خودكشي دانشجوي دكتراي دانشگاه بهشتي

کد خبر: 50323

لازم است تحولي در ميزان و نحوه کار دانشجويان دکتراي علوم پايه در آزمايشگاه‌ها صورت پذيرد تا کارايي آنان توام با تامين حداقل‌هايي براي معاش گردد، علاوه بر آن‌که تامين دموکراسي در مراکز آموزشي و ترسيم حدود و ثغور حقوق و وظايف متقابل استاد و دانشجو و برخورد قاطع با اساتيد متعرض به حقوق انساني دانشجويان مربوطه مي‌تواند از حوادث مشابه جلوگيري نمايد.

تابناك: يكي از بينندگان در پيامي نوشت: آقاي کشاورز، دانشجوي 35 ساله مقطع دکتراي شيمي دانشگاه شهيد بهشتي بود. متأسفانه به دليل مشکلات مالي، ايشان توانايي تهيه رساله دکتراي خود را نداشت و هنگامي که استاد وي اين مطلب را مي‌شنود، در جمع دانشجويان از او مي‌پرسد که براي چه زنده مانده و او که تهديد به خودکشي مي‌کند، در کمال ناباوري و در جلوي چشم همکلاسيان با خوردن سيانور خود را کشت. تأسفبارتر آن‌که امروز، شنبه 31 فروردين، هيچ واکنشي از طرف دانشجويان دانشکده علوم رخ نداد. تنها عمل دانشجويان، تهيه نامه‌اي انتقادي از طرف جمعي از دانشجويان دکتراي دانشگاه شهيد بهشتي بود که در خوابگاه نصب شد. همچنين در پيام ديگري که با امضاي جمعي از دانشجويان دکتري دانشگاه شهيد بهشتي به «تابناک» ارسال شده، آمده است: عصر روز چهارشنبه مورخ 28/1/87 خبري تلخ در دانشگاه پيچيد. شهروز کشاورز دانشجوي دوره دکتراي شيمي، پس از يک مجادله لفظي با يکي از اساتيد دانشکده علوم پايه به سرعت با ترکيب مواد اوليه سيانور، اقدام به خودکشي کرد. اگر چه قوانين کيفري ما تحريک به خودکشي را جرم نمي‌دانند و مسئوليت شخص محرک صرفا در حد اتهام مبني بر توهين به دانشجوي جانباخته يا تحقير وي در برابر ساير دانشجويان سطوح پايين‌تر قابل اثبات است، ليکن فراتر از قوانين و مقررات و با نگاهي وسيعتر به عوامل واقع‌بينانه وقوع اين حادثه دلخراش و خسارت غير قابل جبران به کشور و خانواده آن مرحوم، مي‌تواند ما را در پيشگيري از حوادث مشابه آن هم در عالي‌ترين سطوح تحصيلي، ياري کند. آن مرحوم، عليرغم داشتن سن بالاي 35 سال و موفقيت در آزمون دشوار دکتري، فاقد همسر و محروم از کمترين پشتوانه مالي بوده است. البته اين مسائل در جهت القاي نابساماني روحي وي نبوده و نيست ـ امري که عده‌اي در پي اثبات آن هستند تا از بار مسئوليت خود بکاهند ـ بلکه در مقام بيان اين درد بي‌درمان است که نخبگان کشور ما با وجود تلاش‌هاي پيگير و قابل ستايش، چگونه از حداقل تامين‌ها و برخورداري از کمترين و طبيعي‌ترين حقوق انساني و شهروندي، بي‌بهره‌اند. اين مشکلات از يک سو و برخورد بعضا توهين‌آميز برخي از اساتيد و به نوعي استثمار فکر و توان جسمي آنها، مي‌تواند بر پيچيدگي وضعيت تحصيل نخبگان ما و افزايش مهاجرت آنان به هر کجا غير از ايران بيفزايد. چگونه از کسي که پس از عمري تحصيل، به اندازه هندوانه فروش و سمساري سر محل از تامين مالي و روحي لازم برخوردار نيست، مي‌توان انتظار داشت که هم براي خود و هم براي جامعه خود مفيد باشد؟ وقتي بسياري از کارمندان بخش‌هاي مختلف با تحصيلات و تخصص اندک يا در حد صفر، از حقوق و مزاياي فراواني برخوردارند و عملا اشتغال به تحصيل را به سخره مي‌گيرند، چگونه نبايد شاهد حوادثي از اين دست نبود. لازم است تحولي در ميزان و نحوه کار دانشجويان دکتراي علوم پايه در آزمايشگاه‌ها صورت پذيرد تا کارايي آنان توام با تامين حداقل‌هايي براي معاش گردد، علاوه بر آن‌که تامين دموکراسي در مراکز آموزشي و ترسيم حدود و ثغور حقوق و وظايف متقابل استاد و دانشجو و برخورد قاطع با اساتيد متعرض به حقوق انساني دانشجويان مربوطه مي‌تواند از حوادث مشابه جلوگيري نمايد. در پايان، اين حادثه تلخ را به خانواده محترم آن مرحوم و دوستان وي و عموم دانشجويان تسليت عرض نموده، از خداي مهربان مي‌خواهيم که روح آن عزيز جانباخته را قرين آرامش قرار دهد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها