سرمقاله جوان: مراحل مواجهه رهبری با سران فتنه

کد خبر: 608081

در سالگرد حماسه نهم دي‌ماه از زواياي مختلف به موضوع فتنه و پيامدهاي آن پرداخته مي‌شود، اما كمتر به نحوه و سطوح مواجهه رهبري با سران فتنه مطلب جمع‌بندي شده‌اي ارائه شده است.

روزنامه جوان؛دکتر عبدالله گنجی: در سالگرد حماسه نهم دي‌ماه از زواياي مختلف به موضوع فتنه و پيامدهاي آن پرداخته مي‌شود، اما كمتر به نحوه و سطوح مواجهه رهبري با سران فتنه مطلب جمع‌بندي شده‌اي ارائه شده است.

براساس بررسي‌هاي نگارنده، فتنه 1388 يك طراحي از پيش انجام شده عليه نظام بود و اگر كسي از دهها دليل فقط به پاسخ‌هاي ميرحسين موسوي به سؤال خبرنگار هفته‌نامه تايمز در 21 خرداد 1388 درباره شكست و پيروزي‌اش توجه كند، اين طراحي را خواهد فهميد. بدون ترديد رهبري بر ابعاد اين طراحي اشراف و اطلاع داشته و دارد، اما به رغم اين، نحوه مواجهه وي با اين افراد بسيار دقيق، حجت‌آفرين و قابل دفاع است.

به تعبير آيت‌الله هاشمي كمتر كسي از زنداني شدن افراد به اندازه مقام معظم رهبري ناراحت مي‌شود، ولي بايد به اين سؤال پاسخ داد كه چرا رهبري با حصر رسانه‌اي اين افراد مخالفت نكرد و وضع موجود اتفاق افتاد.

به نظر نگارنده رهبري پنج مرحله يا پنج سطح مواجهه با سران فتنه را به صورت متوالي پيش بردند كه همه مراحل آن به نفع آنان بود، اما غرور يك نفر، ترس ديگري و بلاهت نفر سوم مانع از فهم شرايط و توجه به نگاه رهبري در اين باره شد و تلخي آن فاجعه همچنان در ذائقه مقام معظم رهبري باقي است. مرحله اول: از فرداي انتخابات كه بيانيه اول موسوي مبني بر خيمه‌شب‌بازي دولت و صداوسيما در انتخابات طرح شد و به‌رغم اينكه رهبري از طراحي خبر داشت، تلاش كردند به مطالبات آنان توجه كنند. از جمله اين توجهات، ملاقات با بعضي از افراد معترض، جلسه با نمايندگان كانديداها، به تعويق انداختن فرجه زماني پايان كار شوراي نگهبان، تأكيد به شوراي نگهبان و هيئت حل اختلاف مبني بر انجام هر روشي كه به شبهه‌زدايي منجر شود؛ پاسخ تلفني چند باره به كانديداي معترض و قول مساعد مبني بر پيگيري مطالبات آنان از مجاري قانوني و... مرحله دوم: مرحله اول تقريباً نتيجه نداد، اما رهبري همچنان بر حفظ اين افراد در درون نظام اصرار داشت، بنابراين در اين مرحله تلاش كرد آنان را «درون نظام» بازتعريف كند: «نصيحت مي‌كنم به اين دوستان قديمي» و «خط انقلاب 40 ميليون رأي دارد»، «يكي از اينها نخست‌وزير خود بنده بوده است، ديگري رئيس‌ مجلس و...» و همچنين از هاشمي در خطبه 29 خرداد تمجيد كردند. تلاش كردند افراد مذكور مورد طمع دشمنان واقع نشوند و مسائل را در درون نظام حل كنند كه باز بي‌فايده بود. مرحله سوم: در مرحله سوم كه ابعاد فتنه و بخش عملياتي آن هويداتر شد، باز رهبري تلاش كردند آنان را از فتنه جدا كنند يا جدا ببينند: «اين كساني را كه شما به آنان سران فتنه مي‌گوييد، من قبول ندارم. بنده سر فتنه را خارج از كشور مي‌دانم» و چند بار تأكيد كردند: «وقتي مي‌بينيد كه عده‌اي شعارهاي اصلي انقلاب و امام را مورد حمله قرار مي‌دهند، جمهوري اسلامي كه يكي از شعارهاي محوري انقلاب هست را نفي مي‌كنند، شما بگوييد ما با اينها نيستيم،‌ما اين خط را قبول نداريم ...»، مطالبه مرزبندي به اين معني است كه شما را از رفتارهاي ضدانقلابي جدا مي‌دانم، اما باز فايده‌اي نكرد و هر روز مصاحبه يا بيانيه‌ تحريك‌كننده، يا روشنفكرانه روانه رسانه‌ها مي‌شد. رهبري در تماس با موسوي جنس وي را متمايز از فتنه مي‌داند و خواستار فاصله وي با اين جريان مي‌شود كه فايده نداشت. در تماس تلفني به او مي‌گويد: «شما شروع‌كننده هستيد(راهپيمايي)، اما پايان‌دهنده نيستيد و ضدانقلاب وارد ميدان خواهد شد»، اما باز هم نتيجه‌اي نداشت و تلاش‌ها براي مرزبندي اين افراد با طراحان و فرماندهان فتنه بي‌نتيجه ماند.

مرحله چهارم: پس از گذشت چند ماه از انتخابات، كم‌كم اصلاح‌طلباني مانند تاج‌زاده، نبوي، عطريانفر، خاتمي(در خفا) و حجاريان گفتند تقلب نشده بود. رهبري در اينجا دو مطالبه را از آنان به ويژه خاتمي طرح كردند كه «چرا در محافل مي‌گويند تقلب نشده، اما اين را علني به مردم نمي‌گويند؟» برخي به رهبري نامه نوشتند كه تقلب نشده، اما حاضر نشدند آن را علني بيان كنند. به آنان پيام داده شد كه از شعارها عليه اصل نظام و انقلاب ابراز بيزاري يا محكوم كنيد كه حاضر به اين كار نشدند و موسوي افتضاح روز عاشوراي 1388 را عمل «خداجويان» ناميد و...

مرحله پنجم: حضرت امام از شروع رياست جمهوري بني‌صدر تا پايان آن 15 ماه ايشان را تحمل كردند، اما رهبري بيش از 18 ماه اردوكشي و صدور بيش از 18 بيانيه كه منجر به قرباني شدن 45 نفر در كشور شد را تحمل كردند تا شايد بازگشتي اتفاق بيفتد. زمستان 1389 مصادف با شبه انقلاب‌هاي عربي شد و طراحان فتنه 1388 سران فتنه را جهت «تونسيزه» كردن ايران با الهام از تونس و مصر ترغيب كردند كه طبيعتاً بايد نظام در فضاي جديد تصميم ديگري مي‌گرفت. از بين سه گزينه دستگيري و نگهداري در زندان، محاكمه منجر به اعدام و حصر رسانه‌اي، گزينه سوم انتخاب شد تا شايد در خلوت و تنهايي‌شان تأمل و تعمقي صورت گيرد كه باز فايده نداشت. حصر به معني واقعي كلمه تخفيف نظام به اين افراد بود؛ چراكه اتهام دروغين تقلب به باشكوه‌ترين انتخابات رياست جمهوري كشور، قتل دهها تن در كشور، زمينه‌سازي براي ظهور ضدانقلاب در خيابان‌هاي تهران و تهديد امنيت ملي و... گزينه‌اي جز اعدام ندارد. داستان اين جماعت داستان موسوليني است كه وقتي وارد دادگاه شد و قاضي نام وي را پرسيد، دستور اعدام داد. موسوليني به قاضي گفت من كه محاكمه نشدم و قاضي پاسخ داد اگر شما موسوليني هستي نياز به محاكمه نداري، چراكه جرم شما علني، مشهود و قطعي است.

در ادامه راه نيز دو گزينه بيشتر مقابل نظام نيست. يا محاكمه كه نتيجه آن معلوم است يا آزادي. اما گزينه آزادي كه عده‌اي مطالبه آن را مي‌كنند، جاده يك‌طرفه نيست. نمي‌شود طرف بگويد من اگر از حصر رسانه‌اي خلاص شوم، همان مشي و عربده‌كشي دوران فتنه را دنبال مي‌كنم و نظام نيز اقتدار خود را به سخره بگيرد و اسير جو روشنفكري شود. رفع حصر، جاده‌اي دو طرفه است كه مطالبه‌كنندگان آن بايد اين ملاحظه را مدنظر داشته باشند، اما پيشگيري از اعدام اين افراد تاكنون قطعاً مديون تدابير نظام است كه زحمات آنان براي گذشته انقلاب را ضامن تخفيف امروزشان كردند.

لاتَعْتَذِرُوا قَدْ کَفَرْتُمْ بَعْدَ إیمانِکُمْ إِنْ نَعْفُ عَنْ طائِفَه مِنْکُمْ نُعَذِّبْ طائِفَهً بِأَنَّهُمْ کانُوا مُجْرِمینَ. عذرخواهي نكنيد(كه بيهوده است، چراكه) شما پس از ايمان آوردن كافر شديد! اگر گروهي از شما را مورد عفو قرار دهيم، گروه ديگري را عذاب خواهيم كرد، زيرا مجرم بودند. (توبه، 66)

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها