سفر دوره‌ا‌ی لاوروف به منطقه،بازتاب کاهش نفوذ آمریکاست؟

کد خبر: 720296

فروش تسلیحات نظامی دیگر همچون دوره اتحاد شوروی سابق نیست که اجازه آن به روابط نزدیک سیاسی و ایدئولوژیک منوط باشد. امروزه یک نزدیکی موقت و گذرا هم برای غرق کردن بازارها با تولیدات نظامی کفایت می‌کند.

خبرگزاری فارس: یک تحلیلگر لبنانی سفر دوره‌ا‌ی وزیر خارجه روسیه به منطقه را با توجه به میزان نفوذ آمریکا بررسی کرد. بررسی این سفر نشان می‌دهد که سفر مقام روس بازتاب کاهش میزان نفوذ آمریکا هست یا خیر. فروش تسلیحات نظامی دیگر همچون دوره اتحاد شوروی سابق نیست که اجازه آن به روابط نزدیک سیاسی و ایدئولوژیک منوط باشد. امروزه یک نزدیکی موقت و گذرا هم برای غرق کردن بازارها با تولیدات نظامی کفایت می‌کند. با این مقدمه، آیا باید سفر «سرگئی لاوروف»، وزیر خارجه روسیه به کشورهای عربی حوزه خلیج فارس را درچارچوب صرفا اقتصادی ملاحظه کرد؟ شخصی چون لاوروف با کوله‌بار تجربه و زیرکی‌اش می‌داند که رابطه‌ای دیالکتیک میان پیشرفت نظامی و روابط سیاسی و شکل‌گیری ائتلاف‌ها و هم‌پیمانی‌ها و بازارهای اقتصادی وجود دارد. به این معادله، بهر‌ه‌برداری از بحران‌های منطقه‌ای و جهانی جهت تشکیل بلوک‌ها و ایجاد محورهای جدید سیاسی و اقتصادی را نیز اضافه کنید. «وفیق ابراهیم»، کارشناس مسائل سیاسی در یادداشتی که پایگاه خبری روزنامه «البناء» لبنان منتشر کرد، معتقد است، سفر لاوروف به منطقه را می‌توان در چارچوب تمام معادلات بالا ملاحظه کرد. لاوروف نماینده قدرت نظامی بزرگی است که از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی در سال 1989 میلادی فلج و زمین‌گیر شده بود و با رئیس جمهور کنونی‌اش «ولادیمیر پوتین» توانست کمر راست کند، کسی که بر این باور است، راه احیای قدرت گذشته کشورش از سوریه می‌گذرد. کشوری که در معرض یورش تروریسمی جهانی است که از سوی شیوخ منطقه و ترکیه و آمریکا و غرب حمایت می‌شود. از آنجا که پوتین می‌داند، سوریه دروازه ورود به شرق و خاورمیانه و دوست تاریخی این کشور است، لذا بازگشتش سوریه با 90 هزار عملیات هوایی و فروپاشی تروریسم و تبدیل آن به کانون‌های ضعیف و غیرفعال در سوریه و افول نقش آمریکایی‌ها همراه بود. این چارچوب ترسیم کننده سفر لاوروف به منطقه است که نشان می‌دهد، اولا وی با تکیه بر پیروزی‌ بزرگ کشورش در قلب تپنده شرق تلاش دارد، آن را به مجوزی برای ورود به بحران خلیج فارس تبدیل کند، بحرانی که تاکنون شاهد ناتوانی و عجز ترکیه و غرب در یافتن راه حلی برایش بوده است. لاوروف وقتی دلیل سفر منطقه‌ایش را «بحث و تبادل نظر در بحران‌های سوریه و خلیج فارس» است، علام کرد، صریح و شفاف نشان داد و خاطرنشان کرد که تلاش می‌کند، گام‌های کیفی مسالمت‌آمیزی برای کشورهای شبه جزیره العرب در بحران سوریه بردارد. آشکار است که سفر لاوروف به منطقه در راستای تاکید بر احیای نقش روسیه در خاورمیانه و از دریچه پیروزی‌هایش در سوریه صورت می‌گیرد و دلایل این تحرک بسیار روشن و شفاف است. دستگاه دیپلماسی روسیه با وجود «رفیق سرگئی» با تجربه می‌داند، بحران خلیج فارس در کانون ژئو پولتیک آمریکا به وقوع پیوسته، منطقه‌ای که آمریکایی‌ها به شکلی رعب‌آور پایگاه‌های نظامی خود را ایجاد کرده و به هیچ کس اجازه یافتن جای پا و ریشه دواندن در آن را نمی‌دهد. به چند دلیل بحران خلیج فارس نشان دهنده نیاز آمریکا به آن است: سوء استفاده اقتصادی از جمله این دلایل است که واشنگتن به صورت دوره‌ای دست به آن می‌زند. همچنین نیاز سیاسی و ژئو استراتژیک؛ چون فروپاشی داعش در صحنه سیاسی آمریکا را ملزم می‌کند، به دنبال یافتن جایگزین‌هایی باشد که به این کشور اجازه دهد، به طرف‌های مورد نظرش اتهام حمایت از تروریسم وارد کند. فراموش نکنیم که بحران خلیج فارس انعکاس منازعات ترکیه با مصر و عربستان در پوشش اختلاف با قطر و در عین حال نزاعی قطری - سعودی جهت به دست گرفتن رهبری کشورهای عربی حوزه خلیج و نزاع عربستان و بحرین و امارات با ایران و همچنین رویارویی بین وهابیت و اخوان المسلمین و نظام سلطنت موروثی مطلقه و خلافت اسلامی مورد ادعای این کشورهاست. لذا منازعاتی بسیار پیچیده است که بی‌توجهی به ملاحظات آمریکا در مرحله افول و عقب‌نشینی از منطقه، دستیابی به راه‌حل را به امری دشوار تبدیل می‌کند. از آنجا که منطقه همچنان روی دریایی از طلا قرار دارد، طبیعی است که شاهد هجوم قدرت‌های غربی و آسیایی به سمت آن باشیم که به ظاهر تلاش دارند، راه‌حل‌هایی برای بحران خلیج فارس بیابند. در این راستا، فرانسه بدون توجه به مجازات‌های آمریکا تلاش کرد، در عرصه اقتصادی از طریق شرکت‌هایش در ایران و قطر جای پای خود را در منطقه مستحکم کند. در این شرایط چرا مسکو باید از ایجاد نقشی برای خود در منطقه امتناع کند، این درحالی است که این روسیه و هم‌پیمانانش سوریه و ایران و مقاومت اسلامی در لبنان و منطقه بودند که سنگ بنای عقب‌نشینی آمریکا بودند. بنابراین لاوروف یک اسلحه فروش دوره‌گرد محسوب نمی‌شود، بلکه نماینده قدرتی بزرگی است که در کنار توانمندی‌های کلان اقتصادی خود در حوزه نفت و گاز، در همان حال که یک بازار بزرگ مصرفی است، دغدغه‌های تامین امنیت منطقه را نیز بر دوش می‌کشد. اگرچه جهان درحال حاضر مرحله گذار از مصرف «نفت» به انرژی‌های جایگزین از جمله گاز را سپری می‌کند، با این حال روسیه رتبه اول تولیدکنندگان انرژی در جهان است و در این راستا، میزان تولید را تنظیم و کنترل بازارهای عرضه را در دست دارد و در این بین ایران و قطر و الجزایر رتبه‌های بعدی را پس از روسیه در اختیار دارند. این شاخص‌ها موجب می‌شود، قطر به کانون توجه سیاست‌های جهانی تبدیل شود، افزون بر اینکه سواحل شرقی دریایی مدیترانه که بخشی از آن در اختیار سوریه است، ذخایر گسترده‌ای از گاز را در اختیار دارد که موجب می‌شود، این کشور به یکی از تولیدکنندگان اصلی این ماده تبدیل شود. خلاصه سخن این بدین معناست که قطر می‌تواند به محوری فراتر از همسایگانش در خلیج فارس تبدیل شود و در عین حال تفسیر کننده دلیل منازعات جهانی در سوریه باشد. به همین دلیل لاوروف درحالی سفر دوره‌ای خود به منطقه را آغاز می‌کند که از آن سو، نیم نگاهی به تسویه‌ها و توافقات آینده برسر منابع گازی و معادلات تنظیم کننده ثبات و استقرار در بازارهای نفت نیز دارد، بازارهایی که ثبات اقتصادی روسیه را نیز تحت تاثیر قرار می‌دهند. اقدام روسیه در فراهم کردن بستری جهت عقب نشینی آرام شیوخ عرب از پرونده سوریه، این کشور را به برداشتن گام بعدی جهت کاهش نگرانی شیوخ منطقه از تابوی ایران و به کنترل درآوردن اوضاع عراق با راهبردی غیر از تسویه‌ها و توافقات دینی و مذهبی سوق می‌دهد. اما روسیه درگیر با چالش‌های اقتصادی احساس می‌کند، تسلیحاتی که در سوریه به خدمت گرفته، جای بازاریابی و فروش دارد، چون کارآمدی خود در نبردها و جنگ‌های سخت را به اثبات رسانده‌اند و ده‌ها هزار تروریست سنگر گرفته در پس خاک‌ریزهای بتنی و مستقر در یک‌صد هزار کیلومتر مربع را از پای در آورد و این محرکی قوی و انگیزه‌ای بزرگ برای شیوخ عرب حریص بر «تملک بهترین‌ها» است تا قراردادهای کلانی با روس‌ها منعقد کنند. بنابراین سفر لاوروف اعلام صریح و بی‌پرده روس‌ها در بازگشت به صحنه تحولات جهانی از آمریکای جنوبی که آمریکا تلاش دارد، سلطه خود را بر آنها تحمیل کند تا جنوب شرقی آسیاست، آنجا که کره شمالی هرگونه که اراده می‌کند، آمریکا و ژاپن و کره جنوبی را از عصبانیت به مرز جنون می‌رساند. حال باید دید روسیه می‌تواند، شورشیان منطقه را آرام و معادلات مرجع جدیدی ایجاد کند. بحران‌های چهار گوشه جهان و ناتوانی آمریکا در حل آنها، تحقق این امر توسط روسیه را غیر ممکن جلوه نمی‌دهد. حال باید دید لاوروف پیشنهادات طلایی خود در کشورهای طلا را به چه بهایی معامله می‌کند؟
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها