همراه با آقای بازیگر و اولین مجری برنامه «کتاب‌باز»

کد خبر: 809751

امیرحسین صدیق را دهه شصتی‌ها با شخصیت «آقای‌پدر» در مجموعه (قصه‌های تا به تا) یا همان «زی‌زی‌گولو» می‌شناسند.

همراه با آقای بازیگر و اولین مجری برنامه «کتاب‌باز»
جام جم: این بازیگر در آثار دیگری مانند ورثه اقای نیکبخت، کارگاه شمسی و مادام، روزگار قریب، همه بچه‌های من، ماه عسل، مربای شیرین، شبانه، میم مثل مادر، بیست و یک روز بعد، خالتور و... نیز بازی کرده است. صدیق اولین مجری برنامه «کتاب باز» بود که از شبکه نسیم پخش می‌شود. این بازیگر به هنر‌های تجسمی علاقه‌مند است و یکی از عاشقان کتاب نیز هست. او سریال‌های «زندگی از نو» به کارگردانی علی محمد قاسمی و «گیله‌وا» ساخته ایرج عاشوری را آماده نمایش دارد و بزودی بازی در سریالی به کارگردانی راما قویدل را شروع می‌کند. با او درباره کتابخوانی، عشق به مطالعه و این‌که چرا مردم ایران کم کتاب می‌خوانند، هم‌صحبت شدیم برنامه‌ای مانند «کتاب باز» تاثیری بر کتاب‌خوانی و این که مردم تشویق به مطالعه شوند، دارد؟ برنامه «کتاب باز» را با هدف تشویق عموم مردم به مطالعه شروع کردیم، اما در سری دوم که آقای صحت اجرای آن را به عهده دارد به نظر می‌رسد هدف‌گذاری برنامه تغییر کرده و فرهیختگان مخاطب اصلی برنامه شده‌اند. به نظرم در جامعه ما طبقه فرهیخته اهل کتاب و مطالعه هستند، دلیل این‌که سرانه مطالعه در کشور ما پایین است، عدم اقبال عموم مردم به کتاب و مطالعه است. ارتباط مردم عادی به دلایل مختلف با کتاب قطع شده است که باید ترمیم شود. یکی از دلایل دایره محدود موضوعات کتابهاست و مردم به همه کتاب‌هایی که علاقه‌مندند، دسترسی ندارند. اما به نظر می‌رسد این دلیل قانع کننده‌ای نباشد، چون مردمی که کتاب نمی‌خوانند شاید اصلا با خبر نمی‌شوند که چه کتاب‌هایی منتشر یا چه آثاری دچار ممیزی می‌شود؟ این اتفاق نتیجه یک روز و یک ماه و یک سال نیست! مردم ما زمانی خیلی زیاد کتاب می‌خواندند، پدربزرگ و مادربزرگ‌های ما کتاب‌های کهن را می‌خواندند و نسل‌های بعدی با ترجمه‌های آثار خارجی آشنا شدند و تنوع این کتاب‌ها آنقدر زیاد بود که عموم مردم را به سمت مطالعه سوق می‌داد. اما الان تنوع موضوعات کتاب‌ها خیلی کم است. البته درباره ترویج کتابخوانی در چند سال اخیر فرهنگسازی نشده و همین باعث شده مردم روز به روز از کتاب دورتر شوند. شما به خط قرمز‌ها و ممیزی اشاره می‌کنید، اما کتاب‌های به اصطلاح عامه پسند با تیراژ‌های خیلی زیاد منتشر می‌شود و مردم عادی هم خوب از آن‌ها استقبال می‌کنند، این گروه از کتاب‌ها هم می‌توانند دچار ممیزی شوند حتی شاید از کتاب‌های دیگر هم بیشتر ... باز هم مثال از سینما می‌زنم؛ به فیلم‌های پرفروش چند سال گذشته نگاه کنید؛ همه کمدی و به اصطلاح سطحی بودند. یکی از آن‌ها فیلم خالتور است که خودم در آن بازی کردم و فیلم آنقدر خوب فروخت که باعث تعجب خودم شد. روشنفکر‌ها به این فیلم‌ها صفت سخیف می‌دهند، اما مردم از آن‌ها استقبال می‌کنند به این دلیل که وقتی به تماشای فیلم‌های جدی می‌نشینند، سرخورده می‌شوند، چون فیلم پایان ندارد و به اصطلاح پایانش باز است! در کل فیلم هم هیچ چیزی دستگیر بیننده نمی‌شود که حداقل مشکل یا راه‌حلی به او نشان دهد. اما به تماشای فیلمی مانند خالتور می‌رود تا به دور از هر دغدغه‌ای و فکری و توقعی ۹۰ دقیقه شاد باشد و بخندد. در حوزه فرهنگ و هنر اتفاقات شبیه به‌هم رخ می‌دهد و بیشتر آثار هنری و فرهنگی به سمت انتزاعی و سطحی بودن حرکت می‌کنند. در حوزه نقاشی، موسیقی، تئاتر، کتاب و ... یک نوعی سرگردانی دیده می‌شود که علاوه بر این که آثار را شبیه به‌هم کرده، همه را به سطح آورده و عمقی در آن‌ها دیده نمی‌شود. نویسنده‌ها هم انگار در دنیای اوهام می‌نویسند و پایانی برای قصه خود ندارند. فقر اجتماعی، اقتصادی، سیاسی باعث می‌شود فقر فرهنگی عمیق‌تر شود و این اتفاق متاسفانه در کشور ما بشدت در حال پیشروی است. می‌توان از صحبت‌های شما این نتیجه را گرفت که مردم کتاب می‌خوانند همان‌گونه که زیاد به سینما می‌روند، اما باید سطح آگاهی آن‌ها را افزایش داد که انتخاب‌های بهتری داشته باشند؟ مردم آزاد هستند هر چیزی را که دوست دارند، انتخاب کنند. نمی‌توان آن‌ها را سرزنش کرد که چرا کتاب‌ها و فیلم‌های عامه‌پسند را در سبد فرهنگ و هنر خود قرار می‌دهند. فرهنگسازی باید از ریشه درست شود با امر و نهی نمی‌توان مردم را به سوی کتاب‌ها و فیلم‌های ارزشمند برد. استقبال مردم از فرهنگ و هنر سطحی اتفاقا بازتاب حال درونی مردم جامعه است و نشان می‌دهد انتظار آن‌ها از اهالی فرهنگ و هنر چیست. این خیلی ناامید کننده است که به جای اینکه فرهنگیان و هنرمندان ما به جامعه جهت بدهند، عموم مردم به هنرمندان و نویسندگان راه نشان دهند. همه ما از هم تاثیر می‌گیریم. مردم از هنرمندان و هنرمندان از مردم! باید زخم نشان داده شده و اگر مسئولان تصمیم دارند اتفاقات خوبی در جامعه رخ دهد، خیلی عمیق مسائل را ریشه‌یابی کنند؛ چرا مردم از سریال‌های ترکی استقبال می‌کنند، چرا مردم به تماشای فیلم‌های سطحی می‌نشینند، چرا مردم شنونده موسیقی و ترانه‌های نازل هستند؟ همه چیز تقصیر مردم نیست! مثل همین کم‌آبی و بحران آب که مسئولان توپ را به زمین مردم می‌اندازند که درست مصرف نمی‌کنند چرا این قضیه مطرح نمی‌شود که مدیریت آب مشکل دارد!
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها