قهرمان يوونتوسي‌ها

کد خبر: 462915

«مردم ازم مي‌پرسن چه طوري اين همه محبوب شدي؟ در جوابشون مي‌گم فرمول خيلي پيچيده‌اي نداره.

اعتماد: «مردم ازم مي‌پرسن چه طوري اين همه محبوب شدي؟ در جوابشون مي‌گم فرمول خيلي پيچيده‌اي نداره. همه آدما، قصه پسربچه‌هاي عاشقي كه به عشقشون مي‌رسن رو دوست دارن.» اين داستان‌ها در كشوري كه در يكي از تمثيل‌‌هايش خدا، مثل توپ، گرد ترسيم شده، خريداران زيادي دارد. حالا وقتي قرار است فوتبال و عشق با هم پيوند بخورند، داستاني به نام «داستان الساندرو دل‌پيرو» شكل مي‌گيرد. خيلي از ما سال‌ها فكر مي‌كرديم الكس در يوونتوس فوتبالش رو شروع كرد. شايد حقيقت خيلي هم با اين انگاره ما تفاوت نداشته باشد. بازيكن معمولي پادووا، پسر پدري برقكار و مادري خانه‌دار، سال ۱۹۹۴ به يووه پيوست. سال‌ها بعد وقتي احساسش در مورد اين باشگاه را از او پرسيدند، با وسواس رمانتيك‌ترين جملات ممكن را انتخاب كرد: «عشق من از لحظه تولد تا مرگ. بزرگ‌ترين تيم دنيا و باشگاهي كه آرزوي بازي با لباسشو داشتم.» مارچلو ليپي مجبور بود بين باجو و دل‌پيرو يكي را انتخاب كند و اين كار رو هم انجام داد. از همان روزي كه در يك بازي، دل‌پيرو جاي باجو به زمين آمد، مرد سال سابق جهان فهميد بايد جاي ديگري را براي ادامه بازي‌اش انتخاب كند. اسطوره‌اي رفت و اسطوره‌اي ديگر آمد. گلزني‌هاي بي‌وقفه آله، يووه را به فينال و در نهايت جام فصل ۱۹۹۶-۱۹۹۵ ليگ قهرمانان رساند. با كلي اميد و آرزو به يورو ۹۶ رفت اما فقط يك نيمه مقابل روسيه بازي كرد. او و عشقش، يوونتوس مدام به فينال ليگ قهرمانان مي‌رسيدند و شكست مي‌خوردند. يك بار سه - يك به دورتموند و يك بار يك - صفر به رئال. شكست يك - صفر مقابل رئال، اتفاقي به بدي مصدوميت را براي دلرباي دل‌آلپي به وجود آورد و باعث شد نتواند درست و حسابي از لطف ليپي و ترجيح داده شدنش به باجو استفاده كند. الكس اما از بازي دوم مقابل كامرون به ميدان رفت. بازي‌هاي جسته و گريخته‌اش در اين جام با سومين شكست متوالي ايتاليا درضربات پنالتي جام‌هاي جهاني خاتمه يافت. يووه به شكلي دراماتيك برتري دقايق ابتدايي بازي برگشت نيمه‌نهايي فصل ۱۹۹۹-۱۹۹۸ ليگ قهرمانان را از دست داد و بعد از ۳ فينال متوالي، اين بار من‌يو به جاي آنها به فينال رسيد. دل‌پيرو به پس‌زمينه رفت و نفرين شد؛ وقتي در حساس‌ترين مقاطع فينال يورو۲۰۰۰ دو تك به تك را مقابل فابين بارتز از دست داد و فرانسه در ثانيه‌هاي پاياني جام را از ايتالياي زوف گرفت. «روتردرام» ايتاليايي‌ها دل‌پيرو را به گريه انداخت. روتردام، محل برگزاري بازي نهايي فينال يورو ۲۰۰۰ بود و رسانه‌هاي ايتاليايي به طعنه بعد اتفاقات آن جدال، با كلمات «درام» و «روتردام» بازي كردند تا كلمه «روتردرام» خلق شود. تصوير گريان دل‌پيرو دو سال بعد تكرار شد اما اين بار از سر شوق. چهارمين گلزن برتر تاريخ تيم ملي ايتاليا در جام‌جهاني ۲۰۰۶، احيا شد. وقتي در ثانيه‌هاي پاياني وقت اضافه دوم نيمه‌نهايي، با يك گل شكست آلمان ميزبان را قطعي كرد، روزنامه‌ها نوشتند الكس فانتزي ذهني خيلي از بچه‌هاي فوتبال خياباني را عملي كرده؛ او گلي را زد كه بعدش حتي يك ضربه هم به توپ نخورد و بلافاصله داور سوت را زد. همان‌طوري كه ضربه پنجم يوونتوس در ضربات پنالتي فينال فصل۲۰۰٣- ۲۰۰٢ ليگ قهرمانان را به تور دروازه ميلان چسباند، ضربه چهارم ضربات پنالتي فينال جام‌جهاني ۲۰۰۶ را وارد دروازه بارتز كرد و اين بار برخلاف سال ۲۰۰۳، فوتبال چهره زيبايش را به يكي از الهه‌هاي خود نشان داد. دل‌پيرو با ايتاليا قهرمان جهان شد و با يووه قهرمان ايتاليا؛ هرچند به خاطر تباني، يوونتوسش را براي اولين بار دسته دومي كردند. ظاهرا دل‌پيرو بايد مي‌رفت اما نرفت. چرا؟ به اين دليل: «يك جنتلمن واقعي، هيچ‌وقت بانويش را ترك نمي‌كند.»دل‌پيرويي كه در سري B اولين گل دوران حرفه‌اي‌اش را زده بود، همان‌جا به بانوي پير كمك كرد بلافاصله به سري A برگردد. ديگر كاپلويي هم در كار نبود كه با منش ضدستاره‌اي‌اش، دل‌پيرو را نيمكت‌نشين و تورين را ماتم‌زده كند. در تمام اين سال‌ها در رده ملي چيزي جز زجر نصيب نبرد. يورو ۲۰۰۸، جام‌جهاني ۲۰۱۰. ايتاليا مي‌باخت و مي‌باخت. دل‌‌پيرو اما در قلب طرفدارش بود. در فصلي كه تيم بدون باخت، سري A را فتح كرد. خبر رفتنش به سيدني، قلب عاشقان دل‌پيرو را تكه‌تكه كرد. گودباي پارتي جالبي برايش راه انداختند. در آخرين بازي خانگي يووه، وقتي تعويض شد بي‌توجه به جريان بازي دور افتخار زد. وقتي مي‌دويد همه هر چه داشتند، سمتش پرت مي‌كردند. مي‌گويند در يك صحنه كمك‌داور آنقدر غرق تماشاي اين لحظات بود كه از يك آفسايد غافل شد! حالا چرا استراليا و بعد از آن هند؟ آن هم وقتي از ليورپول پيشنهاد داشت؟ جوابش را فقط خودش مي‌دانست: «به خاطر اتفاقات فينال سال ۱۹۸۵ و كشته شدن طرفداران يووه و ليورپول به خاطر هجوم ليورپوليا، نمي‌خواستم به باشگاهي برم كه نامش، هودارامون رو ياد اتفاقاي تلخ مي‌ندازه.» او به سمت خاطرات تلخ نرفت تا شيرين بماند.
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها