آمریکا مانند یک سوسک است/قوه عاقله‌اش زیاد به درد بخور نیست/ مدیریت اصلاح طلبی شل و ول است

کد خبر: 860142

رفتارشناسی سیاست آمریکا در صد سال اخیر نشان می‌دهد که از درگیر شدن با هر دولت مسلحی ترس داشته‌اند و هیچ‌گاه و مشخصاً هیچ‌گاه و دقیقاً هیچ‌گاه، با دولتی که به اندازه یک دهم ایران امروز، قدرت نظامی و اقتصادی و نفوذ منطقه‌ای داشته باشد، درگیر نشده‌اند.

به گزارش فارس، حامد حاجی حیدری، عضو هیأت علمی دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران در یادداشتی با عنوان ما و سوسک و آمریکا با اشاره به بیانات حضرت امام (ره) و رهبرمعظم انقلاب درباره ادعاهای آمریکا درباره جنگ با کشورهای رقیب نوشت:

ما، کاملاً از «چندش» سوسک آگاهیم، اما اغلب به این نکته بدیهی وقوف نداریم که سوسک‌ها بیشتر از ما می‌ترسند... . رفتارشناسی سیاست آمریکا طی صد سال اخیر که به بخشی از سبک زندگی امریکایی تبدیل شده است، نشان می‌دهد که آن‌ها، از درگیر شدن با هر دولت مسلحی ترس داشته‌اند، و هیچ‌گاه و مشخصاً هیچ‌گاه و دقیقاً هیچ‌گاه، با دولتی که به اندازه یک دهم ایران امروز، قدرت نظامی و اقتصادی و نفوذ منطقه‌ای داشته باشد، درگیر نشده‌اند.

این مرور تاریخی حتی یک استثناء هم ندارد. امریکا، هیچ گاه با یک نظام سیاسی که مصمم به رویارویی باشد، درگیر نشده است، و تنها در موقعی جرأت درگیر شدن را پیدا می‌کند، که رقیب امریکا، خود را هم‌رده سوسک تلقی کند؛ گویی که سوسکی از سوسکی ترسیده است.

به اتکاء این بینش تاریخی، می‌توان حکمت نهفته در فرمایش امام (رحمت الله علیه) را در آذرماه پنجاه و هشت درک کرد: «من حیفم می‎آید که مثل بزنم به شیر؛ که می‎گویند وقتی که مقابل یک دشمن می‎ایستد هم فریاد می‎زند و هم از آن طرفش چیزی بیرون می‎آید و هم دمش را حرکت می‎دهد. فریاد می‎زند برای اینکه طرف را بترساند. می‎ترسد، از این جهت از او چیزی هم صادر می‎شود. دمش را حرکت می‎دهد برای اینکه میانجی پیدا کند».

از این زاویه مرور تاریخ‌نگر است که می‌توان ابرام قاطع رهبر عالی جمهوری اسلامی، آیت ا... سید علی حسینی خامنه‌ای را به درستی درک کرد؛ این را که «قطعاً جنگی در پیش نخواهد بود». این است که اغلب ما از «چندش» رویارویی با امریکا آگاهیم، ولی تنها حکیم تاریخ‌نگر است که به قدر کافی وقوف دارد به این که امریکا بیشتر از رویارویی با ما می‌ترسد.

البته در این باره که چه چیزی امریکا را این‌چنین به «پهلوان سوسکی» تبدیل کرده است، سخن فراوان است؛ همین قدر بگویم که کلید موضوع و سر اصلی در ماهیت «دموکراسی امریکایی» است.

از دیدگاه تحلیل‌گر اجتماعی پرنفوذی مانند چارلز رایت میلز، دموکراسی امریکایی ایرادات بسیار دارد، از جمله این که نهاد اراده را در دولت تضعیف می‌کند، و هیچ حکمرانی را یارای آن نیست که حرکتی برازنده توش و توان اقتصاد و تکنولوژی امریکا اراده کند.

خب؛ روش درست مواجهه با امریکا در این روحیه تاریخی چیست؟ پاسخ این پرسش را می‌توان با مرور به سیاست‌های موفق جمهوری اسلامی در طول هر دو رهبری عالی جمهوری اسلامی دریافت. خب؛ همان طور که در مقدمه گفتیم، نکته اول این است که، بیش از نگرانی حرکات امریکا، باید مراقب وضع و حال خودمان باشیم؛ این‌که آیا به قدر کافی توانمند و مصمم هستیم یا نه. هیچ‌گاه نباید در موقعیت بلاتکلیفی بمانیم. باید از خود و ملت مراقبت کنیم و به درون اتکاء بورزیم. باید به این فکر کنیم که اوضاع این طور نمی‌ماند و اگر با پشتکار حرکت کنیم، امریکا را در دور دست‌ها متوقف نگه خواهیم داشت. آدرس این جمله را از سردار قاسم سلیمانی بپرسید.

نکته بعد این است که به کارهای درست و غلط رقیب توجه کنیم، و بکوشیم تا از هر اشتباه او برای خود زنجیره‌ای از فرصت‌ها بسازیم و از هر کار درست او برداری برای موفقیت خود تدارک ببینیم.

رفتار دو رهبر عالی جمهوری اسلامی نشان می‌دهد که ما بیش از آن که به تسلیم بیندیشیم، به مقاومت هوشمندانه فکر کرده‌ایم، و طی این چهل سال، قدرت ایران در سطح بالایی ارتقاء یافته است و در مقابل، ضربه‌های مهم و حیاتی به قدرت امریکا وارد آمده است.

امریکا کشوری در آن سوی اقیانوس اطلس، با توان اقتصادی و تکنیکی قابل ملاحظه است، ولی اشکال کار او اینجاست که در نهاد سیاست تمرکز ندارد، و در آن واحد، مأموریت‌های مختلفی را برای این دم و دستگاه تعریف کرده است. میلیاردها دلار در عراق هزینه می‌کند، ولی میوه این هزینه را آن طور که بسیاری از تحلیل‌گران امریکایی و رئیس‌جمهور فعلی و پیشین امریکا اذعان کرده‌اند، دیگران و از جمله ایران و اکثریت ملت عراق برداشت کرده‌اند.

این، بدان معناست که قوه عاقله حکمرانی امریکا به اندازه پیکرش به درد خور نیست و این ضعف قوه عاقله، هیکل سوسکی و زره‌پوش امریکا را آسیب‌پذیر می‌کند.

نکته سوم این است که باید با خودمان صادق باشیم. در بسیاری از موارد، نیاز به تلاش و مجاهده سخت هست. اگر ارزیابی‌ها نشان می‌دهند، که باید کمربندها را محکم کنیم، تعارف، ما را فشل می‌کند و سستی ما را آشکار می‌سازد.

باید به قول قرآن کریم از «تدهین» و سستی بپرهیزیم و هر کار را تمیز و دقیق انجام دهیم، تا نتیجه درست بگیریم. با اخلاق و سبک مدیریتی شل و ول اصلاح‌طلبی، چیزی به دست نخواهیم آورد و همه چیز را واگذار خواهیم کرد. بقای سیاسی موفق در دنیای امروز، نیازمند سیاستمدارانی است که پایبند به اصول باشند، و در موقع مشخص، اقدام مقتضی را انجام دهند.

باید همواره در «بهترین وضعیت» قرار داشته باشیم. نشانهٔ «بهترین وضعیت» این است که آن قدر خود را بهبود ببخشیم که در ارزیابی‌های انتقادی پر بار چندگانه، مواضعی بی‌عیب را تکامل ببخشیم و بنا به تعبیر قرآنی «سدید» گردیم.

استراتژی‌های «سدید» و قدرتمند کمک می‌کنند تا به بالاترین سطح «سرسختی» برسیم؛ سرسختی نکته مهمی است؛ رسیدن به اهداف و دستاوردها نیازمند تمرکز و آمادگی است، و همهٔ دستاوردها به سرسختی و مقاومت بستگی دارد. باید باور کنیم که «مقاومت»، بیشتر از امکانات ما اهمیت دارد. نتیجتاً این‌که باید بدانیم، که در این میدان سیاسی پیچیده دقیقاً چه می‌خواهیم. تصمیم واحد و مشخص، یکی از قدرتمندترین ابزارها در این مسیر است.

پس توافق و مدیریت شل و ول ملهم از سبک فکری اصلاح‌طلبی را کنار بگذارید. در شرایط دشوار صبور باشید، و در مسیر بمانید. تا زمانی که برای رسیدن به اهداف خود مصمم باشیم، هیچ‌کس نمی‌تواند ما را از رسیدن به آن‌ها باز دارد.

راز رسیدن به موفقیت، داشتن حضور مستمر و انجام وظایف به طور پیوسته است. باید بتوانیم به یک هدف غایی تمرکز کنیم؛ باید بتوانیم هدف عالی را به اهداف کوچک‌تر تقسیم کرده و برای رسیدن به هر یک استقامت بورزیم، و هیچ موقع از مسیر اصلی که رسیدن به هدف نهایی است منحرف نشویم. این، کاری است که باید انجام دهیم.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها