زارعی: هیچ جریانی به اندازه انقلاب اسلامی طرفدار جهانی ندارد

کد خبر: 864111

کارشناس مسائل سیاسی گفت: هیچ جریانی در دنیا به اندازه انقلاب اسلامی طرفدار جهانی ندارد، انقلاب اسلامی جریان بزرگ جهانی را به حرکت در می‌آورد و از دایره اسلام و دین فراتر رفته، مسیحیت و حتی انسانیت را مخاطب خود قرار داده است.

زارعی: هیچ جریانی به اندازه انقلاب اسلامی طرفدار جهانی ندارد

خبرگزاری فارس: سعدالله زارعی در نشست تخصصی «بررسی آخرین تحولات منطقه‌ای و معادلات قدرت» در برنامه گفتار ماه، سلسله نشست‌های فرهنگی کرسی‌های آزاد اندیشی تریبون‌های نقد و نظر که در سالن اجتماعات وزارت آموزش و پرورش برگزار شد، در زمینه مسایل منطقه‌ای، اظهار داشت: منطقه ما در حال یک تغییر استراتژیک است که از سال ۲۰۰۰ با روی کار آمدن جرج بوش و نئوکان‌ها شروع شده است. آمریکایی‌ها که احساس می‌کردند روند منطقه و منافع آنان را در معرض تهدید قرار داده است، تلاش کردند آن را بر اساس مصالح و منافع خود تغییر دهند.

وی افزود: آمریکایی‌ها از رخداد یازده سپتامبر سوء استفاده کردند و موج پر احساس جهانی راه انداختند از آن، انرژی بسیار متراکی را به سیاست خارجی خود تزریق کردند. آنان حدود حدود ۴۰۰ هزار نیروی نظامی و اطلاعاتی در افغانستان و عراق جمع کردند و ائتلاف بزرگی موسوم به نیرو‌های ایساف تشکیل دادند و عزمشان را برای ایجاد تغییر در منطقه جزم کردند و کسی تردید نداشت که آمریکا، با این سرمایه‌گذاری موفق می‌شود.

زارعی با بیان اینکه اگر به عرصه رسانه‌ها در سال ۲۰۰۰ توجه کنید، می‌توانید هزاران مقاله، مصاحبه و سخنرانی درباره آینده منطقه مبتنی بر رهبری آمریکا را مشاهده کنید، عنوان کرد: آمریکایی‌ها با جسارت از قرن ۲۱ به عنوان قرن آمریکایی یاد کرده و روی این مساله خیلی فکر و هزینه کرده بودند. این کار آن‌ها هم بی‌سابقه و بدون پشتوانه نبود که صرف برگزاری انتخابات و روی کار آمدن عده‌ای و با برداشت‌های آنان چنین برنامه‌ای برای آینده منطقه و جهان طراحی شده باشد.

رئیس موسسه مطالعات راهبردی اندیشه سازان نور ادامه داد: تا آن جا که ما اطلاع داریم، حداقل یک گروه ۴۰۰ نفره از سال ۱۹۹۶ با رهبری پل‌ولفوویتز یکی از چهره‌های موثری که بعد‌ها یکی از مقامات دولت بوش شد، در نیروی دریایی آمریکا در ایالت مریلند مشغول برنامه ریزی و مطالعه بودند و طرح اقدامی را طراحی کردند آن چه در دولت بوش به اجرا گذاشته شده بود، محصول کار این ۴۰۰ نفری بود این برنامه‌ریزی رعب و وحشت زیادی در دل دیگران ایجاد کرد.

کارشناس مسائل سیاسی منطقه اظهار داشت: وقتی آن‌ها درباره منطقه ما صحبت می‌کنند یک نقطه محوری به نام ایران وجود دارد و این سرمایه‌گذاری‌ها در درجه اول و به نحو حداکثری به جمهوری اسلامی ایران تخصیص پیدا می‌کند، این همه سر و صدا برای عربستان نیست که بخواهد کاری علیه عربستان اتفاق بیفتد، البته برنامه‌هایی برای ایجاد تغییر در عربستان هم داشتند، اما این برنامه‌ریزی‌ها برای تغییر حکومت در عراق، لبنان، افغانستان، لیبی یا هر جای دیگر نبود، چون ایجاد تغییر در این کشور‌ها نیازمند چنین هزینه‌هایی نبود؛ این برنامه‌ریزی‌ها برای تغییر در جمهوری اسلامی ایران بوده است.

زارعی با با بیان اینکه این فضای ترس به داخل جمهوری اسلامی هم سرایت کرد و کشورمان در آن زمان به لحاظ داخلی در وضعیت مطلوبی قرار نداشت، گفت: در این وضعیت در دولت، مجلس و شورای شهر گروهی سر کار بودند که با مفاهیم اصلی جمهوری اسلامی نظیر حکومت دینی، ولایت فقیه مشکل داشتند و با نهاد‌هایی همچون حوزه‌های علمیه، روحانیت، سپاه، بسیج و امثال آن‌ها که این جنبه‌ها را حمایت می‌کنند، تنش شدید داشتند.

کارشناس مسائل سیاسی افزود: در آن زمان در داخل حکومت ایران به قدری تنش وجود داشت که نمایندگان پارلمان جمهوری اسلامی علیه جمهوری اسلامی دست به تحصن می‌زنند و ۲۵ استاندار از ۳۱ استاندار به رییس جمهور نامه می‌نویسند و می‌گویند ما انتخابات را برگزار نمی‌کنیم! جمهوری اسلامی در این شرایط دچار فشار بزرگی از سوی داخلی‌ها بود، در عین حال آن زمان در حاکمیت کسانی بودند که دنبال کنار آمدن مسالمت‌آمیز با طرف مهاجم بودند! حالا ما گاهی در یک فضای عادی از حل مناقشه و فضای مسالمت آمیز صحبت می‌کنیم، این مشکلی ندارد، اما گاهی در حالی‌که طرف مقابل ما در یک فضایی امنیتی است، چنین سخنی را می‌گوییم.

وی افزود: تونی بلر نخست وزیر وقت انگلیس در آن روز‌ها با صراحت گفت: حمله به عراق علامتی برای ایران است که اگر با ما کنار نیاید اتفاق عراق برای آن تکرار خواهد شد؛ بنابراین فضا فضای تهدید و جنگ بود در چنین فضایی صحبت از حل مسالمت آمیز، در واقع پذیرش تهدید بود. زیرا یک فرد دیوانه‌تر از ترامپی، چون بوش آمده بود و در فاصله یک سال و نیم، دو کشور عراق و افغانستان را اشغال کرده بود. چنین وضعیتی رعب و ترس ایجاد می‌کند و این نشان می‌داد مساله آمریکایی‌ها عراق یا افغانستان نیست بلکه ایران است.

وی با بیان اینکه رهبر معظم انقلاب در چنین شرایطی فرماندهان سپاه و سردار سلیمانی را صدا کردند و فرمودند: باید برنامه آمریکا در عراق شکست بخورد و امکان این شکست هم برای ما وجود دارد، اظهار داشت: این تیتر راهبردی ماموریت سپاه شد و آن چه که آقا هدفگذاری کردند، در یک فاصله کوتاهی محقق شد.

کارشناس مسائل سیاسی منطقه افزود: این جمله رهبری در سال ۲۰۰۳ بیان شد و شکست آمریکا در عراق سال ۲۰۰۵ اتفاق افتاد. در چنین وضع ناهماهنگ داخلی، رهبری انقلاب ظرف دو سال برنامه آمریکا در عراق را با شکست مواجه کرد. آمریکا در سال ۲۰۰۵ ناگزیر شد که به سمت عراقی‌ها دست دراز کرده و از آن‌ها بخواهد که شورای حکومتی تشکیل بدهند، چراکه نمی‌توانستند عراق را اداره کنند. آمریکایی‌ها آن زمان با سه گروه بعثی‌ها، تکفیری‌ها به رهبری ابومصعب زرقاوی و شیعیان به رهبری مقتدی صدر می‌جنگیدند و تلفات می‌دادند. در این فضا، رهبری با تدبیر خود، در فاصله کوتاهی ورق را برگرداند. پس از آن شکست‌های پی‌درپی برای آن‌ها رقم خورد.

رییس موسسه مطالعات راهبردی اندیشه سازان نور با اشاره به جنگ ۳۳ روزه لبنان، ابراز کرد: هنوز هم شکست در جنگ ۳۳ روزه، برای اسراییلی‌ها رقت‌بار و غیرقابل هضم است. بعد‌ها اسراییلی‌ها در هر سه جنگ غزه هم باختند.

وی گفت: در شرایطی که همه می‌گفتند مصلحت در این است که با متجاوز همراهی و مصالحه کنیم و اگر لازم باشد امتیاز‌هایی بدهم، رهبری فرمودند: نباید بترسیم و باید برنامه‌های آمریکایی‌ها را در عراق به شکست برسانیم و این کار شدنی است. البته رهبری با قدرت و برنامه‌ای شخصی، برنامه‌های آمریکا را با شکست مواجه نکرد بلکه علت این شکست، در مرتبه اول روحیه، فرهنگ و منطق انقلاب اسلامی بود که این ظرفیت را داشت که صحنه را تغییر دهد، البته نقش رهبری بسیار مهم بود و اگر رهبری نبود این پتانسیل از بین می‌رفت. اما اگر رهبر بود، ولی فرهنگ و روحیه انقلاب اسلامی نبود، از رهبری کاری ساخته نیست.

زارعی با بیان اینکه مقوله بسیار پرقدرت بی مانندی به نام انقلاب اسلامی در ایران و کل دنیا وجود خارجی دارد، اظهار داشت: در جنگ ۳۳ روزه روحیه انقلاب اسلامی بر اسراییل پیروز شد.

کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه رهبری و ظرفیت انقلاب اسلامی هر دو باهم عنایت خاص خداوند به ما است، اظهار داشت: این انقلاب واقعیت بزرگی در «جان» مردم کشور ما و مردم خارج از ایران است، این انقلاب، کلمه طیبه مقدسی است که در همه دنیا طرفداران خود را دارد. در سفری به پاکستان؛ طی دیداری با امام جمعه اهل سنت مسجد فیصل که بزرگترین مسجد پاکستانی‌هاست و سعودی‌ها آن را ساخته‌اند و او را هم خود انتخاب کرده بودند، به ما گفت: من دو گلایه از شما ایرانی‌ها دارم، ابتدا اینکه جهان اسلام فاقد رهبری است و شما یک رهبر با ظرفیتی دارید که می‌تواند کل جهان اسلام را هدایت کند، شما برای این مساله کاری نمی‌کنید در حالی‌که باید علمای سنی و شیعه را به تهران دعوت کنید که آنجا علما اعلام کنند که رهبر ما آیت الله خامنه‌ای است، ایشان می‌گفت: این کار به طور قطع اتفاق خواهد افتاد صرفا کافی است شما رهبران مذاهب را جمع کنید، آن‌ها به صورت خودجوش رهبری را به عنوان رهبر جهان اسلام معرفی می‌کنند، دیگر اینکه زمانی زبان کشور پاکستان فارسی بوده و تبدیل به انگلیسی شده است، اما در حال حاضر شما برای اینکه زبان به فارسی برگردد، کاری انجام نمی‌دهید. پس از پایان این دیدار، رایزن فرهنگی کشورمان گفت: این سخن او برای چاپلوسی نبود، بلکه او در هر خطبه نمازجمعه نام ایران را آورده و شبیه این سخنان را در خطبه می‌گوید و از ایران جانبداری می‌کند. این در حالی است که تریبون متعلق به مخالف انقلاب است.

زارعی افزود: در کل جهان از جمله جهان اسلام و اروپا اگر جریاناتی با نام سازمان ملل، آمریکا، لیبرالیزم، سوسیالیسم، انقلاب اسلامی یا جنبش مقاومت و ... را روی یک تابلو ثبت کنید و درباره این موضوعات نظر بگیرید، هیچ جریانی در دنیا به اندازه انقلاب اسلامی طرفدار جهانی ندارد، انقلاب اسلامی جریان بزرگ جهانی را به حرکت در می‌آورد و از دایره اسلام و دین خارج شده؛ مسیحیت و حتی انسانیت را مخاطب خود قرار داده است. در آمریکایی لاتین در بخش مسیحیان و غیرمسیحیان، انقلاب طرفداران زیادی دارد.

وی با اشاره به تعبیر سید حسن نصر الله مبنی بر اینکه شما ایرانی‌ها داخل قطار انقلاب هستید سرعت و مسیر حرکت این قطار را متوجه نمی‌شوید، ابراز کرد: انقلاب ایران در سطح بین الملل و منطقه با سرعتی خارج از تصور ما در حال حرکت بوده و در اوج عظمت و اقتدار است. اینکه آمریکایی‌ها آن هیمنه بزرگ را راه انداختند و در سال ۲۰۰۰ آن فضای احساسی را پشت سیاست خارجی خود آوردند و سپس ۴۰۰ هزار نیروی نظامی را هم به آن تزریق کردند و در عین حال فاصله دو سال شکست خورند، عظمت انقلاب اسلامی مشخص می‌شود.

زارعی درباره مساله یمن گفت: موضوع یمن جای تحلیل و بررسی فراوان دارد این کشور از نظر جمعیتی به دو بخش ۵۵ درصد شافعی و ۴۵ درصد زیدی تقسیم می‌شود. ریشه زیدی‌ها شیعه است که از زمان امام سجاد (ع) و امام باقر (ع) حرکت خود را شروع کردند و بعد جریان سلیمانیه و بتریه که سنی بودند و جریان جارودیه که شیعه بود به آن پیوستند؛ این سه جریان شیعه و سنی که شیعه‌ها پرقدرت‌تر شدند، در قرن نهم هجری قمری بر اثر فعل و انفعالاتی مثل روی کار آمدن آل امیر، آل وزیر و شوکانی؛ ماجرای زید شیعه به زید سنی تبدیل شد؛ و بعد‌ها یعنی پس از قرن ۱۲ یک مقدار تشدید شد، وهابیت که آمد در همین اوایل قرن ۱۳ و اواخر قرن ۱۷ میلادی سوار زیدیه شده و آن را وهابیت زده کرد طوری که بعد‌ها تا سال ۱۹۶۰ سلاطین زیدی تحت حمایت کامل آل سعود و وهابیت بودند، پس از آن هم جمهوری خواهانی نظیر عبدالله صالح آمدند که اصلا دخالت دین را قبول نداشتند. وقتی در ایران انقلاب شد، ما به یمنی‌ها دسترسی نداشتیم. در این میان یک روحانی به نام سید بدرالدین طباطبایی الحوثی در یک روستای به نام حوث در استان عمران خداوند نور هدایتی به قلب او وارد می‌کند و به دنبال آن تصمیم می‌گیرد که به ایران آمده و به قم برود، در قم او را تحویل نمی‌گیرند به تهران نزد امام می‌رود و با امام بعنوان «ولی امر مسلمین» بیعت می‌کند. در سال ۱۳۸۲، نخسیتن جنگ حکومت علی عبدالله صالح با حوثی‌ها راه می‌افتد و حوثی‌ها پیروزی اولیه را به دست می‌آورند، اما طی یک خیانت بزرگ، رهبر حوثی‌ها توسط علی عبدالله صالح بمباران و شهید می‌شود. حوثی‌ها در سال ۸۸ موفق می‌شوند بر استان‌های زیدی سیطره پیدا کنند.

وی افزود: امروز جریان زیدی با آن تاریخ عجیب و غریب به شیعیان سرسختی که عربستان آمریکا و اسراییل و تمام جریانات باطل به شدت از آن‌ها می‌ترسند، تبدیل شدند. آنان هر کاری می‌کنند که این‌ها را شکست بدهند موفق نمی‌شوند. در همین روزها، ۱۷ ارتش با هم اتحاد کردند و با امکانات بسیار زیاد آمدند که سواحل دریای سرخ را از آن‌ها بگیرند، اما موفق نشدند. بیش از ۵ هزار کشته و ۱۰ هزار زخمی دادند و امروز دیگر طبل آن‌ها از پشت‌بام افتاده و به نیرو‌های در محاصره تبدیل شدند، فرانسه کامل عقب نشست، «حسن باعوم» از رهبران جنوب، نیرو‌های خود را عقب کشید. قبایل دیگر هم که پول گرفته بودند کنار کشیدند، سایرین هم امروز با خوارترین وضعیت در محاصره انصارالله هستند و دسته دسته کشته می‌شوند، همین دو روز گذشته ۱۸۰ نفر از این افراد کشته شدند و این مربوط به جان انقلاب اسلامی است. شاید ما نتوانستیم کمک کنیم، اما جان انقلاب اسلامی در یمن یک ملت گرسنه که هر دو روز فقط یک قوت غذا دارد و ۲۰۰ هزار بار توسط هواپیمای نظامی بمباران شده، به مقاومت وا داشته است. قدرت خداوند آن‌ها را حفظ و موفق می‌کند.

کارشناس مسائل سیاسی منطقه با بیان اینکه انقلاب اسلامی صرفا در خارج قدرت ندارد بلکه در داخل هم قدرتمند است، عنوان کرد: برخی گله‌ها نسبت به برخی مسوولان و سیاست‌ها درست است، اما یادمان باشد که موضوعاتی نظیر گرانی با همه تلخی‌اش انقلاب را از بین نمی‌برد. گرانی بد است تبعیض به مردم و جامعه ضربه می‌زند و باید برطرف شود، اما باید ما حسابی را که خداوند حامی آن است و اراده کرده مقدمه ظهور را فراهم کند، در نظر بگیریم و حساب آن را از این مسائل جدا کنیم. این ماندگاری انقلاب، مساله الهی است خیلی به ما ربطی ندارد اگرچه ما باید پای کار باشیم. اما فکر نکنیم که این انقلاب اسلامی از بین رفتنی است. در همین کشور خودمان با این همه مشکلات اگر یک ندا برای کمک سر داده شود می‌بینید که چه کار‌ها که مردم انجام می‌دهند.

وی در پایان خاطرنشان کرد: با زحمت آقای دکتر صدقی مجموعه موسسه اندیشه سازان نور یک اقدامی را انجام می‌دهد که قرار است در آن انرژی‌های فعال پای کار در جهان را به لحاظ تجزیه و تحلیل کمک کنیم که تحلیل انقلابی و عاقلانه داشته باشند، در داخل هم این نیاز را داریم نباید برخی نیرو‌های انقلابی بدون تحلیل درست با دیدن تحلیل یک سلطنت طلب یا دویچه وله مسئله داشته باشد. گاهی ممکن است یک شخص حزب اللهی به اصل حرف نرسیده باشد، به عنوان مثال اسراییل حمله کرده و یک نقطه را در سوریه زده است. این خبر در صدا و سیما پخش می‌شود از طرف دیگر مخالفان ما آن طرف قصه را پررنگ می‌کنند در حالی که آن خبر اصلی که ما رفتیم و انجام دادیم و هیچ کشوری تا کنون انجام نداده بیان نمی‌شود. اینجاست که نیروی خودی دچار مساله می‌شود و با خود می‌گوید آیا ما در داستان سوریه موفق بودیم یا شکست خوردیم، این برخورد نشان‌دهنده این است که ما سخن را از یک نقطه آگاه مطمئن نگرفتیم. بر همین اساس ما در تلاش هستیم با کمک شما در فضای ملی این مساله را حل کنیم، بستر آن هم اینگونه است که یک شبکه ارتباطی اینترنتی فعال بین ما و شما وجود داشته باشد که سر بزنگاه‌ها تحلیل درست بدهیم و شما در محیطی که هستید تحلیل درست بگیرید. ان‌شاءالله این کار جهادی فضای مجازی را می‌خواهیم با کمک شما انجام بدهیم.

سوال: با توجه به تحولات اخیر در مرداد و موج جدید تحریم‌ها که در آبان ایجاد خواهد شد، ارزیابی شما از وضعیت کشور چیست؟

امروز آمریکا درباره تحریم حرف یا طرح جدیدی ندارد. یکی از اشتباهات آمریکایی‌ها این بوده است که آن کاری را که باید آخر بکنند، ابتدا انجام دادند. تفاوت ما با آن‌ها در این است که حزب‌الله لبنان در جنگ ۳۳ روزه ابتدا نقاط نزدیک اسراییل را می‌زد، وقتی جنگ مقداری جدی‌تر شد نقاط جلوتر را زد، مقدار دیگر که باز جدی‌تر شد، حیفا را زد سپس اعلام کرد که اگر اسراییل بیروت را بزند، ما تل‌آویو را می‌زنیم. حزب الله با عقل خود تل‌آویو را برای امنیت بیروت گروگان گرفت. اینجا اسراییل عملا بیروت را نزد. این عقل انقلابی و حزب اللهی است. اما اگر کار دست آمریکایی‌ها بود در همان ابتدای کار پایتخت دشمن را می‌زدند یعنی در ابتدا ضربه صد درجه را می‌زند. سپس از ضربه ۵۰ درجه صحبت می‌کند! مدل آمریکایی همواره این بوده به همین دلیل هم شکست می‌خورد؛ مدل اقدام آمریکا به صورت تدریج و توالی نیست. به نظر من آمریکایی‌ها در بحث تحریم‌ها علیه همه آنچه را باید، انجام دادند. پس از این آنچه اهمیت دارد، مدیریت و برنامه و تدبیر ما است. ما در زمان کوتاهی می‌توانیم آن را جمع کنیم.

اقتصاد شما بین ۴۰ تا ۱۰۰ میلیارد است که می‌تواند در مراودات تجاری با چند کشور تامین شود، شما می‌توانید در تمام این موارد مبادلات با پول‌های خود را به مبادلات محلی تبدیل کنید. در کشور‌هایی نظیر عراق، هند، چین، ترکیه، روسیه و هر کشور دیگری که قبول دارد با پول کشور خودمان و پول آن‌ها مبادلات انجام شود، می‌توانیم این مبادلات را انجام داده و دلار را حذف کنیم. دست ما از این لحاظ پر است، اما یک تفکر غلط ما را دچار بحران کرده و آن این است تصور می‌شود که بدون غرب نمی‌شود حتی آب کشور را تامین کرد! این تصور که هنوز آمریکا قدرتمند است، گره اصلی ما است اگر رئیس جمهورهمین یک گره را باز کند، ما گردنه و سختی کنونی را پشت سرمی‌گذاریم.

سوال: تحلیل شما نسبت به تنش اخیر آمریکا و ترکیه برسر آزادی کشیش آمریکایی و تحویل گولن چیست؟ آیا اردوغان درست می‌گوید؟

مبنای تنش اردوغان و آمریکا روی قضیه آقای فتح الله گولن است، بزرگترین مخالف اردوغان فتح الله گولن است که شخصیتی نسبتا مذهبی و دارای طرفدارانی هم است، مکتب خانه‌های زیادی در ترکیه، آسیای میانه و جا‌های دیگر دارد. البته مورد حمایت آمریکا و اروپا هم هست. اروغان فکر می‌کند می‌تواند فتح الله گولن را نابود کند و بر این اساس به نظر من این مساله بین ترکیه و غرب حل شدنی نیست، زیرا از یک سو اردوغان لج باز است و از سوی دیگر غربی‌ها گولن را رها نمی‌کنند و حمایت از او را ادامه می‌دهد. الان هم تنش به بخش‌های اقتصادی کشیده شده است البته ترکیه ظرفیت عبور از این مشکل اقتصادی را دارد.

‌در این میان باید گفت: این تحلیل نتیجه وضعیت طرفین است؛ یعنی نتیجه تضاد سیاسی است. میان گولن و اردوغان تضاد فکری نیست این دو در مقاطعی طولانی با هم بودند. دعوا و اختلاف میان این دو بر سر قدرت است که در ادامه به سطح هواداران و حامیان رسیده و امروز یک ابعاد جدیدی پیدا کرده که رو به گسترش است. اینجا دو نظریه است که یکی می‌گوید که اردوغان و آمریکا در پایان با هم کنار می‌آیند، زیرا ترکیه عضو ناتو است و با اسراییل رابطه دارد. نظریه دوم می‌گوید که اختلافات رو به گسترش است. دلایل آن‌ها هم این است که جمع بندی آمریکایی‌ها برداشتن اردوغان است و نشانه آن نیز کودتای نا فرجامی است که دو سال پیش در ترکیه رخ راه انداختند. من خودم نظریه دوم را قبول دارم. اگر این نبود ترکیه در ماجرای سوریه کوتاه نمی‌آمد و همکاری‌های ترکیه و روسیه شکل نمی‌گرفت و الان ایران هم در زمینه اقتصادی با آن‌ها مشکل داشت.

سوال: آخرین وضعیت سوریه و عراق و سرونوشت گروه‌های تکفیری چگونه است؟

آخرین وضعیت در عراق این است که هیچ جای سرزمینی در دست آن‌ها نیست آن‌ها به صورت پراکنده در عراق هستند و عددشان هم حدود ۳۰ هزار نفر است. آنان تلاش می‌کنند خود را بازسازی کنند، اما پس از آن شکست بزرگ نخواهند توانست. مساله امروز عراق، تشکیل دولت است که اگر طی یک ماه آینده دولت جدید مستقر شود فضای امنیتی مناسبی پیدا خواهد شد. در سوریه عملیات ادلب در حال آغاز است. ادلب آخرین استانی است که در اختیار تروریست‌ها قرار دارد و به زودی ارتش عملیات خود را در آنجا شروع خواهد کرد که به نظر می‌آید برای پایان کار یک دوره ۵ یا ۶ ماهه زمان لازم دارد. عملیات ادلب یک عملیات توامان سیاسی و نظامی خواهد بود و پس از آن، آمریکایی‌ها و ترکیه ناگزیر به خروج نیرو‌های نظامی خود از سوریه شده و برای ماندن مقاومت نخواهند کرد.

سوال: اولویت‌های عربستان و انصار الله در جنگ جاری یمن چیست؟

الان انصارالله تحت فشار شدید و در حالت جنگ قرار دارد. همه توجه دشمن هم به این سمت رفته است که طوری کار را مدیریت کنند که انصارالله تبدیل به دولت مستقر نشود، از آن طرف اولویت اول یمنی‌ها تثبیت انصارالله به عنوان یک دولت است. برای تحقق این مساله انصارالله باید نشان دهد خطری برای دریای سرخ نیست، هر چه بتواند این را اثبات کند، به نفع هدف «تشکل دولت» است. وقتی انصارالله تثبیت شد، قوانین بین‌الملل به انصارالله این قدرت را می‌دهد که رژیم حقوقی خود را برای دریای سرخ تعریف کند. همان رژیم حقوقی برای آن قدرت می‌آورد و می‌تواند وضعیت آن را تثبیت کند. در آن صورت سعودی نمی‌توانند بگویند سواحل دریای سرخ دست اوست. بلکه ساحل دریای سرخ تقسیم شده است. بخشی از آن در دست عربستان و بخشی در دست یمن خواهد بود. اگرچه ساحل عربستان سه برابر ساحل یمن است، اما یک نقطه قوت بزرگ ساحل یمن وجود تنگه باب المندب است که در قسمت یمن است این برای انصارالله امتیاز بزرگی است. بحث همکاری‌های امنیتی و نظامی بین عربستان و مصر هم بعید است به نتیجه برسد. چراکه مخالف زیاد دارد. درباره معامله قرن بسیار حرف می‌زنند، اما اکنون ملک سلمان و سیسی از مواضع قبلی خود عقب نشینی کرده اند. مشکلات آن‌ها بسیار زیاد است و با حرف حل نمی‌شود.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها