خط قرمزی که نباید از آن عبور کرد!/ به افکار عمومی ایران چطور پاسخ داده می‌شود؟
موضوع اصلی در این روند مساله معیشت است. مردمی که نگران معیشت خود هستند نمی‌توانند در جهت مسائل دیگر تفکر خود را شکوفا سازند و خلاقیت به خرج دهند. متاسفانه در هفته های اخیر مساله معیشت برای مردم به عنوان مساله حیاتی و البته تهدید آمیز تبدیل شده است که در این روند مردم چندان نسبت به اتفاقات و شرایطی که در پیش است اطمینان لازم ندارند.
سرویس اقتصادی «فردا»؛
این روزها مساله عدم انصراف مردم از یارانه های نقدی به عنوان موضوع مورد بحث کارشناسان مختلف حوزه‌های اقتصادی، سیاسی، جامعه شناسی و ... بدل شده است. بسیاری از جامعه شناسان معتقدند واکنش های هیجانی مردم به تصمیمات کلان اقتصادی نشات گرفته از عدم اطمینان و ترس ناشی از تصمیماتی است که هر روز بیشتر از قبل طبقه اجتماعی آن ها را تحت تاثیر قرار می دهد. 
برخی نیز این مساله را موضوعی برای عدم اطمینان و اعتماد مردم به دولت قلمداد می‌کنند. در این راستا نیز برخی عدم اطمینان به دولت را یک مساله تاریخی می‌دانند که دامن دولت یازدهم را نیز گرفته است و از سوی دیگر برخی از کارشناسان مطرح می کنند که عدم اطمینان به دولتها اگرچه یک مساله و منشاء تاریخی دارد اما در دولت یازدهم نیز به سبب عملکرد دولت دامن زده شده است و دولت یازدهم نیز در این زمینه این فضا را تشدید کرده است. متاسفانه در همین راستا شاهد مانور خبری رسانه‌های غربی بودیم که عدم انصراف مردم از دریافت یارانه‌ها را به عنوان عملکرد ناموفق دولت قلمداد کردند. در این روند اما اتفاقی جالب در کره جنوبی رخ داد که می‌تواند در این زمینه مورد توجه قرار گیرد. بعد از حادثه غرق شدن کشتی حامل دانش‌آموزان در کره جنوبی، نخست وزیر این کشور به عنوان یک مقام بلند پایه از سمت خود کناره گیری کرد و رئیس جمهور این کشور نیز بلافاصله استعفای وی را پذیرفت. نکته اساسی در این زمینه سیستم حاکم بر دولت‌های اینچنینی است که برای حفظ آبرو و جلب اعتماد مردم به چنین کاری اقدام می‌کنند. مساله اساسی در این سیستم‌ها حفظ اطمینان و اعتماد مردم به
هر قیمتی است. چراکه با کم شدن اطمینان مردم نسبت به دولتها مقبولیت دولتها نیز کاسته می‌شود و تزلزلی که در دولتها در این زمینه بوجود می‌آید در فعالیت آنها تاثیرگذار است. همین عامل می‌تواند در ساخت اجتماعی و فعالیت اقتصادی افراد تاثیر بسزایی بگذارد. در این زمینه روند انگیزشی مردم برای دولتها بسیار مهم هستند؛ چراکه دولتی در روند توسعه می تواند پیش تاز باشد که مردم انگیزه لازم در جهت فعالیتهای اقتصادی و ... را داشته باشند. موضوع اصلی در این روند مساله معیشت است. مردمی که نگران معیشت خود هستند نمی‌توانند در جهت مسائل دیگر تفکر خود را شکوفا سازند و خلاقیت به خرج دهند. متاسفانه در هفته های اخیر مساله معیشت برای مردم به عنوان مساله حیاتی و البته تهدید آمیز تبدیل شده است که در این روند مردم چندان نسبت به اتفاقات و شرایطی که در پیش است اطمینان لازم ندارند. موضوع دیگر نحوه اطلاع رسانی غیر شفافی است که این موضوع را تشدید کرده است. متاسفانه به نظر می‌رسد که سیستم حاکم بر دولت در این زمینه چندان به روز نیست و گاها دیده می شود که بسیاری از مسائل که برای مردم حیاتی هستند شفاف سازی نمی شود. موضوعاتی چون مساله هسته‌ای و
مسائل اقتصادی چون قیمت بنزین که جامعه را دچار التهاب کرد و شب جمعه قیمت ها اعلام شد و فردای آن رو ز به اجرا گذاشته شد از این نوع مسائل هستند. در زمینه روند افزایش قیمت موارد دیگر نیز این موضوع قابل توجه است. پس از افزایش قیمت بنزین، موضوع افزایش قیمت کرایه وسایل حمل و نقل عمومی مطرح شده است و قرار است نمایندگان شورای شهر نسبت به میزان افزایش کرایه ها اعمال نظر کنند این درشرایطی است که اغلب کشورهای جهان برای گسترش استفاده مردم از وسایل حمل و نقل عمومی و کاهش آلودگی هوا با اعطای یارانه به این بخش نسبت به ثبات قیمت و حتی کاهش کرایه تاکسی ها و اتوبوس‌ها و ... اقدام می کنند. این در صورتی است که در کشورمان چنین رویه ای معمول نیست و تمام بار این موارد بر روی دوش مردم گذاشته می شود. با توجه به اینکه مردم نیز روزانه با این موارد سروکار دارند، عدم توجه به این موارد سبب کاهش انگیزه و همچنین توان قدرت خرید مردم می‌شود که این موضوع بر مسائل دیگر زندگی افراد جامعه تاثیر گذار است. به هر جهت از کارگری که حقوق بسیار پایین تر از سطح معمول زندگی در جامعه می گیرد نمی‌توان انتظار داشت که با انگیزه بالا به کار و تلاش و تقویت
تولید ملی بپردازد. این مسائلی است که دولت باید به آن توجه داشته باشد و در این جهت نسبت به تقویت اعتماد عمومی اقدام کند. بهبود خدمات اجتماعی و نوع احترام و عزتی که دولتمردان به مردم می گذارند می تواند در جهت بالابردن اعتماد عمومی مثمر ثمر واقع شود در غیر این صورت اگر هزینه خدمات عمومی افزایش یابد و مردم به گونه ای تصور کنند اصلاحاتی که انجام می شود تنها به سختی زندگی آنان می افزاید واکنشی منفی نظیر عدم انصراف در یارانه‌های نقدی اتفاق می افتد که به زعم بسیاری از کارشناسان حاصل بی اعتمادی مردم است.
دیدگاه تان را بنویسید