شهادت سپهبد قرنی
سوم اردیبهشت 1358
شهيد سپهبد محمدولي قرني، از افسران مخالف رژيم سلطنتي در اسفندماه سال 1336 به اتهام طرح توطئهي كودتا عليه رژيم بازداشت شد؛ اما با وجود جرايم سنگيني كه به وي نسبت داده شد و از طرفي نيز دادستان ارتش سپهبد آزموده؛ اقدام او را خطرناكتر از توطئهي سازمان نظامي حزب توده توصيف كرد تنها به سه سال زندان و اخراج از ارتش محكوم شد. او در اواخر 1335 هنگامي كه رييس ركن 2 ستاد ارتش بود، فعاليتهاي خود را عليه رژيم شاه آغاز كرد. قرني در دي ماه 1339 مورد عفو قرار گرفت و از زندان آزاد شد، اما اين بار او فعاليتهاي سياسي خود را در رابطه با نهضت آزادي و آيتالله طالقاني ادامه داد. در اواخر سال 1342 مجددا بازداشت شد، قرني اين بار قريب 9 ماه در زندان انفرادي به سر برد و مجددا در دادگاه نظامي به سه سال زندان محكوم شد. قرني همچنين در دي ماه 1345 از زندان آزاد شد و چون رفت و آمد و ارتباطات او تحت كنترل شديد ساواك قرار داشت با احتياط زيادي عمل ميكرد. در جريان انقلاب نيز وي به نيروهاي انقلاب پيوست و بعد از پيروزي انقلاب ترور شد، ترور وي به گروه فرقان نسبت داده شد. محمدولي قرني در سال 1292 در تهران به دنيا آمد و پدرش را كه يكي از مديران مخابرات تهران بوده است در 10 سالگي از دست داد، از آن پس در كنار مادرش زندگي سختي را آغاز كرد. تحصيلات ابتدايي را در دبستان گلبار اصفهان به اتمام رساند و پس از يكسال، تحصيلات متوسطه خود را در دبيرستان دارالفنون تهران آغاز و در دبيرستان نظام (دبيرستان ارتش) به پايان رساند. در سال 1309 وارد دانشكدهي افسري ارتش «مدرسهي صاحبمنصبي» دورهي دهم و در سال 1311 با درجه ستوان دومي در رشته توپخانه فارغالتحصيل شد. شهيد قرني در مسير زندگي نظامي خود تحصيل در دانشگاه جنگ را با موفقيت و مرتبه ممتاز به پايان رساند و دورهي اطلاعات همين دانشگاه را نيز طي كرد. آخرين مسووليت شهيد قرني قبل از انقلاب؛ رياست ركن دوم و معاونت ستاد ارتش بوده است. وي به دليل فساد، نامردمي كه در نظام شاهنشاهي مشاهده ميكرد، در سال 1336 طرح كودتا و براندازي حكومت را برنامهريزي كرد كه در همين ارتباط ؛ 19 اسفند 1336 دستگير و محاكمه و به سه سال زندان محكوم شد؛ البته بنا بر گفتههاي دوستان شهيد قرني؛ اين طرح كودتا خلقالساعه نبوده است، بلكه پس از كودتاي 1332 عملكرد ضد انساني شاه و اطرافيانش، موجبات نارضايتي شهيد قرني و اطرافيانش شده بود. به دليل بيتوجهيها وجود تباهي و فساد در دستگاه شاه، انگيزه دشمني و اختلافنظر (خصوصا در زمينهي پاكسازي ارتش) شهيد قرني با شاه زمينهي مخالفت وي را با حكومت ايجاد كرد. بنابراين گزارش اقدامات سرلشكر محمدولي قرني عليه رژيم شاه در اواسط دهه 1330 ، يكي از پيامدهاي كودتاي 28 مرداد به شمار ميآيد. نظريات سياسي قرني به رغم موقعيت ممتاز او در نيمهي دهه 1950 با نقطه نظرهاي شاه و بسياري از مقامات بلندپايه كشور تفاوت قابل ملاحظهاي داشت، هر چند از كودتاي سلطنتطلبان پشتيباني كرده بود؛ اما فساد پس از كودتا و ناتواني دولت در انجام اصلاحات او را نگران ساخته و تحت تاثير ارسنجاني يكي از نزديكترين دوستانش مسائل و مشكلات موجود را ناشي از ادامهي نفوذ طبقهي بالاي سنتي كشور، چون زاهدي، اقبال، تيمور بختيار و علويمقدم ميدانست. ماجراي مخالفت و مبارزهي قرني كه نتيجهاي جز زندان رفتنهاي متمادي و در نهايت شهادت وي نداشت؛ رژيم شاه را در پايان دههي 1950 و اوايل دههي 1960 به طور جدي مورد تهديد قرار داده بود؛ هر چند اين تهديد به اهميت كودتاي جولاي 1958 (تابستان 1337 عراق) نبود؛ اما اقدام قرني نخستين و شايد تهديدآميزترين از اين نوع اقدامات بوده است. نتيجهي اقدام قرني چند جانبه است؛ هر چند در تشويق شاه در انجام اصلاحات وسيعي موثر بوده ولي موقعيت امنيتي ارسنجاني و گروههاي اصلاحطلب را تضعيف كرد (فعاليت سياسي قرني عليه رژيم پهلوي از اواخر سال 1335 در دوران دولت حسين علاء آغاز شد و اسفنديار بزرگمهر در كودتاي وي بر عليه شاه در سال 1336 نزديكترين همدستش به شمار ميرفت). قرني بر اساس راي دادگاه در سال 1337 از خدمت ارتش شاهنشاهي اخراج شد و در نهايت وضعيت خدمتي را تا سال 1357 ادامه داد؛ در اين ايام او مجددا به اتهام ارتكاب جنايت بر ضد امنيت داخلي مملكت به منظور تحريك مردم به جنگ به زندان محكوم شد؛ اما پس از آزادي از اين محكوميت ارتباط شهيد قرني با آيتالله سيد هادي ميلاني آغاز شد و وي از آن زمان به بعد تحت كنترل شديد ساواك قرارگرفت. شهيد محمدولي قرني، تا تاريخ 23 بهمن 1357 مسووليت رياست ستاد كل ارتش اسلامي، را برعهده داشت و عضو شوراي انقلاب اسلامي بود،اما ماموريت وي به عنوان رياست ستاد كل ارتش تنها 43 روز طول كشيد. دولت موقت با تصميمات شهيد قرني همسو نبود و وي استعفاي خود را به امام (ره) تقديم كرد و از سوي ديگر نيز دشمنان اسلام با مطالب كذب و تحريككننده در جرايد به تخريب شخصيت شهيد قرني ميپرداختند و سرانجام در تاريخ 3 ارديبهشت 58 توسط گروه فرقان به شهادت رسيد. شهيد سپهبد قرني، ضمن اينكه از بدو تشكيل شوراي انقلاب عضو آن شورا بوده؛ با پيروزي انقلاب و تشكيل دولت موقت از روز بيست و سوم بهمن مسووليت حساس رياست ستاد كل ارتش ملي به وي واگذار شد، كه در اين چهل و سه روز هر لحظه آن حادثه نگرانكننده به همراه داشت. در همين دوران (سال 57) منافقين، مجاهدين خلق و فدائيان خلق در موضع جبههي دموكراتيك و به اصطلاح ملي در راستاي مواضع مشترك در خصوص ارتش اظهارنظر ميكردند كه با محور بنيادها و نهادهاي ضد انقلابي ارتش و احتراز از بازسازي آن، محلي براي سپاهگيري حرفهاي در فرهنگ انقلاب ايران باقي نمِيماند. پس ارايهي اظهارنظرات گوناگون ديگر در خصوص ارتش، سرلشكر قرني رييس ستاد كل ارتش ملي ايران در مصاحبهاي اظهارداشت كه اگر ارتش ملي را به هر وسيله تضعيف كنند. استقلال ملي و تماميت ارضي كشور به خطر ميافتد در ارتش شكلي به وجود ميآورم كه دشمنان كشور نتوانند كوچكترين لطمهاي به ايران وارد كنند. ارتش بر مبناي ايدئولوژي اسلامي و عدل، بايد به تدريج و با مرور زمان صورت بگيرد. ارتش ايران سابقهي 25 ساله دارد كه شاهد تخلفات افراد گونان بوده است و به همين منظور پاكسازيهاي صورت گرفته است و اين روند براي اصلاح و سالم ماندن ارتش همچنان ادامه خواهد داشت. همسر شهيد سپهبد محمدولي قرني كه اكنون در قيد حيات نيست در مصاحبههاي پس از شهادت سرلشكر قرني گفته بود كه آن شهيد در زمان شاه و نظام طاغوت تا درجه لشگري ارتقاء يافت، اما زماني كه متوجه اسلامزدايي وستمكاري شاه و جنايات و خيانات آمريكا در ايران شد، به تمام مزاياي مادي و منزلت سرلشگري پشت پا زد. شهيد قرني اولين رييس ستاد ارتش جمهوري اسلامي و اولين قرباني ضد انقلاب بعد از پيروزي انقلاب است. غائلهي كردستان در زمان او آغاز شد و او در اين قضيه با تصميمگيري قاطع و به موقع توانست جلوي پيشروي ضد انقلاب را بگيرد، اما به خاطر اينكه دولتمردان دولت موقت نتوانستند قاطعيت او را تحمل كنند، او را وادار به استعفا كردند و در نهايت همان قاطعيت در جايگاه ستاد ارتش خشم ضد انقلاب را برانگيخت تا سرانجام در منزلش توسط گروه فرقان شهيد شد. منبع: ایسنا
دیدگاه تان را بنویسید