مفاهمه بود و شيريني ها، مصوباتي كه بالاخره حاصل شد و توانست در مقابل اختيارات زيادي كه در دست سازمان جنگل ها و مراتع بود، برنقش نظارتي سازمان حفاظت محيط زيست صحه گذارد و آن را تعميق بخشد... البته بماند كه بعضي ها مي خواستند اين تفاوت ديدگاه و سعي و تلاش براي استقرار سياست هاي حفاظتي را درگيري قدرت بين دو دستگاه دولتي مطرح كنند. اما اين روزها ... ظاهرا ششمين اجلاس منطقه اي اتحاديه جهاني حفاظت ازحيات وحش و محيط زيست در تهران برگزار شده و آقاي خداكرم جلالي رييس سازمان جنگل ها و مراتع گفته است روند تخريب جنگل هاي شمال به صفر رسيده است. آيا اين خبر كه مي تواند يكي از بهترين خبرهاي زندگي خيلي از ماها باشد صحت دارد؟ آيا اصلا چنين چيزي امكان دارد؟ اگراين طور است حتما مجوز تخريب 120 هكتار از جنگل هاي سراوان كه اخيرا با موافقت استانداري گيلان و وزير جهاد كشاورزي براي ايجاد شهرك صنعتي صادر شده است، صحت ندارد... نبايد هم داشته باشد! چون جنگل هاي سراوان از بازمانده هاي جنگل هاي با ارزش جلگه اي ايران است. بابا، اصلا مگر مي شود با مصوباتي كه به آنها اشاره شد، چه در دولت، چه در مجلس و چه در شورايعالي حفاظت محيط زيست و همين طور برنامه چهارم توسعه، اين كارها را كرد؟! مگر استدلال منطقي براي شكستن آن همه مصوبه حياتي و رفع محدوديت ها و ممنوعيت ها براي صدور مجوزهاي متعدد فعاليت هاي صنعتي وعمراني و جاده اي و از اين دست، در مناطق حساس زيستي كشور وجود دارد كه كسي چنين ظن و گماني را ببرد؟! لابد ادغام ادارات سازمان جنگل ها ومراتع استان ها در سازمان جهاد كشاورزي هم - كه نتيجه آن داشتن يك نماينده در شوراي برنامه ريزي استان با غلبه نگاه بهره برداري و كشاورزي است - مشكلي را ايجاد نمي كند. بيخود نگوييد نور علي نور شده ... بنابراين از آنجايي كه تخريب جنگل ها به صفر رسيده، ديگر اين روزها با هر نوع هلي كوپتر و درهرارتفاعي كه از مناطق شمالي ايران پرواز كنيد ديگراز آن صحنه هاي نگران كننده نمي بينيد؛ خيالتان راحت. خوش خيالي هم اما عالمي داردها...