پای صحبت کنکوری‌های برتر شهرستانی

کد خبر: 555438

حکایت کسانی که با کسب رتبه‌های برتر کنکور سراسری بر قله موفقیت می‌نشینند، همواره شنیدنی و خواندنی است. کسانی که می‌خواهند و نشان می‌دهند که خواستن توانستن است.

روزنامه ایران: حکایت کسانی که با کسب رتبه‌های برتر کنکور سراسری بر قله موفقیت می‌نشینند، همواره شنیدنی و خواندنی است. کسانی که می‌خواهند و نشان می‌دهند که خواستن توانستن است. برتری در کنکور از نگاه نفرات برتر این آزمون یک پاسخ معمولاً مشترک و شاید به نوعی کلیشه دارد:«داشتن هدف، پشتکار فراوان و تلاش بی‌وقفه». هرچند در روزگاری که موفقیت تحصیلی و کسب رتبه‌های برتر از دیدگاه بسیاری از خانواده‌ها، در گرو داشتن امکانات بالا و تحصیل فرزندان در بهترین مدارس و مؤسسات و صرف هزینه‌های گزاف است، کسانی هم هستند که دور از پایتخت و مراکز استان‌ها و بی آنکه امکانات ویژه مرکزنشینان را داشته باشند و بدون حضور در کلاس‌های رنگارنگ کنکور و برنامه ریزی‌های آنچنانی و... تنها با تکیه بر داشته‌های خود، دست به کار بزرگی می‌زنند. محرومیت برای برخی از این جوانان به معنای محدودیت نیست و با تلاش و توکل به خدا بر رتبه های برتر کنکور تکیه می‌زنند. این بار تصمیم گرفتیم در میان برترین‌های کنکور 95 با کسانی همکلام شویم که با کمترین امکانات از شهرها و روستاهای دورافتاده آمده و به این موفقیت بزرگ دست پیدا کرده‌اند. نکته جالب و مشترک بین سه جوانی که جزو برترین های کنکور امسال هستند، این است که کشش چندانی به فضای مجازی که بسیاری از جوانان گرفتار آن شده‌اند، ندارند و علاقه ای نداشته اند که وقت خود را صرف آن کنند.

تصمیم عجیب و متفاوت
وقتی در کنکور ریاضی موفق به قبولی در رشته برق دانشگاه شریف شد، همه باور کردند که محمد چند سال دیگر مهندس موفقی می‌شود و اهالی محله امیرکبیر تربت جام به او افتخار خواهند کرد. اما انگار او دلش جای دیگری بود. سال چهارم تحصیل در دانشگاه شریف و پس از سپری کردن 7 ترم سرانجام تسلیم خواسته قلبی‌اش شد و تصمیم گرفت با انصراف از رشته برق، دوباره در آزمون کنکور شرکت کند و این بار با قبولی در رشته پزشکی به دنبال هدفی که سال‌ها برای خود ترسیم کرده بود، برود. محمد احمدی جوان 23 ساله اهل تربت جام توانست رتبه نخست کنکور تجربی امسال را کسب کند تا در آینده با تحصیل در رشته نورولوژی به آرزویش برسد.
تصمیم به تغییر شجاعانه‌ای که حتی باعث تعجب اطرافیان و خانواده‌اش هم شده است. خودش می‌گوید: فرزند دوم خانواده هستم و یک برادر و خواهر دارم. پدرم حسابدار است و کارمند آموزش و پرورش. از 4 سالگی پدرم با من ریاضی کار می‌کرد و از همان کودکی علاقه زیادی به ریاضی و محاسبات داشتم. استعداد خیلی خوبی در ریاضی داشتم و در المپیادهای ریاضی و فیزیک شرکت می‌کردم. در محله امیرکبیر تربت جام زندگی می‌کنیم و دوران ابتدایی در مدرسه دولتی درس خوانده‌ام و راهنمایی و دبیرستان را هم در مدرسه نمونه دولتی مشغول تحصیل شدم. علاقه به ریاضی باعث شده تا سال 91 در کنکور ریاضی و زبان خارجه شرکت کنم. وقتی نتایج کنکور اعلام شد، من رتبه دو منطقه 3 در رشته ریاضی و رتبه 6 منطقه 3 رشته زبان خارجی را کسب کرده بودم. از اینکه می‌توانستم در دانشگاه شریف تهران تحصیل کنم خیلی خوشحال بودم. به تهران آمدم و در رشته برق دانشگاه شریف مشغول تحصیل شدم. هفته‌ها و ماه‌ها بسرعت می‌گذشت اما احساس می‌کردم به هدفی که در زندگی برای خودم در نظر گرفته بودم نرسیده‌ام. از دوران راهنمایی علاقه زیادی به زیست شناسی داشتم و این علاقه باعث شده بود تا آینده‌ام را در قبولی کنکور پزشکی و تحصیل در آن و خدمت به مردم شهر و کشورم ترسیم کنم. سال چهارم دانشگاه بودم و در ترم 7 ادامه تحصیل می‌دادم. فقط یک ترم تا اخذ لیسانس و مهندس شدن فاصله داشتم. می‌دانستم که تحصیل در دانشگاه و اخذ مدرک مهندسی 4 سال زمان می‌برد اما حسرت تحصیل در رشته پزشکی و موفقیت در آن برای همه عمر با من خواهد بود. از طرف دیگر اگر تحصیل در رشته برق را به پایان می‌بردم دیگر نمی‌توانستم در پزشکی تحصیل کنم و باید تحصیل در رشته برق را تا مقطع ارشد و دکترا ادامه می‌دادم. زمان زیادی نداشتم و شروع به مشورت گرفتن از اطرافیانم کردم. دوستان و استادان و خانواده‌ام ابتدا از شنیدن تصمیمی که گرفته بودم شوکه شدند. کسی باور نمی‌ کرد که می‌خواهم تحصیل در رشته برق دانشگاه شریف را که آرزوی بسیاری از داوطلبان کنکور است در آستانه فارغ‌التحصیلی رها کنم و دوباره در کنکور شرکت کنم. موفقیت در زندگی برای من معنای دیگری داشت. با بسیاری از متخصصان پزشکی، دانشجویان پزشکی و خانواده و استادان مشورت کردم و سرانجام مهرماه سال گذشته با شجاعت تصمیم مهم زندگی‌ام را گرفتم و با انصراف از ادامه تحصیل در رشته برق دانشگاه شریف به شهرمان بازگشتم.محمد ادامه داد: وقتی به خانه بازگشتم سفت و سخت شروع به درس خواندن کردم. با وجود آنکه کتاب‌های رشته علوم تجربی برای من تازگی داشت اما با عشق و علاقه شروع به خواندن کتاب‌ها کردم. ساعت‌ها برای آموختن مفاهیم زیست شناسی وقت صرف می‌کردم و هیچ گاه به کلاس کنکور نرفتم و از معلم خصوصی استفاده نکردم. هر روز به طور متوسط 10 تا 12 ساعت درس می‌خواندم و خانواده‌ام نیز همه شرایط را در خانه برای من مهیا می‌کردند. درس‌ها را با عشق می‌خواندم و فقط از کتاب‌های کمک آموزشی استفاده می‌کردم. 9 ماه با جدیت تمام درس خواندم و لحظه‌ای به این موضوع فکر نکردم که ممکن است با موفق نشدن در کنکور همه چیز را از دست بدهم. با توکل به خدا در کنکور شرکت کردم و با توجه به پاسخ‌هایی که داده بودم اطمینان داشتم رتبه‌ام تک رقمی خواهد شد. مادرم کسب رتبه اول کنکور را به من خبر داد. من در یک آموزشگاه ریاضی و شیمی تدریس می‌کنم، در کلاس درس بودم که مادرم تماس گرفت و درحالی که اشک می‌ریخت خبر موفقیتم در کنکور را گفت.
نفر اول کنکور تجربی محرومیت را یک فرصت می‌داند و در این ارتباط می‌گوید: بسیاری محرومیت را یک نقص می‌بینند درحالی که به نظر من محرومیت می‌تواند باعث تلاش مضاعف برای رسیدن به موفقیت شود و می‌توان از این فرصت برای رسیدن به هدف استفاده کرد. وقتی در دانشگاه شریف تحصیل می‌کردم با دانشجویانی مواجه می‌شدم که در بهترین مدارس تهران تحصیل کرده بودند اما در دانشگاه به سختی مفاهیم درسی را متوجه می‌شدند. محرومیت گرچه عموماً مانعی برای رشد است اما اگر انسان با تمام وجود بخواهد، محرومیت نمی‌تواند مانعی در مسیر رسیدن به موفقیت باشد.
قهرمانی از روستا
سرزمین طلای سرخ سرشار از استعدادهایی است که تنها در سایه کوشش و تلاش خود و به دور از همه جنجال‌ها و تبلیغات رنگین شهرهای بزرگ به قله‌های موفقیت دست پیدا می‌کنند. محمد امین روان بخش، نفر دوم کنکور علوم تجربی نیز یکی از همین استعدادهاست که با افتخار خود را روستا‌زاده‌ای می‌داند که توانسته در کنکور موفق شود. این جوان 18 ساله فرزند ششم خانواده‌ای است که در روستای «کاریزک ناگهانی» از توابع تربت حیدریه زندگی می‌کند. پدر کشاورز است و در کشت و زرع زعفران فعالیت می‌کند و مادرش نیز خانه دار. او هر روز مسافت 15 کیلومتری روستا به شهر را برای رسیدن به هدفی که آرزو داشت طی کرد و با تحصیل در مدرسه استعدادهای درخشان شهید بهشتی تربت حیدریه توانست بر قله موفقیت بایستد. محمد امین قهرمانی از روستا است که از راز و رمز موفقیت و خواسته دل خانواده‌اش اینگونه می‌گوید: دوران ابتدایی در مدرسه روستا تحصیل می‌کردم و همه نمراتم عالی بود. معلم‌ها به پدر و مادرم می‌گفتند که من استعداد خوبی در درس دارم و باید امکاناتی را فراهم کنند تا بتوانم در مدرسه استعدادهای درخشان ادامه تحصیل بدهم. با وجود آنکه دوست داشتم در مزرعه به پدر کمک کنم اما او هیچگاه اجازه نمی‌داد و می‌گفت، بزرگترین کمکی که می‌توانم به او بکنم درس خواندن و موفقیت در تحصیل است. آنها آرزو داشتند تا من در رشته پزشکی قبول شوم. از دوسال قبل از کنکور شروع به خواندن کتاب‌های درسی و کنکور کردم و در این سال‌ها نیز هیچوقت و به هیچ عنوان سراغ هیچ کلاس کنکوری نرفته‌ام. تنها کاری که می‌کردم در آزمون‌های آزمایشی خودم را محک می‌زدم. هر روز بین 10 تا 12 ساعت درس می‌خواندم و با تکیه بر مطالعاتی که داشتم در کنکور شرکت کردم و می‌دانستم که رتبه خوبی را کسب خواهم کرد.
محمد امین زندگی را خدمت به مردم برای خوشحال کردن آنها تعریف کرد و ادامه داد: در رشته پزشکی دانشگاه تهران تحصیل خواهم کرد و هنوز تصمیم نگرفته‌ام که در چه تخصصی تحصیل کنم. او درباره شبکه‌های اجتماعی گفت: علاقه‌ای به شبکه‌های اجتماعی ندارم و از اینترنت فقط برای فعالیت‌های علمی استفاده می‌کنم و معتقدم زمانی را که در شبکه‌های اجتماعی سپری می‌کنیم می‌توانیم به درس خواندن یا مطالعه کتاب اختصاص بدهیم.
شهید چمران الگوی من است

می گوید مطالعه زندگی شهید چمران و کتاب‌های این دانشمند فیزیک او را در مسیری قرار داد تا نهایت خواسته‌اش در زندگی این باشد که پا جای پای این بزرگمرد بگذارد. حسین مقدس، جوانی از حاشیه کویر ایران می‌خواهد در آینده یکی از فیزیکدان‌های بزرگ ایران شود. او با این هدف در کنکور ریاضی شرکت کرده و توانست رتبه 4 کنکور امسال را کسب کند. او رمز موفقیت در کنکور را درس خواندن برای علم آموزی می‌داند و می‌گوید: فرزند دوم خانواده هستم و در سیرجان زندگی می‌کنیم. خواهر بزرگترم در رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی ایران تحصیل می‌کند. پدرم عکاس است و نگاه زیبای او به زندگی همیشه برای من الگو بود. از دوران راهنمایی علاقه زیادی به درس فیزیک داشتم و تحصیلاتم را در مدرسه تیزهوشان سیرجان ادامه دادم. علاقه‌ام به فیزیک و شیمی باعث شد تا سال گذشته در المپیاد شیمی شرکت کنم و موفق به کسب مدال نقره شوم. پدر و مادر همیشه شرایط را برای درس خواندن من مهیا می‌کردند و من هم از اول دبیرستان تصمیم گرفتم درس را فقط برای علم آموزی بخوانم نه هیچ چیز دیگری. همین امر باعث شد تا با نزدیک شدن به کنکور با روزی سه ساعت درس خواندن آمادگی‌ام را حفظ کنم. علاقه زیادی به مطالعه کتاب دارم و با مطالعه زندگی شهید چمران متوجه شدم او ازجمله فیزیکدان‌های بزرگی بود که در امریکا تحصیل کرد اما برای هدفی بزرگتر آنجا را رها کرد و به ایران بازگشت و به جنگ با دشمن رفت. کتاب‌های او را خواندم و هر روز علاقه‌ام به این شهید بزرگ بیشتر شد و او را به عنوان الگوی زندگی‌ام قرار دادم. از طرف دیگر علاقه زیادی به فیزیک دارم و دوست دارم در آینده فیزیکدان و نظریه پرداز شوم. همین شوق و علاقه بود که باعث شد در رشته ریاضی شرکت کنم و اطمینان داشتم که در کنکور موفق خواهم شد. او نیز مثل دو جوان قبلی می‌گوید، در طول این سال‌ها فعالیتی در شبکه‌های اجتماعی نداشته و علاقه زیادی به وقت گذرانی در آن ندارد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها