عیدی مین‌ها در گرم‌ترین کویر دنیا

کد خبر: 334707
سرویس اجتماعی « فردا »:‌

ششم فروردین برای یک سفر 5 روزه با تیمی از محققان و مستند سازان عازم کویر لوت شدیم. درست چند روز قبل از سفر خبر انفجار مین و کشته شدن یکی از گردشگران و مربیان ورزشی کشور به نام حمید هاشمی سایه سنگینی بر سفر ما افکنده بود.

خیلی از دوستان به ما گفتند که از سفر پرهیز کنیم. حتی استانداری در دادن مجوز تردید داشت. بلاخره با مذاکره با مسئولین مربوطه آنها را قانع کردیم که سفر انجام شود. با نگرانی و بررسی همه جوانب ایمنی عازم سفر شدیم. در شهداد استاندار کرمان را هم ملاقات کردیم. فرماندهان نیروی انتظامی و مسئولین امنیتی تذکرات لازم را دادند. حتی خواستیم که ما را در منطقه اسکورت کنند. ابتدا قبول نکردند. ولی وقتی عازم منطقه شدیم گروهی متشکل از 8 عضو نیروی انتظامی با ما همراه شدند.

با وجود آنکه بنا داشتیم، 4 روز در عمق کویر باشیم، بعضی از مهمترین نقاط به توصیه مسئولین امنیتی از برنامه حذف شد. در دو روز متوالی بنا بود که با هلیکوپتر برای افراد انتظامی آذوقه و بنزین بیاورند که فقط در حد وعده ماند. در پایان روز سوم نیروهای انتظامی برای آنکه با گروه دیگری جایگزین شوند ما را مجبور کردند که برنامه خود را تغییر دهیم، به عبارتی به جای آنکه آنها ما را اسکورت و کمک کنند، شدیم راهنما و تامین کننده نیازهای آنها در منطقه. شنیدن اخباری مبنی بر برخورد خودروی قاچاقچی با مین و متواری شدن خودروی دیگر باعث شده بود، که بدون آنکه مستقیما به ما بگویند، حضور ما در منطقه برایشان درد سر شده بود. من هم تصمیم گرفتم که برنامه را نا تمام به پایان برسانم، چون نگران بودم اگر بر ادامه کار اصرار کنم، و اتفاقی رخ دهد، ممکن است کسی مسئولیت آن را قبول نکند.

این مختصر گزارشی بود از درد دل محققی که بعد از چهار دهه تصمیم داشت با تعدادی از بهترین همکاران به بررسی یکی از پر رمز و رازترین کویرهای جهان بپردازد. به عنوان کسی که نزدیک سه دهه کویرهای ایران را مطالعه می کنم، این آرزوی بزرگی بود که بتوانم در گرمترین کویر جهان به تحقیق و جمع آوری اطلاعات بپردازم، کاری که آغاز آن به تحقیقات آقای آلفونس گابریل در اوایل قرن گذشته بر می گردد. برای من جای تاسف داشت که چگونه آقای لئونارد، گیاهشناس بلژیکی در سال 1972 می تواند به لوت سفر کند، ولی من ایرانی 42 سال بعد از آن تاریخ هنوز چنین شانسی را در خاک کشورم نداشته باشم.

این سفر کوتاه نشان داد که علیرغم ناهماهنگی هایی که بطور معمول در دستگاههای دولتی و امنیتی وجود دارد، بسیاری از این عزیزان بخصوص در استانداری کرمان آنقدر به اهمیت موضوع آگاهی دارند که از هر کمکی برای فراهم کردن امکان تحقیق در کویر و کمک به هموطنان خود دریغ نمی کنند. آنها نیز مانند ما نگرانند و بخوبی می دانند که باید برای فراهم کردم امکان بازدید، گسترش گردشگری و تحقیقات علمی در این منطقه تلاش کرد.

انفجار مین های اخیر و بازتاب آنها در رسانه های داخلی و خارجی، باعث می شود که استان کرمان، خراسان جنوبی و سیستان و بلوچستان یکی از مهمترین جاذبه های گردشگری خود را از دست بدهند. معمولا کسانی که عزم سفر به دل کویر می کنند، گردشگران خاص و بسیاری از آنها بسیار حرفه ای اند. امیر طالبی گل و حمید هاشمی از جوانان بسیار خوش نام کشور بودند، اگر چه من از نزدیک آنها را نمی شناختم ولی دوستان عزیز مطالبی به من گفتند که فهمیدم جوان های کم نظیری را از دست داده ایم. تقریبا همه کسانی که به این سفرها می روند از جنس چنین مردمانی هستند. آنها بجای رفتن به سواحل آنتالیا و جزایر قناری و دبی، تپه های ماسه ای، کلوتها و تنگه های لوت را هدف گردش خود قرار دادند. آنها راهی را باز کرده بودند که اگر با انفجار مین ها بسته نشده بود، می توانست به رشد اقتصادی منطقه و گسترش گردشگری سالم و هدفمند در کشور کمک شایانی کند.

من از مسائل امنیتی چیزی نمی دانم. دنبال این هم نیستم که کنکاش کنم، چه کسی و با چه هدفی این خاک پاک را با مین آلوده کرده است. اما الان 35 سال از انقلاب گذشته است. امکانات و تجهیزات امنیتی و اطلاعاتی به حدی رشد کرده است، که دیگر برای جلو گیری از تردد خودروهای اشرار و قاچاقچی نیازی به استفاده از مین نیست. مین بدترین انتخاب برای مقابله با دشمن است. چون ممکن است دیر یا زود دوستان و حتی سربازان وطن را هم قربانی کند.

قاچاقچیانی که سالها در منطقه تردد می کنند، ممکن است به خوبی با محل های آلوده آشنا باشند و ندرت به این مین ها برخورد کنند. مین گذاری در منطقه در اصل واگذاری این منطقه به دست اشرار است. کاروان های قاچاق هر لحظه با مرگ روبرویند. آنها ممکن است در برخورد با مین کشته شوند، ولی مین گذاری مانع فعالیت آنها نمی شود. اما همین مین ها می تواند، محدودیت ها و خطراتی حتی برای خودروهای ستادی کشور ایجاد کند.

من به عنوان یک دانشگاهی از دلسوزان کشور بخصوص فرماندهانی که رشادت های آنها در جنگ تحمیلی، تاریخ ما را درخشان کرده است، استدعا می کنم با تمام امکانات این مین ها را از لوت پاک سازی کنند. با گذشت زمان اطلاعات آنها از بین می رود و آنطور هم که خود مسئولین می گفتند خطر جابجایی آنها با حرکت ماسه ها و سیل بسیار بالا است.

کویر لوت پر است از شگفتی های طبیعی که برای هر گردشگر ایرانی و غیر ایرانی خاطره انگیز است. من در کشور اردن دیده ام که در کویر رووم هر روز هزاران گردشگر می روند، به طوری که درآمد این کشور از توریست به 3.5 میلیارد دلار در سال 2010 رسیده است. شگفتیهای لوت به هیچ کویری در جهان قابل مقایسه نیست. داشتن امتیاز گرم ترین کویر جهان، هزاران کیلومتر مربع رملهای ماسه ای، کلوتها، چاله های پر رمز، آشیانه پرندگانی که در دیواره های ماسه ای لانه کرده اند و زندگی جانوری در جایی که گیاه نیست و کلوتهایی که با سنگهای بازالتی در گندم بریان پوشیده شده است آنقدر شگفت آور است، که حیف است این بخش عظیم کشور را حیاط خلوت جنایتکاران، اشرار و قاچاقچیان کرد.

فرماندهان عزیز، اعضای محترم شورای امنیت ملی کشور، ریاست جمهور محترم، من یک معلمم. ولی این را می دانم هر وقت جایی خلوت شد، دزد راحت تر به آنجا می رود. بیایید در این سالی که اقتصاد مقاومتی نامگذاری شده است، و بناست ما راههای رهایی از وابستگی به نفت را ممارست کنیم، چه بهتر که این گنجینه با ارزش را به محلی برای پیشبرد اقتصادی سه تا از محروم ترین استانهای کشور تبدیل کنیم.

اگر لوت از مین پاکسازی شود و تردد گردشگران و محققان در آنجا بی خطر شود، برای اشرار جای امنی نخواهد بود. اگر مردمی که در اطراف لوت زندگی می کنند، از مواهب اقتصادی گردشگری لوت بهره مند شوند، دیگر به دام باندهای قاچاق و اعتیاد گرفتار نمی شوند. تک تک آنها سربازانی می شوند که در کنار شما راه نفوذ قاچاقچیان و اشرار را در لوت سد خواهند کرد.

منبع: خبرآنلاین

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها