عروسکها، اسباببازیهایی هستند در حیات انسانی و به طور عمده به شکل یک دختر، طراحی میشوند. عروسکها به دلیل شکل انسانی خود، توانایی ایجاد ارتباط و تاثیرگذاری فراوانی بر ذهن بچهها به خصوص دختر ها دارند. نکته بسیار مهم در ساخت عروسکها، کار کرد الگویی و تزیینی آنها است. چرا که در حساسترین مقطع سنی، یعنی دوران کودکی مورد استفاده قرار گرفته و نقش بسیار موثری در الگوسازی ذهنی دختر بچهها آن هم در قالب عاطفی و دوست داشتنی دارد. عروسکها به تناسب رشد سنی دختران، در آموزش نقشهای اجتماعی و نمایش تفکیک جنسیتی و فهم کودک از وظایف آینده، به خوبی ایفای نقش می کنند. از عروسکهایی که در چند سال اخیر بسیار مورد توجه کودکان در سراسر جهان بوده، عروسکی به نام باربی است. باربی عروسک تغییر نژاد یافته، اسمش خلاصه شده باربارا, دختر کوچک ربیس کمپانی متل یعنی آقای هندلر بود. باربی خیلی زود در صف اول اسباببازی دختران در غرب قرار گرفت و کم کم پر طرفدارترین عروسک در بین کودکان و حتی بزرگسالان دنیا شد در سال 1961 کمپانی متل عروسک کن که عروسک پسری با لباسهای شیک و موهای قهوهای و نام او برگرفته از نام پسر آقای هندلر رئیس کمپانی
متل بود به بازار عرضه کرد.
عروسک باربی از روی ظاهر و شخصیت یک زن ولگرد خیابانی آلمانی به نام لیلی گرفته شده که پس از جنگ به عنوان زنی محبوب خود فروشی میکرده است. این عروسک برای اینکه بتواند نقش تربیتی خود بر کودکان را به خوبی ایفا کند، باید پاسخگوی تمامی سلایق و علاقهها میبود. از همین رو برای پذیرش این عروسک از سوی ملیتهای گوناگون، باربی با حفظ استیل بدنیاش (اصالت آمریکایی) در رنگها و ملیتهای گوناگون نیز ظاهر شد و باربی هایی با ظاهر متفاوت هندی، آفریقایی، چینی به بازار آمد.همچنین در حالتها و فعالیتهای متفاوت مانند باربی انتحاری، نظامی و ضد تروریست، باربی و رسانهها، باربی و صنعت تولید شد. بر طبق نظر روانشناسان و کارشناسان، استفاده کودکان از عروسکهای باربی تاثیرات مخربی بر کودکان دارد، از جمله ایجاد بلوغ زودرس در بین کودکان به خصوص دختران، سوء تغذیه، مصرفگرایی و تجمل. توجه به این نکته ضروری به نظر میرسد که در میان عروسکهایی که تاکنون ساخته شده، باربی از ویژگیهای منحصر به فردی برخودار است. چرا که باربی تنها یک عروسک نیست، بلکه یک سلاح کارآمد در صحنه جنگ فرهنگی است و به همین دلیل متخصصین فراوانی در تولید، طراحی،
تبلیغ و توزیع آن ایفای نقش مینمایند. ورود بیش از اندازه این عروسک به کشور، مسئولان امر را بر آن داشت که نسبت به وضعیت بیرویه ورود اسباببازی به کشور، خصوصا عروسکهای باربی بر ضرورت توجه هر چه بیشتر پیامدهای اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی آن تاکید داشته باشند و در این راستا نسبت به تولید و طرح عروسکهای دارا و سارا اقدام نمایند. از همان زمان که این خواهر و برادر ایرانی و مسلمان پا به عرصه وجود گذاشتند, بحثهای فراوانی چه در محافل داخلی و چه در محافل خارجی را به همراه داشت. برای نمونه نشریه « یو.اس.ای.تودی» در همان زمان با انعکاس ساخت عروسکهای ملی در ایران نوشت: باربی کنار برو, سارا با چادر میآید. خبرگزاری آسیوشیتدپرس نیز پوشش چادر سارا را جواب ایران به باربی دانست. کمترین خاصیت ظهور دارا و سارا در روزهای ابتدایی این بود که حساسیت همگان را در برابر تاثیرات مخرب باربی برانگیخت و درک این تهاجم عمیق فرهنگی را در جامعه فراگیر کرد. اما این تاثیر، دوام زیادی نداشت. عروسکهای دارا و سارا که نماد فرهنگ اسباببازی ایرانی هستند، نتوانستهاند در میان کودکان ایرانی جای عروسکهای باربی را بگیرند. دارا و سارا توان حرکت
پیچیده باربی را که در تمامی مفاصل (به جز انگشتان پا) از الگوی انسانی تبعیت میکنند ندارند. عروسکهای دارا و سارا دارای چهرهای ثابت هستند و قومیت آنها را تنها از روی لباسشان میتوان تشخیص داد. طراحان ساخت دارا و سارا هیچ گاه در پی بررسی علل ناکامی این عروسک ملی در میان کودکان ایرانی برنیامدند. در حالیکه طراحان عروسکهای باربی ادعا کردهاند که همواره با دقت آمار نوزادان متولد شده را در سراسر جهان بررسی میکنیم و ترکیب والدین و فرهنگ و زبان آنها را کاملاً در نظر میگیرند. این در حالی است که این روزها عروسکهای دارا و سارا را تنها در قالب عکس بر روی کیفها، جلد دفتر و تختههای وایت برد میبینیم, در حالیکه اسباب بازی فروشیهای ایرانی عروسکهایی مانند باربی، بتمن، اسپایدرمن و هریپاتر را برای عرضه دارند. بزرگترین معضل در ارتباط با ناکامی عروسکهای دارا و سارا در بین کودکان ایرانی عدم ایجاد تغییر در این عروسکها است. تاکنون مسئولین مربوطه و طراحان این عروسک پاسخگوی هیچ سوال و صحبتی در این زمینه نبوده اند و تلاشی برای کارآمدتر شدن عروسکهای دارا و سارا ننمودند.
احمد محمدیان کارشناس روانشناسی و بازی درمانی در کودکان در گفتگو با خبرنگار«فردا» عروسکهای باربی را مغایر با روحیات کودکان ایرانی دانست و به شرح ویژگی یک اسباب بازی مناسب و اثرات سو این عروسک بر کودکان پرداخت و گفت: نخستین و مهمترین ویژگی هر اسباب بازی برانگیختن حس کنجکاوی کودک است. یک اسباب بازی خوب نباید برای کودک تکراری باشد، بلکه باید ذهن کودک را برای بازسازی پرسش های زیادی که برای کودکان خلاق ایجاد می شود آماده کند.
وی در ادامه افزود: کودکان با تکرار و رفتار والدین، مهارتهای خود را ناخواسته افزایش می دهند به طور مثال بازی با عروسکها(خاله بازی) تکرار زندگی واقعی آنها و والدینشان بوده و کودک با تکرار حرکتهای والدین در بازی خود مهارتهایی چون همکاری، همفکری، مسئولیت پذیری را میآموزد.
این در حالی است که با ورود اسباببازیهای جدیدی مانند باربی، اسپایرمن و غیره کودکان تشویق به تقلید از نوع پوشش، طرز راه رفتن، نوع آرایش و لباس پوشیدن از آنها شده و حس کنجکاوی کودکان تنها در عرضه زیبایی و خودنمایی برانگیخته میشود و هیچ حس خلاقیتی شکوفا نخواهد شد.
این کارشناس روانشناسی با اشاره به عدم آگاهی طراحان ساخت عروسکهای دارا و سارا در نوع ارتباط و استفاده کودکان یادآور شد: در مقابل، عروسکهای دارا و سارا به دلیل عدم شناخت طراحان، نسبت به روانشناسی کودکان و نوع استفاده بچهها از این اسباب بازی، مورد پذیرش کودکان ایرانی قرار نمیگیرد، زیرا از دید بچهها این عروسکها در مقایسه با عروسکهای باربی از زیبایی و کارایی بهره مند نیستند و برای آنها جاذبه و کششی ندارد. از همین رو بچهها راغب بازی با آنها نیستند.
وی در پایان افزود: وسیله بازی برای رشد و بالندگی ذهنی و جسمی کودک است. بنابراین باید طوری انتخاب شود که کودک با وسایل بازیاش، لذت بازی و تفریح را تجربه کند. بنابراین وسیله بازی باید دقیقا مناسب سن کودک انتخاب شود.
دیدگاه تان را بنویسید