سرویس فرهنگی فردا- علیرضا رسولی : در اذهان عمومی و سينماگران اينگونه رايج شده است كه اگر فيلمی داراي مجوز نمايش است تمامي سالنهای سينمايی موظف و يا به تعبيری مكلف به اكران آن هستند. جالب است بدانيم هيچ قانونی در وزارت ارشاد وجود ندارد كه سينمادار مكلف به اكران فيلمی باشد.
در سالهای اخير با توجه به اتفاقاتی كه در عرصه سينما رخ داد، حوزه هنری از اكران برخی فيلمها كه از دیدگاه مسئولان حوزه هنری مغاير با اهداف و سياستهای کلان فرهنگی نظام و متعرض به هنجارها و اخلاقیات جامعه بوده صرفنظر كرد. اين ماجرا كه كاملا بديهی و قانونی بود به دلایل متعددی تعبير به «تحريم فيلم» از سوي حوزه هنری شد و عدهای با توجه به اينكه منفعت خود را در پرداخت چنين واژهای ميدانستند در موضع اپوزيسون قرار گرفته و بار اين واژه را بر دوش كشيدند و مدام بر شیپور آن دمیدند؛ از این رو سعی کردند تا به استفاده از رسانهها و شبکههایی که در اختیار داشتند، حوزه هنری را آماج حملات شان قرار دهند.
نبايد از داخل زمين سينما به مشكلاتمان بنگريم؛ اين کار همانند عادتی است كه خودمان را فقط با خودمان بسنجيم! در صورتي كه وقتی از دورتر و با فاصله به مشکلات و نارسايیها نگاه كنيم متوجه ميشويم كه زمين سينمای ايران فاقد قدرت مولد در شرايط فعلی است و براي رونق و رشد آن، توجه کردن به تجارب كشورهای ديگر میتواند بسیار مفيد باشد.
باید بپذيريم كه قواعد سينما در حوزه توزيع و نمايش درهمه جاي دنيا مبتني بر به رسميت شناختن حق «حيات طبيعي» اين فعاليت است و متاسفانه در سينماي ايران اين حق طبيعي سالهاست كه توسط انحصار داخلي «سلب» شده است.
متاسفانه برخی از شِبه سينماگران چون توانمندی خود را در لمپنبازی و تشويش اذهان عمومی میبينند بنابراين تمام توان و وقت خود را صرف ماجرای پس از توليد میكنند. اگر نگاهی به تاريخ سينمای ايران بيندازيم متوجه خواهيم شد كه همه سينماداران برحسب سليقه و نگاه شخصی خود، فيلم مورد نظرشان را در سينمای تحت مدیریتشان نمايش میدهند و طبیعی است که حوزه هنری به عنوان یکی از نهادهای موثر فرهنگی کشور براساس اساسنامه و اولویتهایش این حق را دارد تا در سالنهای سینمایی که از سوی رهبری انقلاب به این نهاد واگذار شده است، دغدغه نمایش آثاری را داشته باشد که در جهت ایجاد تعالی و نشاط سالم و امنیت و آسایش خانوادهها و تقویت مناسبات اخلاقی در جامعه حرکت میکنند و به فیلمهای هنجارشکن که از گلوگاه ارشاد با رانت و فشار و سیاسی کاری عبور کردهاند با ملاحظه و تامل بنگرد.
وقتی هر سینماداری به دلخواه در قالب مراوده با شرکتهای پخش اقدام به اکران فیلمها میکند، این حق برای سایر سینماداران از جمله حوزه هنری هم وجود دارد که با توجه به ضرورتهای فرهنگی- اخلاقی جامعه و بر محوریت همان الویتهای مورد نظر خود، فیلمها را انتخاب و نمایش دهد.
این درحالی است که به نظر میرسد برخی از فیلمسازان سعی دارند تا با استفاده از حربه تکراری و نخنما شده «عوام فریبی»، بر شهرت و محبوبیت خود بیافزایند. حربهای تکراری که گویا راهی شده برای بدل به موفقيت كاذب! در واقع آنچه این روزها شاهد آن هستیم این است که اصالت و خودانگیختگی جای خودش را به تقلید و دروغ داده است و تبدیل به راه چاره عدهای برای رهایی از گمنامی و بدنامی شده است!
دیدگاه تان را بنویسید