آخرين حرف‌های اعدامی‌ها لحظاتی پيش از مرگ

کد خبر: 73839

از خانواده‌ام مي‌خواهم مراقب يكديگر باشند و همه آن‌ها را دوست دارم.

آخرين حرف‌های اعدامی‌ها لحظاتی پيش از مرگ

فارس: دوست داريد بدانيد اعدامي‌ها آخرين كلامشان پيش از مرگ چيست؟ آن چه مسلم است اين كه همه انسان‌ها در آخرين لحظات عمرشان حرف‌هايي براي گفتن دارند اما اين كه اين حرف‌ها در چه شرايط و موقعيتي ‌بر زبان‌ها رانده مي‌شود نيز بر نوع سخنان تأثير مي‌گذارد. شبكه ترو تي وي ‌در گزارشي ضمن ارائه نمونه‌هايي از آخرين صحبت‌هاي افراد اعدامي بيش از مرگ به ريشه يابي علل ارتكاب جرم مورد بررسي پرداخته است. نمونه سخنان اعدامي‌ها مردي گفته بود: " از خانواده‌ام مي‌خواهم مراقب يكديگر باشند و همه آن‌ها را دوست دارم". ديگري گفته: "‌اين سرنوشت است اين زندگي است من در انتظار شما هستم اما شما مرا فراموش كنيد". يك مرد سياهپوست: "‌پدر مرا به خانه ات ببر من براي رفتن حاضرم". مردي سفيد‌پوست: "‌اي مرگ شتاب كن". يك مرد همجنس‌باز: "‌مرگ زود يا دير گريبان همه را مي‌گيرد براي امثال خودم آرزوي موفقيت مي‌كنم". مردي سفيد‌پوست: "‌من گناهكارم و مجازاتم مرگ است پس اي شاهدان زنده مردنم را به نظاره بنشينيد". مرد قاتل: "‌چهره قربانيم را هرگز فراموش نمي‌كنم لبخند او در ذهنم است پس بهتر است به سوي او بشتابم". مادري كه فرزندش را كشته بود: "‌فرزندم تورا دوست دارم. نمي‌خواستم بميري‌. منتظر باش كه به تو مي‌پيوندم". قاتلي جوان: "‌شيطان در كمين است. مراقب باشيد در وجودتان رخنه نكند تا به سرنوشت من دچار شويد". قاتل يك نوزاد: "‌چه مي‌توانم بگويم مگر من به انساني كه كشتم پيش از مرگ مجال سخن دادم پس حقي براي اداي كلام ندارم". مردي سياهپوست: "بي گناهم و شايد روزي اين راز فاش شود اما با قلبي مطمئن از بي‌گناهي‌ام به سوي مرگ مي‌روم". ‌ عوامل اين سرنوشت شوم اين جملات حرف‌هاي زياي براي گفتن دارند. از تك تك آن‌ها حسي بر مي‌آيد جدا از ديگري و بسته به اين‌كه مرتكب چه جرمي شده است، خود را گناهكار مي‌داند يا بي‌گناه، بعضي از آن‌ها به جرمشان واقفند و مجازات را قبول دارند اما برخي ديگر هنوز بر ارتكاب جرمشان مصرند و كاملاً مشخص است اگر آزاد باشند باز هم راه غلطشان را ادامه مي‌دهند. در اين رابطه حتي يكي از مجرمان كه مردي همجنس‌باز است به امثال خود پيشنهاد مي‌كند راه او را ادامه دهند. كاملاً مشخص است آن‌ها روحيات مختلفي دارند اما سرنوشتشان يكي است. به راستي چه عواملي باعث مي‌شود انسان‌ها با وجود روحيات‌، عقايد، شخصيت‌ها و جوامع مختلف مرتكب يك نوع جرم شوند و سرنوشتي مشابه و چنين شوم دچار شوند. آيا هريك از آن‌ها به تنهايي عامل اين بروز اين جرايم هستند؟ يا عوامل ديگري چون عوامل محيطي نيز در اين بين دخيلند؟ نگاه علمي به عوامل مؤثر در بروز جرم 1- تأثير عوامل زيستي تاثير زيست شناختي وراثت و انتقال خصوصيات جسماني، عقلاني، هوش والدين و اجداد انسان از دير زمان موضوع مطالعه روان‌شناسان و علماي اخلاق بوده است و اين موضوع تحت عنوان وراثت عقلي و اخلاقي مورد بررسي واقع شده است. در بين دانشمندان علوم زيستي و وراثت لمبرزو يكي از پيشگامان اين نظريه است. اين دانشمند طي آزمايشات متعدد و مطالعات طولاني خود راجع به 383 جمجمه جنايتكاران ايتاليايي و 5 هزار و 907 بزهكار زنده نتيجه‌گيري كرد كه برخي اختلال‌هاي بيولوژيكي علت بزه اين افراد است. 2- تأثير عوامل رواني رفائل گاروفالو ( 1978) از معتقدان مربوط به تاثير عوامل رواني در ارتكاب بزه است. بررسي و شناخت عوامل رواني مربوط به دانش روان‌شناسي جنايي است. از جمله رسالت‌هاي اين دانش بررسي منش و شخصيت بزهكار و ارزيابي گرايش‌هاي ضد اجتماعي و مطالعه روان خود آگاه و ناخود آگاه آنان به منظور تعيين مسئوليت اخلاقي و اجتماعي‌شان است. براساس آمار هاي به دست آمده در اين زمينه مشخص شده است: 75 درصد مجرمان 18 تا 25 سال داراي بيماري رواني بودند. جرم‌شناس دانماركي طي مطالعه‌اي به اين نتيجه رسيدند كه 79 درصد مجرمين به بيماري‌ها و اختلال‌هاي رواني از قبيل نوروز، سايكوز و روان پريش مبتلا هستند. طبق ديدگاه روانكاوي (‌فرويد‌) خانواده و والدين انسان نقش بسيار بزرگي در ساختن شخصيت معتدل و استوار او دارند زيرا چنانچه سير طبيعي رشد كودك تا 5 سالگي تكميل نشود و در طي يكي از مراحل توقف حاصل شود اين امر سبب بروز اختلال‌ها و عكس‌العمل‌هاي ضد‌اجتماعي در رفتار آدمي خواهد شد. بر طبق ديدگاه روان‌شناسان در تحليل شخصيت بزهكار تمايلات و انگيزه‌هاي ناخود‌آگاه جايگاه مهمي دارند. از نظر اين دانشمندان مجازات افرادي كه به علل اختلال‌هاي رواني مرتكب بزه مي‌شوند نه تنها مثمر ثمر نيست بلكه آنان را به سوي جرايمي تازه نيز سوق مي‌دهد. 3- نقش عوامل اجتماعي برخي از دانشمندان عوامل محيطي و اجتماعي را منشاء پديده جرم تلقي كردند. به نظر اين دانشمندان جرم پديده‌اي نيست كه عوامل و شرايط جسماني و روحاني افراد در آن تأثير داشته باشد بلكه عاملي كه سبب بروز جنايت مي‌شود جامعه و محيط است. دكتر لاكاساني (1924-1843) رئيس مكتب محيط اجتماعي، عامل محيطي و فرهنگي را تنها موجب جرم معرفي كرده است. به نظر اين دانشمند همان طور كه هر ميكروب در شرايط و محيط خاصي اجازه رشد و نمو وتكثير مي‌يابد پديده جرم نيز به مثابه ميكروب در محيط و فرهنگ مربوط به خود نيز زاييده مي‌شود. از نظر ‌لاكاساني منشا پديده جرم تنها عوامل زيستي ـ رواني است. بر اساس اين گزارش به نقل از سايت پليس، با مطالعه اين مطالب مي‌توان با قاطعيت گفت: هر يك از ما انسان‌ها مسئول اعمال خود هستيم و والدين بايد در نظر داشته باشند با به دنيا آوردن انساني به اين دنياي شلوغ مسئول تربيت او هستند. به عبارت ديگر خانواده مهم‌ترين محيطي است كه يك فرد در آن رشد مي‌يابد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها