مصاحبه‌ای منتشر نشده ازمرحوم منشاوی پس از ۵۰ سال

کد خبر: 853508

رادیوی مصر اخیراً مصاحبه‌ای از مرحوم منشاوی منتشر کرد که مربوط به ۵۰ سال قبل است و اخیراً در آرشیو آن را پیدا کرده‌اند، در این گفتگو خاطراتی مانند ساخت مسجد توسط شیخ و سفر به اندونزی مطرح و در خلال مصاحبه به تلاوت پرداخته است.

مصاحبه‌ای منتشر نشده ازمرحوم منشاوی پس از ۵۰ سال

خبرگزاری فارس: رادیوی مصر چند روز قبل مصاحبه‌ای با استاد محمد صدیق منشاوی پخش کرد که این مصاحبه سال ۱۹۶۷ میلادی یعنی دو سال قبل از فوت استاد با وی گرفته شده و طی ۵۰ سال اخیر بازنشر نداشته تا اینکه در آرشیو رادیوی مصر یافته می‌شود و پخش آن بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های مختلف جهان اسلام داشت.

در این مصاحبه شیخ منشاوی به بخشی از زندگی، سفر‌ها، تلاوت‌ها و ماجرای جالب ساخت مسجدی به یاد پدرش اشاره می‌کند که در ادامه خلاصه‌ای از این گفتگو که در استودیوی اذاعة الشعب ضبط شده تقدیم می‌شود.

همچنین در خلال این گفتگو، مرحوم منشاوی سه تلاوت زیبا هم از سوره‌های مبارکه شعراء، قمر، رحمن و توبه اجرا می‌کند که در ادامه صوت کامل و متن خلاصه‌شده آن تقدیم می‌شود.

خلاصه مصاحبه استاد منشاوی.

متولد ژانویه ۱۹۲۰ میلادی در شهر منشاه واقع در استان سوهاج کشور مصر هستم. پدرم و اجدادم همه قاری قرآن بودند و من هم در این خانواده مذهبی و قرآنی پرورش یافتم. سال ۱۹۲۷ هفت ساله بودم که به همراه عمویم راهی قاهره شدیم و در آنجا کنار وی که قاری قرآن سرشناسی بود به حفظ آیات الهی پرداختم و بخش اعظمی از قرآن را از بر شدم. اما با بازگشتم به شهر خودم این کار را دنبال کردم و موفق به حفظ کل قرآن شدم.

تلاوت قرآن را نزد اساتید شهرم از جمله شیخ محمد النمکی، محمد ابو العلا و رشوان ابومسلم آغاز کردم و تا حدود ۱۱ سالگی فنون تلاوت را به خوبی یاد گرفتم و برای اولین‌بار در محفلی در روستایی به نام «أبارالملک» از توابع شهر «اخمیم» با پدرم حاضر شدیم و آنجا در برابر جمعیت تلاوت کردم که با استقبال بالای اهالی مواجه شد و این امر سبب خوشحالی پدرم شد.

مدتی بعد یکی از دوستان به مدیر رادیو قاهره پیشنهاد داد تا از تلاوت‌های من در رادیو استفاده کند، اما به دلیل تقارن با ماه رمضان و حضورم در شهر اسنا برای تلاوت این پیشنهاد را نپذیرفتم. اما آن‌ها برای اینکه تلاوت‌های من را ضبط کنند گروهی را با تجهیزات به شهر اسنا فرستادند و تلاوت‌های من را ضبط و از رادیو پخش کردند. پس از آن این تلاوت‌ها به تأیید هیأت داوران اذاعه رسید و من به عنوان قاری رسمی رادیو انتخاب شدم. آن زمان اولین دستمزدی که از رادیو گرفتم مبلغ ۱۲ جنیه (واحد پول مصر) برای تلاوت نیم ساعته بود و در حال حاضر هم دستمزدم ۲۵ جنیه است.

به زادگاهم یعنی شهر المنشاه علاقه زیادی دارم و حداقل هر دو ماه به آنجا سر می‌زنم و با خانواده و اقوام و دوستانم دیدار می‌کنم. اماکنی که در آنجا قرآن یاد گرفتم را می‌بینم و تجدید خاطرات کنم.

در آنجا مسجدی را بنا کردیم که به نام پدرم صدیق منشاوی است. البته ساخت این مسجد داستانی دارد که جالب است. من زمینی در منشاه داشتم و آن را طی قراردادی به اداره پست واگذار کردم تا از آن به عنوان پارکینگ استفاده کنند، اما در ادامه از این کار پشیمان شدم و با خود گفتم که‌ای کاش کاری می‌کردم که برایم باقی بماند، پس تصمیم گرفتم تا قرارداد زمین را برهم زنم و آن صرف امری خیر مانند ساخت مسجد کنم. اما مسئولان اداره پست مخالفت کردند و حاضر به فسخ قرار داد نشدند.

چند روز بعد خود مسئولان پست با من تماس گرفتند و گفتند: حاضریم قرار داد را فسخ کنیم. در همین حین دوستی مسیحی را دیدم و وی بدون اینکه این ماجرا‌ها را بداند به من پیشنهاد ساخت مسجد را داد. این اتفاق برای من عجیب بود که چگونه یک فرد مسیحی به من چنین پیشنهادی می‌دهد آن هم درست زمانی که خودم قصد چنین کاری را داشتم.

این اتفاق انگیزه‌ام را بسیار قوی کرد و تصمیم گرفتم تا این زمین را به مسجد تبدیل کنم و این کار را با کمک دوست مسحی‌ام انجام دادیم.

اولین سفر خارجی‌ام به کشور اندونزی بود که در سپتامبر ۱۹۵۵ انجام شد و در سال ۱۹۵۶ به سوریه رفتم که اولین کشور عربی بود که به آن سفر داشتم همچنین در ادامه به اردن، عربستان، لیبی، الجزایر و برخی کشور‌های دیگر هم سفر کردم. در این ایام نشان‌های مختلفی از کشور‌هایی که در آنجا تلاوت داشتم از جمله اندونزی و سوریه دریافت کردم.

تلاوت در سه مسجد مهم جهان اسلام، یعنی مسجدالحرام، مسجد النبی و مسجد الاقصی از افتخاراتم است، در این مساجد فضای معنوی و جو روحانی فوق العاده‌ای حاکم بود که انسان را از مادیات و امور دنیایی جدا می‌کرد.

در زمان سفر به اندونزی در فرودگاه کراچی پاکستان توقف داشتیم و به علت این که کسی در آنجا با زبان عربی آشنایی نداشت با مشکلات زیادی مواجه شدم و مجبور بودم با زبان اشاره با مسئولین فرودگاه صحبت کنم. آن‌زمان یک شب را به تنهایی در آن فرودگاه به سر بردم و هیچ کس همراهم نبود و ترس زیادی داشتم، اما تلاوت قرآن سبب آرامشم شد.

در ادامه مجری برنامه دعا و آیه مورد علاقه استاد منشاوی را از وی پرسید، که وی پاسخ داد: دعای مورد علاقه‌ام: «رب انی ظلمت نفسی فاغفر لی کثیرا ولا یغفر الذنوب الا انت فاغفر لی مغفرةً من عندک، وارحمنی إنک أنت الغفور الرحیم» و آیه مورد علاقه‌ام «یا اَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللّهَ وَ کُونُوا مَعَ الصّادِقین» است.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها