مرد جهادی‌ای که لیبرال دموکرات مسلمان شد

کد خبر: 862930

مرعشی هم به مانند برخی فرزندان مرحوم هاشمی، به نوعی خود را صاحب اختیار و نخبه سیاسی نظام می‌دانند که اگر مردم هم به آن‌ها اقبال نشان ندهند، از بی‌هنری مردم است نه ایشان.

مرد جهادی‌ای که لیبرال دموکرات مسلمان شد

خبرگزاری فارس: یکی از جریان‌های پرنفوذ و مطرح سیاسی حاضر در سپهر سیاست جمهوری اسلامی، جریان موسوم به «کارگزاران» است که از زمان شکل‌گیری در سال ۷۴، همواره نقش پررنگی در ساز وکار‌ها و سیاستگذاری‌های اردوگاه اصلاح‌طلبان داشته است.

کارگزاران چهره‌های خبرساز کم ندارد و از پدر معنوی و بانی آن، مرحوم هاشمی رفسنجانی، تا محمدعلی نجفی، اسحاق جهانگیری و محسن هاشمی همگی چهره‌های خبرساز در ۴ دهه عمر انقلاب بوده‌اند. در این میان، چهره‌ای هست که شاید به نوعی رسانه‌ای‌ترین فرد کارگزاران محسوب می‌شود و استاد اظهارات جنجالی است که خوراک خوبی برای رسانه‌ها ایجاد می‌کند و آن کسی نیست جز «سید حسین مرعشی».

سید حسین مرعشی را عمدتاً به واسطه نسبتش با مرحوم هاشمی می‌شناسند، اما خود این نسبت تا مدت‌ها محل گمانه‌زنی بود و بسیاری تا همین یکی دو سال پیش گمان می‌بردند که حسین مرعشی برادر همسر هاشمی رفسنجانی یعنی خانم «عفت مرعشی» است. لکن حسین مرعشی پسرعموی خانم عفت مرعشی است. با این حال، نسبت‌داشتن با خاندان هاشمی نقش بسیار پررنگی در پررنگ شدن مرعشی داشته و به نوعی می‌توان گفت: این رابطه سببی محور ارتقای مرعشی در عرصه سیاسی جمهوری اسلامی بوده است.

مرد جهادی‌ای که لیبرال دموکرات مسلمان شد

شروع فعالیت‌های انقلابی مرعشی از جهاد سازندگی

مرعشی تاریخ تولد و زادگاه و خانواده خود را چنین معرفی کرده است: «من هفتم مرداد ۱۳۳۷ در روستای علی آباد سادات بخش کشکوییه شهرستان رفسنجان به دنیا آمدم. خانواده پدری من از سادات مرعشی مازندران و خانواده مادری من از خاندان احمدی کرمان و هر دو خانواده روحانی. معاش خانواده از کشاورزی بود. پدر روحانی بود، اما وجوهات نمی‌گرفت.» [۱]سال ۵۵ در کرمان دیپلم گرفت و وارد رشته شیمی دانشگاه کرمان شد. یک سال بعد از ورود او به دانشگاه، تحولات انقلاب پدید آمد و عملاً دانشگاه‌ها تعطیل شد. او بعداً رشته خود را از شیمی به مهندسی معدن تغییر داد، ولی نتوانست سر کلاس‌ها حاضر شود. در نهایت وقتی در سال ۷۴ وارد مجلس شد، برای ادامه تحصیل در مقطع کارشناسی وارد دانشکده اقتصاد دانشگاه تهران شد و در نهایت در اواخر دهه ۷۰، لیسانس خود را با تاخیری طولانی گرفت. [۲]به گفته مرعشی، وی در دانشگاه با جمعی از دانشجویان مذهبی یک محفل انقلابی تشکیل داد و در راه پیروزی انقلاب فعالیت می‌کرد: «ما جمع دانشجویی بودیم که در کرمان کار‌های انقلاب را انجام می‌دادیم و زمانی که انقلاب به پیروزی رسید به سراغ خدمات‌رسانی به روستا‌ها رفتیم و در ماه‌های اول انقلاب به عنوان یک هدف انقلابی و انسانی سراغ خدمت به روستا‌ها رفتیم و این مجموعه تلاش‌های دانشجویان در سراسر کشور منجر به تشکیل جهادسازندگی و پیام امام (ره) در خرداد ۵۸ شد.» [۳]البته او چندان درباره جنس فعالیت‌های انقلابی خود در این برهه توضیحی نمی‌دهد، ولی بعضی منتقدان او (که کم‌شمار هم نیستند) اعتقاد دیگری درباره سابقه انقلابی او دارند. مثلاً، حجت‌الاسلام دکتر حسین جلالی که خود کرمانی است، در مصاحبه‌ای ادعا کرده که انگیزه مرعشی از تشکیل محفل انقلابی، برخاسته از غیرت خانوادگی بود: «آقای مرعشی در یک خانواده ثروتمند در رفسنجان به دنیا آمد. چون از خانواده تقریباً ثروتمند و مرفهی است، خیلی حضور در مجامع دینی مذهبی و حتی انقلابی نداشت؛ زمان پیروزی انقلاب اسلامی هم دانشجوی دانشگاه کرمان بود.

اول انقلاب که حمله به روحانیت به طور کلی آغاز شد - رأس این حمله‌ها متوجه شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی است- طبیعتاً آقای رفسنجانی که از اقوام نزدیک آقای مرعشی است، مورد اتهاماتی قرار می‌گیرد و این اتهامات غالباً از ناحیه گروهک‌ها و سازمان‌های سیاسی در آن زمان صورت می‌پذیرد. آقای مرعشی روی حس ناسیونالیستی به دفاع از روحانیت به‌طور عام و دفاع از آقای هاشمی به طور خاص کار می‌کند که منجر به شکل‌گیری جهاد دانشگاهی در دانشگاه کرمان در اوایل انقلاب می‌شود.

جهاد دانشگاهی کرمان تحت عنوان دفاع از روحانیت خصوصاً آقای هاشمی شکل می‌گیرد؛ هرچند که در این بین گاهی دفاعیاتی از شهید بهشتی و مقام معظم رهبری هم صورت می‌گیرد که خود باعث می‌شود جهاد دانشگاهی به عنوان یک جریان اصول‌گرایی و طرفدار روحانیت ناب در کرمان بدرخشد که جوانان دانشگاه سرآمد آنان بودند؛ به پشتیبانی آقای مرعشی. البته بیش‌تر نماد روحانیت آقای هاشمی رفسنجانی بود. این حمایت‌های مرعشی از روحانیت، موجب شهرت و ورود ایشان و دوستانشان به جهادسازندگی کشور می‌شود.» [۴]به هر حال فارغ از انگیزه‌های مرعشی، او از پایه گذاران جهاد در استان کرمان بود. او ابتدا جزو موسسان جهاد شهر کرمان بود و بعد از چند ماه جهاد شهرستان بم را تشکیل داد و خود مسوولیت آن را به عهده گرفت.

ادعای ثروتمند بودن خاندان مرعشی البته ادعای درستی است و خود مرعشی در مصاحبه با نشریه امید کرمان (۲۷ فروردین ۸۲) سهم‌الارث خود را از زمین‌های پدری ۲۰ هکتار باغ پسته و ۱۶ قنات و چاه اعلام کرد. [۵]نهضت «حفر چاه» در استان کویری

بعد از آن که تشکیلات جهاد در خود کرمان و برخی شهر‌های دیگر استان دچار انحرافاتی شد و در تسلط هواداران سازمان مجاهدین خلق (منافقین) قرار گرفت، حجت‌الاسلام ناطق نوری به عنوان نماینده امام به کرمان رفت تا به وضعیت جهاد سامان دهد. در آنجا مرعشی عضو شورای مرکزی جهاد استان شد.

او خود درباره جنس فعالیتش در جهاد گفته که وقتی در ۲۱ سالگی مسوولیت را در جهاد به عهده گرفت یک نهضت «حفر چاه» در شهر بم و روستا‌های آن راه انداخت و در مدت کوتاهی «۳۰۰» حلقه چاه حفر شد تا زمین‌های سطح کشت در آن منطقه کویری جهش چشمگیری پیدا کند. او همین رویه علاقه به «حفر چاه» در دل کویر برای کشاورزی را سال‌ها بعد هم که استاندار کرمان شد ادامه داد و به ادعای خودش سطح زیرکشت در استان خشک کرمان را از ۲۰۰، ۰۰۰ به ۷۰۰، ۰۰۰ هکتار رساند.

مرعشی چه زمانی که در استانداری بود، و چه زمانی که رییس‌دفتر رییس‌جمهور و عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی، بسیاری از صنایع «آب‌بَر» از جمله خودروسازی «کرمان‌خودرو» را هم به این استان کویری برد. حالا که مساله خشکسالی گسترده به واسطه حفر بی‌رویه و افراطی چاه‌ها در همه این سال‌ها در مناطق جنوبی کشور به روشنی خود را نشان داده، شاید بتوان دلایل آن را بهتر درک کرد. [۶]استاندار شدن بدون روابط فامیلی!

مرد جهادی‌ای که لیبرال دموکرات مسلمان شد

بعد از آن که «حمید میرزاده» (که بعد از عبدالله جاسبی، ریاست دانشگاه آزاد را برای مدتی در دست گرفت و از افراد حلقه اول مرحوم هاشمی محسوب می‌شد) در اواخر سال ۶۰ به عنوان استاندار کرمان انتخاب شد، مرعشی و دوستانش را از جهاد به استانداری برد و مرعشی در ۲۳ سالگی معاون سیاسی استانداری کرمان شد.

مرعشی در آبان ۶۴ به مقام استانداری کرمان رسید، مقامی که تا تیرماه ۷۳ در اختیار او بود. او خود اعتقاد دارد که انتخاب او به استانداری حق بدیهی و طبیعی او بود و هیچ ربطی به خویشاوندی او با هاشمی رفسنجانی نداشت: «آن زمان مهم این بود که به افراد باید به اصرار مسئولیت می‌دادند؛ وی (میرزاده) نیز دوستان جهاد را قانع کرد تا من معاون استاندار شوم. ۴ سال و ۸ ماه معاون استاندار بودم، تا زمانی که آقای میرزاده معاون نخست‌وزیر شد و آقای محتشمی بنده را به عنوان استاندار کرمان پیشنهاد کرد و زمانی که به این سمت رسیدم هیچ‌کس در کرمان تردید نداشت که من باید استاندار کرمان باشم. زمانی که من در سن ۲۷ سالگی استاندار شدم مرحوم حاج احمد کامیابی که رئیس اتاق بازرگانی بود در روز معارفه من به آقای محتشمی به خاطر انتخاب من تبریک گفت. ما از جوان‌هایی مسئولیت‌پذیر بودیم که حداقل دو شیفت کار می‌کردیم و این روند یک سیر طبیعی داشت و روابط قوم و خویشی در استاندار شدن من مطرح نبود.» [۷]یکی از انتقاداتی که به صورت مکرّر درباره مرعشی مطرح می‌شود، این است که در تمام ۴ دهه پس از انقلاب، مرعشی و حلقه اطراف او، به نیابت از هاشمی رفسنجانی امورات استان کرمان را اداره کرده‌اند و یکی از پرنفوذترین افراد کرمان در واقع حسین مرعشی است. البته او انکار نمی‌کند که همان محفل انقلابی دانشگاه کرمان که بعداً جهاد را تشکیل داد، شاکله اصلی مسوولین استان کرمان را (دست‌کم تا انتهای مسوولیت اجرایی او در سال ۸۴) تشکیل می‌داد:

«ما ۱۶- ۱۷ نفر بودیم و با همان ۱۶-۱۷ نفر دانشگاه کرمان را با همه کوچکی و نوبنیاد بودنش از همه دانشگاه‌های کشور ممتاز کردیم. در فعالیت‌های سیاسی علیه رژیم شاه این جمع یک جمعی بود که هم خوش‌فکر بود، هم پاک بود، هم مخلص بود و هم کاملاً منسجم بود، بدون اینکه هیچکس تابع فرد خاصی در جمع باشد، همه با حفظ استقلالشان با هم کار می‌کردند. همدیگر را قبول داشتند و در خدمت و در مبارزه بر یکدیگر پیشی می‌گرفتند.... خب! این بچه‌ها از همین کانال وارد کار‌های اجرایی استان شدند. کانال ورود تیم دانشجویی به فعالیت‌های اجتماعی همین جهاد سازندگی بود در بم. مثل آقای جهانگیری که الان وزیر هستند و یا آقای دکتر مصطفوی که رئیس دانشگاه‌اند و دکتر میرزائی که رئیس مرکز «های‌تکنولوژی» کرمان هستند.» [۸]

فعالیت‌های اقتصادی هم‌زمان با مسوولیت

در سال ۶۸ و با انتخاب حجت‌الاسلام اکبر هاشمی رفسنجانی به ریاست‌جمهوری، مرعشی علاوه بر مسوولیت استانداری، رییس‌دفتر رییس‌جمهور هم شد. این همزمان با شروع فعالیت‌های اقتصادی بزرگ مرعشی و مجموعه دوستان و همکاران او در کرمان بود که تا همین امروز محور اصلی انتقادات به کارنامه اوست. این فعالیت‌های اقتصادی با محوریت یک صندوق خیریه به نام «مولی‌الموحدین» انجام می‌گیرد. خود مرعشی فعالیت این صندوق را در همه این سال‌ها قابل دفاع و «افتخارآمیز» می‌داند که توسعه استان کرمان مدیون آن است. او در مهرماه سال ۹۶، در پاسخ به اظهارات فرمانده سپاه استان کرمان از عملکرد اقتصادی مجموعه منسوب به خود دفاع کرد.

سردار ابوحمزه، فرمانده سپاه ثارالله (ع) کرمان در ۱۸ مهر ۹۶، در سخنرانی خود به سلطه اقتصادی جریان کارگزاران و به طور مستقیم حسین مرعشی بر منابع اقتصادی استان کرمان اعتراض کرده بود: «هواپیمایی ماهان، هفت باغ، دل عالم و کرمان موتور در دست کسانی است که فرقی با مردم ندارند؛ چرا این سخنان گفته نمی‌شود و مردم مطالبه نمی‌کنند؟ چرا کسی پاسخگوی این سؤالات نیست؟ امروز تعدادی کاملاً به منابع اقتصادی استان کرمان مسلطند و به کسی هم پاسخگو نیستند؛ اما باید آنقدر مطرح شود تا مردم مطالبه کنند و روحانیون در این صورت می‌تواند رسالت خود را انجام دهند. مشکل اصلی استان کرمان حزب کارگزاران با محوریت مرعشی است که تمامی امکانات استان را در اختیار دارند.» [۹]مرعشی در جواب این فرمانده سپاه چنین گفت: «زمانی که من استاندار کرمان بودم، یک موسسه غیرانتفاعی غیرسیاسی و غیردولتی به نام «مولی‌الموحدین» تأسیس شد که هیات امنا دارد. این موسسه به مسائل توسعه کرمان توجه کرده؛ چیزی که ایشان به عنوان نقص از آن نام برده، جزو افتخارات کرمان است. هواپیمایی ماهان جزو افتخارات کرمان است. اگر ایشان می‌دانست حداقل بیش از ۳۰ نفر از فرزندان سرداران شهید کرمان که قاعدتاً امروز باید دنبال شغل می‌گشتند، در همین هواپیمایی ماهان آموزش دیدند و تربیت شدند، الان خلبان هواپیما‌های غول‌پیکر هستند؛ این سخنان را نمی‌گفت. سالانه بیش از ۷میلیون مسافر جابه‌جا می‌شود؛ برای بیش از ۷هزار نفر شغل درست شده است. هواپیمایی ماهان، افتخار صنعت هوایی ایران است، افتخار کرمان است. در صنعت خودروی ارگ جدید در بم در منطقه محروم بم، امروز ۱۰هزار نفر کار می‌کنند. نمی‌دانم چرا ایشان این افتخارات را زیر سؤال برده. خیلی طبیعی است که هر کس نهاد و مجموعه‌ای را می‌سازد، خودش هم آن را اداره می‌کند. یعنی مجموعه خودش را اداره می‌کند.» [۱۰]حجت الاسلام دکتر جلالی، در همان مصاحبه تفصیلی خود (۲ دی ۹۲)، ادعا‌های قابل تاملی را هم درباره چکونگی شکل‌گیری مجموعه اقتصادی وابسته به مرعشی و عملکرد آن در کرمان مطرح کرد. او مدعی شد که انتصاب مرعشی به ریاست دفتر هاشمی در سال ۶۸، دسترسی به اسناد ویژه را برای او مقدور کرد و او از همین دسترسی برای گرفتن امتیازات مالی برای مجموعه اقتصادی متعلق به خود استفاده کرد: «آقای مرعشی در اینجا از بدهکاری دولت مصر به کشورمان آگاه می‌شود. با توجه به قطع ارتباط ایران با مصر، آقای مرعشی از آقای هاشمی می‌خواهد که اگر بدهی را وصول کند، بدهی در اختیار شخص ایشان قرار بگیرد (که اینجا نمی‌شود این اتهام را به آقای مرعشی داد که این سرمایه به‌صورت بذل بلاعوض بوده یا وام) با این حال به هرشکل یک رانت محسوب می‌شود که باید اسنادش بررسی شود. بعد هیئتی با دولت مصر مذاکره می‌کند و از آنجایی که امیدی به پرداخت پول بدهی دولت مصر نبوده، با اندک چیزی هم راضی می‌شوند. دولت مصر هم ۳ تا از هواپیما‌های توپولف روس را که دست‌دوم بودند، به عنوان بدهی می‌پردازد و این هواپیما‌ها در اختیار مرعشی قرار می‌گیرد که اوهم آن‌ها را به خیریه «مولی الموحدین» می‌سپارد. با این اقدام هواپیمایی ماهان شکل می‌گیرد.»

جلالی درباره روند تأسیس شرکت کرمان خودرو و پروژه‌های بزرگی، چون «هفت باغ علوی» که با محوریت خیریه «مولی‌الموحدین» اجرا شد، هم تشکیک می‌کند و معتقد است که زمین‌های بین کرمان و ماهان برای پروژه هفت باغ، با اعمال نفوذ مرعشی به عنوان استاندار و رییس دفتر رییس‌جمهور به این خیریه واگذار شد و این زمین‌ها با استفاده غیرقانونی از منابع دولتی به نفع یک خیریه خصوصی آباد شد و ترقی کرد. [۱۱]بسیاری از منتقدان مرعشی به طور خاص و جریان کارگزاران به طور عام، معتقدند که فعالیت‌های اقتصادی مرعشی در کرمان با هدف پشتوانه‌سازی مالی برای بقای مدیران نزدیک به مرحوم هاشمی در قدرت بود و تشکیل حزب کارگزاران سازندگی در آستانه انتخابات مجلس پنجم در سال ۷۴، تکمیل فاز اقتصادی با تشکّل‌یابی سیاسی این جریان بود. مرعشی در کنار برخی از وزرای کابینه هاشمی، معاونان کابینه و شهردار وقت تهران (چهره‌هایی، چون کرباسچی، عطریانفر، جهانگیری، علی هاشمی، محسن هاشمی، نجفی، فائزه هاشمی، الویری و.) شورای مرکزی این تشکیلات بودند که با هدف سهم‌گیری از کرسی‌های مجلس پنجم و تشکیل یک فراکسیون طرفدار دولت در برابر جناح راست تأسیس شد.

مرد جهادی‌ای که لیبرال دموکرات مسلمان شد

ماجرای «لیبرال دمکرات‌های مسلمان»

مرعشی در ۱۶ خرداد ۸۸ در جریان سفر‌های تبلیغاتی خود برای میرحسین موسوی، در جمع دانشجویان دانشگاه شهید باهنر کرمان، به صراحت ایدئولوژی خود و جریان کارگزاران را «لیبرال‌دمکراسی» معرفی کرد. او در این سخنرانی گفت:

«در جمهوری اسلامی آزادی است و رأی مردم مبنای مشروعیت حکومت اسلامی است و ما نیز لیبرال دمکرات مسلمان هستیم و بر این اساس عمل می‌کنیم.» [۱۲]البته این تنها یک اعلام رسمی بود، وگرنه جریان کارگزاران دست‌کم از سال ۸۲ و با انتشار روزنامه شرق، فاز تبلیغات خزنده و آرام لیبرالیسم فرهنگی و سیاسی را کلید زده بود. روندی که در تمام نشریات متعلق به این جریان که با محوریت «محمد قوچانی» و با حمایت مالی غلامحسین کرباسچی و امثال حسین مرعشی پیش می‌رود، تا به امروز با شدت ادامه داشته است و البته قوچانی مزد این پایوری بر لیبرالیسم را با ارتقای به عضویت شورای مرکزی کارگزاران دریافت کرد.

«پیام فضلی‌نژاد»، پژوهشگر و فعال رسانه‌ای، در مصاحبه‌ای با خبرگزاری فارس، حسین مرعشی را سخنگوی یک جریان «خطرناک» خواند که به دنبال تاثیرگذاری بر ارکان اساسی نظام، چون مجلس خبرگان است. فضلی‌نژاد به مصاحبه‌ای کلیدی از حسین مرعشی اشاره می‌کند:

«سال ۱۳۸۶ «سیدحسین مرعشی» یکی از اعضای مرکزیت حزب کارگزاران، در مصاحبه‌ای با مجله «ذکر» که ارگان داخلی جمعیت موتلفه اسلامی است می‌گوید: کارگزاران می‌خواهد خودش را بازسازی تشکیلاتی کند هم در سطح رسانه، هم در سطح سیاست و هم در سطح فرهنگ. سؤال می‌شود تئوری‌تان برای بازسازی خودتان چیست؟ می‌گوید: اولین هدف ما مجلس خبرگان است، ما به دنبال این هستیم که بلوک‌های قدرت را در مجلس خبرگان به دست بگیریم و دو کار می‌خواهیم در مجلس خبرگان انجام دهیم.»

گفتنی است که این دست سخنان مرعشی که در چند مناسبت دیگر تکرار شد و پررنگ شدن نقش لیبرالیست‌هایی، چون محمد قوچانی در کارگزاران با انتقاد تند دیگر عضو مؤسس کارگزاران یعنی «محمد هاشمی» مواجه شد و او در مهرماه سال ۹۳ از بابت «تبدیل سرنوشت کارگزاران به مشارکت» ابراز نگرانی کرد و نسبت به محوریت یافتن بحث سکولاریم و لیبرالیسم در این تشکیلات سیاسی هشدار داد و در نهایت از شورای مرکزی این حزب استعفا داد. [۱۳]خودشیفتگی آقای اشرافی

سیدحسین مرعشی به واسطه آنکه از ابتدا در یک خانواده ثروتمند رشد کرد و بعد به‌واسطه نزدیکی به یکی از شخصیت‌های محوری انقلاب، از ۲۰ سالگی وارد مسوولیت‌های اجرایی مهم شد و علاوه بر آن، به واسطه فعالیت‌های اقتصادی سه دهه اخیر، بسیار متمکّن و متنعّم است، نوعی رفتار پرتبختر و پرتفرعن و یک نوع «اشرافیت سیاسی» از خود نشان می‌دهد. این را به صراحت می‌توان از برخی اظهارنظر‌های جنجالی او فهمید که نشان می‌دهد مرعشی چندان به نقش مردم در سیاست اعتقاد ندارد، دید «الیگارشیک» به حکومت دارد و حضور دایمی خود را در الیگارشی قدرت، یک حق مسلم و بدیهی می‌داند. لازم به یادآوری است که در اواخر دولت هاشمی، مرعشی با لیست کارگزاران وارد مجلس پنجم شد و حضورش در مجلس ششم هم باز از حوزه انتخابیه کرمان تمدید شد. او سپس در سال ۸۳ در اواخر دولت خاتمی، به معاونت رییس‌جمهور و رییس سازمان میراث فرهنگی انتخاب شد، اما با شروع به کار محمود احمدی‌نژاد در سال ۸۴، دیگر جایی در دستگاه اجرایی نداشت و این پایان مسوولیت دولتی مرعشی بود.

از همین رو، او بار‌ها خشم و ناراحتی خود را از انتخاب مردم در سال ۸۴ و گزینش فرد دیگری به جای مرید و مقتدای سیاسی او (مرحوم هاشمی رفسنجانی) نشان داد و یکی از سرسخت‌ترین مخالفان دولت‌های نهم و دهم بود.

مرعشی در سال ۹۲، بعد از انتخاب فردی با بیشترین شباهت به هاشمی (حسن روحانی)، گفت که مردم باید منت‌دار روحانی باشند: «مردم رفتند و یک رأی به آقای روحانی دادند، ما باید منت آقای روحانی را بکشیم؛ نباید او منت ما را بکشد. یک ساعت وقت گذاشته‌ایم و او باید این بار روی زمین را جمع کند و کشور را سر و سامان دهد.» [۱۴]مرعشی در سال ۹۴ و بعد از انتخاب همه نمایندگان تهران از لیست امید، اظهارنظر جنجالی و عجیب دیگری کرد و رسماً مردم غیرتهرانی را که به فهرستی غیر از جریان متبوع او رای داده بودند، به عدم بلوغ و رشدنیافتگی سیاسی متهم کرد: «اکنون می‌توان شاخص توسعه سیاسی ایران در تهران را ۱۰۰، در مراکز استان‌ها ۵۰ و در شهرستان‌ها ۳۰ در نظر گرفت. ظرف ۱۰ سال آینده توسعه‌یافتگی سیاسی به سراسر ایران سرایت می‌کند و مردم می‌آموزند به جای تکیه بر شناخت خود، به سمت انتخاب بسته‌های سیاسی پیش بروند.»

او هم به مانند برخی فرزندان مرحوم هاشمی، به نوعی خود را صاحب‌اختیار و نخبه سیاسی نظام می‌داند که اگر مردم هم به آن‌ها اقبال نشان ندهند، از بی‌هنری مردم است نه ایشان. او به صراحت در ۲۶ آذر ۹۶ از «خاص» بودن خاندان هاشمی گفت: «در ایران همیشه یکی از درگیری‌ها، درگیری بی‌هنران با باهنران است. مشکل ما، مشکل آی‌کیوی‌مان است؛ آی‌کیوی ما یک مقدار بیشتر از دوستان دیگرمان است؛ مشکل کارگزاران و خانواده آقای هاشمی این است که مقداری آی‌کیوی بالایی دارند و می‌فهمند کشور را نمی‌توان با توزیع پول نفت اداره کرد و نمی‌شود کشور را با نگه داشتن ظرفیت‌ها و اجرا نکردن پروژه‌ها حفظ کرد.» [۱۵]گفتنی است که در ۲۵ آبان ۹۶، یک نشریه محلی کرمان به نام «توتم»، در صفحه رویی خود یک تیتر «متملقانه» از مرعشی زد که انتقادات بسیاری برانگیخت، چراکه به تعبیر منتقدان، این رپرتاژآگهی نشریه کرمانی شبیه مدح‌نامه جمعی از رعایا خطاب به ارباب بود، امری که روی ناخوشایند «اشرافیت سیاسی» را برجسته می‌کرد.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها