حذف تفکر داعش؛ اولویتی که باید جدی گرفت/ مکر و حیله داعش زنده است
حال پس از آنکه حاکمیت داعش نابود شده است، موضوعی که باید به آن توجه کرد، زنده بودن تفکر شکل دهنده داعش و فرصت سو استفاده دوباره از این جریان است. برای این جریان میتوان چند اصول اساسی در تفکر و شکلگیری ماهیت آن در نظر گرفت.
سرویس بین الملل فردا؛ محمد محسن فایضی: امام خامنهای در بخشی از پیام خود در خصوص نابودی داعش تأکید کردند: «این تنها ضربه به گروه ستمگر و روسیاه داعش نبود، ضربهی سختتر به سیاست خباثتآلودی بود که ایجاد جنگ داخلی در منطقه و نابودی مقاومت ضدّ صهیونیستی و تضعیف دولتهای مستقل را به وسیله رؤسای شقیّ این گروه گمراه هدف گرفته بود. ضربه بود به دولتهای قبلی و کنونی آمریکا و رژیمهای وابسته به آن در این منطقه که این گروه را به وجود آوردند و هم گونه پشتیبانی کردند تا سلطهی نحس خود را در منطقهی غرب آسیا بگسترانند و رژیم غاصب صهیونیست را بر آن مسلط سازند.»
حال پس از آنکه حاکمیت داعش نابود شده است، موضوعی که باید به آن توجه کرد، زنده بودن تفکر شکل دهنده داعش و فرصت سو استفاده دوباره از این جریان است. برای این جریان میتوان چند اصول اساسی در تفکر و شکلگیری ماهیت آن در نظر گرفت. خلافت اسلامی، تکفیر، بازگشت به سلف با برداشت متحجرانه و خشونت را می توان از مهمترین اصول این جریان تکفیری دانست؛ اما آنچه به باور نگارنده بسیار حائز اهمیت بوده و باید به آن توجه کرد، اولویت قتال در تفکر داعش و دیگر جریانهای تکفیری است.
تغییر اولویت قتال؛ رمز شکلگیری داعش و وضعیت خونبار منطقه
روحیه جهاد و قتال با کفار در بسیاری از جریانهای جهادی جهان اسلام و اهل سنت خاستگاه قدیمی و طولانیای دارد که در عصر معاصر طالبان، القاعده و ... برخی از نمونههای آن است.
اما آنچه موجب جدا شدن داعش از دیگر جریانات کنونی جهادی و تکفیری در سالهای اخیر شد، تغییر اولویت قتال بود. به باور بسیاری از جریانهای تکفیری عدو (دشمن) به دو قسم بعید و قریب (دور و نزدیک) تبدیل میشود. منظور از عدو بعید کفار غیرمسلمان بالاخص رژیم صهیونیستی و آمریکاست و در مقابل عدو قریب به مسلمانانی گفته میشود که به باور تکفیریون از جریان اسلام خارج شده و کافر شدهاند. در منظر جریانهای تکفیری مانند داعش افرادی چون شیعیان، اهل سنت سازشگر با حکومتهای سکولار و غربی و حتی اهل سنتی که تن به بیرق حکومت خلافت اسلامی نمیدهند، عضو عدو قریب هستند و آنان هم مستحق قتال و مرگ هستند.
اما اصلیترین سناریو و طرح هوشمندانه دستگاههای فکری و جاسوسی غربی در وضعیت کنونی منطقه جابجا کردن اولویت قتال از عدو بعید به عدو قریب بود. در حالی که جریانهای جهادی در دهههای گذشته رژیم صهیونیستی را اولویت قتال و دشمن نخست جهان اسلام میدانستند، اکنون با تغییر اولویت به قتال با عدو قریب، همکاری و همراهی با کفار و رژیم صهیونیستی علیه شیعیان، اهل سنت و ... را هم توجیهپذیر میدانند.
راه حل چیست؟
تا زمانی که برخی جریانهای جهادی جهان اسلام، به جای قتال با دشمنان جهان اسلام قتال با آنانی که از منظر آنان کفار درون اسلاماند را اولویت بدانند، باید گفت مکر و حیله داعش زنده است. با وجود این روحیه، برنده تحولات و جریانات منطقه غرب آسیا، رژیم صهیونیستی خواهد بود که خود را در یک حاشیه امن احساس خواهد کرد. لذا باید توجه داشت که پس از نابودی حاکمیت خود خوانده «دولت اسلامی عراق و شام»، باید فاز نبرد فرهنگی و اعتقادی را بسیار جدیتر، سختتر و با اهمیتتر از فاز نظامی آغاز کرد.
تلاش برای وحدت، تغییر ذهنیت جوانان اسلام نسبت به حاکمیت و جریانهای شیعی، بازگشت نگاهها به مسئله فلسطین، زدودن ذهنهای تیره و کینه آلود از جریانهای مقاومت ضد صهیونیستی مثل حزبالله، حماس، حشدالشعبی و ... بخشی از اقداماتی است که میتواند وضعیت را کمی بهبود ببخشد. ضمن آنکه شکست ایده دولت اسلامی در اهل سنت، میتواند موجب گرایش جوانان اسلامی به تفکرات و حاکمیتهای سکولار را به دنبال داشته باشد. برای جلوگیری از این امر لازم است طرفداران معتدل حاکمیت قرآن و اسلام در اهل سنت به ویژه اخوان المسلمین باری دیگر تقویت و زنده شوند.
امام خامنهای در پایان پاسخ خود به پیام سردار سلیمانی، دستور آغاز فاز جدید جهاد و تلاش را صادر نمودند. این مرحله نیاز به هوشمندی و حتی صبر راهبردی جدیترین نسبت به فاز نظامی است: « تأکید میکنم که از کید دشمن غفلت نشود. آنهایی که با سرمایهگذاری سنگین، این توطئهی شوم را تدارک دیده بودند آرام نخواهند نشست، سعی خواهند کرد آن را در بخشی دیگر از این منطقه و یا به شکلی دیگر دوباره به جریان افکنند. حفظ انگیزه، حفظ هوشیاری، حفظ وحدت، زدودن هر پسماند خطرناک، کار فرهنگی بصیرت افزا و خلاصه، آمادگیهای همهجانبه نباید فراموش شود. »
دیدگاه تان را بنویسید