وقتی پرفسور بودن فی نفسه دارای ارزش است! / گفتمان متزلزلی که تناقضات خود را بروز می‌دهد

کد خبر: 256371

اگر یکی از رقبای سیاسی این طیف با استدلال های مشخص چنین لقبی را برای خود ذکر کرده بود رسانه های مدافع پرفسور لنکرانی چه بلایی بر سر او می آوردند؟! این تناقض فی الواقع عیار گفتمان متزلزلی را نشان می دهد که در آن برخی چیزها فقط برای رقیب بد است اما برای طیف پایداری ممدوح!

وقتی پرفسور بودن فی نفسه دارای ارزش است! / گفتمان متزلزلی که تناقضات خود را بروز می‌دهد
سرویس سیاسی«فردا»: از شگفتی های روزگار سیاست زده جامعه ایران دگردیسی و چرخش های 180 درجه ای برخی افراد و گروه هاست . افرادی که تا دیروز در ذم به کار بردن القاب علمی و الگوهای به قول خودشان وارادتی ،سخن می گفتند در واکنش به یک «خبر معمولی » که دراخبار حاشیه ای سایت فردا درج شده است،اقدام به جمع آوری طومار و استشهادیه با توسل به الگوهای غربی برای اثبات خود شده اند.

ماجرا از این قرار بود که سایت جبهه پایداری در گفتگو با دکتر لنکرانی سخنگوی گروه پایداری از وی به عنوان پرفسورلنکرانی یاد کرد. با توجه به غیر معمول بودن به کار بردن این لقب در یک گفتگوی سیاسی، پایگاه خبری - تحلیلی«فردا» در این خصوص اینچنین نوشت:

«یک سایت نزدیک به گروه پایداری در گفتگویی با باقری لنکرانی وزیر سابق احمدی نژاد از وی به عنوان پرفسور لنکرانی یاد کرد! باقری لنکرانی که از او به عنوان کاندیدای نهایی پایداری نام برده می شود،پزشک و متخصص بیماری‌ های گوارش و کبد است...گفتنی است یکی از مظاهر دلبستگی به فرهنگ غربی و منش فن سالارانه اقبال و توجه به القاب وارداتی است .»

در واکنش به این خبر یکی رسانه‌های پایداری مجددا بر پرفسور بودن لنکرانی تاکید کرد و در این راستا استدلاتی را مبنی بر استاد تمام بودن وی مطرح کرد. در پاسخ»فردا» نوشت که :« این رسانه ها با طرح استدلالاتی پرفسور بودن لنکرانی را بدیهیات دانستند و تاکید کردند وفق روندهای اداری موجود اسناد آن موجود است. استدلال این رسانه ها عمدتا بر روند بورکراتیک و پر اشکال ارتقای اساتید در نظام آموزشی ایران استوار است که بارها از سوی نخبگان انقلابی به نقد کشیده شده است.»

در واکنش به این دو مطلب بسیار کوتاه روز گذشته ، 85 تن از اساتید و پزشکان دوست و همراه دکتر لنکرانی در نامه ای خطاب به مدیر مسئول فردا که در رسانه های پایداری درج شد، در مقام دفاع از دکتر لنکرانی بر آمدند و نوشتند که یکی از مفاخر علمی کشور توسط سایت فردا مورد هتک قرار گرفته است!

متن کامل این نامه به این شرح است؛

مدیر مسئول محترم پایگاه خبری فردا

با سلام و تحیات

اخیرا در آن پایگاه خبری موضوع پروفسوری یا همان استاد تمامی جناب آقای دکتر کامران باقری لنکرانی مورد استبعاد واقع گردیده و با برخی از سرقت‌های عناوین علمی درگذشته به غلط مورد مقایسه قرارگرفته است. درهمین ارتباط ما جمعی از اعضای هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی شیراز، لازم دانستیم نکاتی را متذکر گردیم

1- رتبه استاد تمامی یا پروفسوری یک رتبه دانشگاهی است که با تصویب هیات ممیزه به اعضای هیات علمی اعطا می شود . برای احراز این رتبه لازم است عضو هیات علمی با سابقه حداقل سه سال دانشیاری، امتیازات لازم در حیطه‌های پژوهشی، آموزشی، فرهنگی و اجرایی را کسب نماید. آقای دکتر لنکرانی در سال 1380 به افتخار دانشیاری و در سال 1384 به رتبه استاد تمامی با تصویب هیات ممیزه نایل گردیده اند .

2- از ایشان تاکنون نزدیک به 150 مقاله علمی نمایه برداری در نمایه های بین المللی به غیر از مقالات در نشریات داخلی منتشر شده است. تنها در سال 2013 میلادی که درآغاز ماه چهارم آن هستیم پنج مقاله علمی بین المللی و دو کتاب از ایشان منتشر شده است. شاخص ارجاع که یکی از شاخص های علم سنجی است برای ایشان تاکنون عدد 793 بوده است و H index ایشان نیز در حال حاضر عدد 15 است. مجموعه این شاخص‌ها ایشان را در شمار یکی از پرکارترین و پر ارجاع‌ترین نویسندگان علوم بالینی پزشکی کشور قرارداده است .

3- دکتر لنکرانی درحال حاضر تنها استاد تمام رشته فوق تخصصی بیماری های گوارش و کبد بالغین دانشگاه علوم پزشکی شيراز و يكي از جوانترین آنها در کشور است. وی با سابقه 21 سال تدریس در دانشگاه علوم پزشکی شیراز شاگردان زیادی را تربیت کرده و شاگردان ایشان در کسوت متخصصین داخلی و فوق تخصص‌های گوارش و کبد در بسیاری از نقاط کشور و بعضا خارج از کشور مشغول به خدمت هستند .

4- ایشان درحال حاضر در سه نشریه علمی کشور به عنوان مدیر مسئول و رئیس هیات تحریریه مسئولیت مستقیم دارند

5- در سال‌های اخیر ایشان یکی از مدعوین از کشورمان در همایش های بین المللی علمی در خارج از کشور بوده اند که آخرین آنها سخنرانی در همایش جهانی تحقیقات پزشکی در کشور آفریقای جنوبی با حضور نمایندگان اغلب کشورهای جهان بوده است .

6- ما با دعواهای سیاسی و طرفداران کاندیداهای ریاست جمهوری کاری نداریم اما تقاضای ما از رسانه‌ها این است که طرفداری آنها از کسی، آنها رابه خلاف گویی در مورد دیگران و سایر امور غیر اخلاقی دچار نکند و مفاخر علمی کشور را هتک ننمایند.

در باره این نامه ذکر چند مورد ضروری است؛

1- اینکه یک خبر معمولی رسانه ای با چنین حجم واکنشی مواجه شده باشد امری است که تاکنون کمتر اتفاق افتاده است . این امر غیر مترقبه با پاسخ های غیر مترقبه ای نیز همراه شده است. مشخص نیست که در کدام بخش از دو مطلب بسیار کوتاه سایت فردا که متن آن در ابتدای مطلب درج شد ،مرتبه علمی دکتر لنکرانی زیر سوال رفته است؟ «فردا» صرفا تعریضی به عنوان پرفسور داشته است نه نفی ای بر مرتبه علمی ای آقای لنکرانی بر اساس نظام بورکراتیک دانشگاهی ایران به دست آورده اند( البته در خصوص این نظم بورکراتیک نقدهایی وجود دارد که در ادامه در پی می آید) . بهتر است اطبای محترمی که زحمت تدوین،مهر و امضای این نامه را متقبل شده اند پاسخ دهند که در کجای دو خبر کوتاه سایت فردا مرتبه علمی آقای لنکرانی زیر سوال رفته است؟! و ایضا برای مخاطبان ما آشکار سازند آیا در مکاتبات داخلی نهادهای پزشکی و مراوادات داخلی پزشکان و نهادهای علمی پزشکی به کار بردن عنوان پرفسور رواج کثیر دارد که در یک گفتگوی سیاسی با کسی که نه در مقام یک طبیب که در مقام یک فعال سیاسی نظرات خود را مطرح می کند ، این امر معمول باشد؟

2- استدلالات طرح شده برای مرتبه علمی آقای لنکرانی عطف به توضیح یاد شده مرتبط با مطلب فردا نیست. اینکه ایشان چند مقاله بین المللی دارند یا تا چه حد در حرفه خود مبرز هستند یا خیر به هیچ وجه محل تشکیک سایت فردا قرار نگرفته است . به نظر می رسد اطبای محترمی که در مقام دفاع از همکار خود بر امده اند اساسا مطالب درج شده در پایگاه فردا را ندیده اند و به اقوال بسنده کرده اند. بنابراین طرح مواردی از این دست بیشتر شائبه تبلیغات انتخاباتی دارد تا پاسخ به اخبار یک سایت! در این خصوص توصیه می شود برای موثر بودن این امر اطبای محترم محمل این تبلیغات را درست انتخاب کنند تا به ضد خود بدل نشود. بدیهی است که تاکید بر این القاب باعث تهورستانی از منتقدان گروه متبوع لنکرانی نخواهد شد و جریانات انقلابی بی توجه به این القاب دهان پر کن که متعلق به محیطهای منجمد شبه علمی هستند در عرصه پویای اجتماعی با استحکام معرفتی و با قوت هر چه تمام به نقد و افشای گروههای معاند مردمسالاری دینی و متحجر خواهند پرداخت.

3- توضیحات مبسوطی در خصوص ارائه شده است که ایشان 150 مقاله علمی نمایه برداری در ژورنال های بین المللی دارند یا تنها در سال 2013 میلادی پنج مقاله علمی بین المللی و دو کتاب از ایشان منتشر شده است یا اینکه شاخص ارجاع آثار ایشان بالاست و ...سوال مشخص این است که این موارد آیا موجبات تفاخر علمی در رقابت های سیاسی را فرهم می آورد و مجوز و محملی برای پرفسور خطاب کردن ایشان برای فخر فروشی به رقبای سیاسی است؟ چنانچه گفته شد مطلب«فردا» نقد سیاسی بر به کار بردن لقب پرفسور برای سخنگوی گروه پایداری است نه تشکیک در مرتبه علمی دکتر لنکرانی عضو هیئت علمی دانشگاه شیر.از بنابراین فلسفه تهیه چنین طوماری از اساس زیر سوال است. در عین حال بهتر بود دوستدران آقای لنکرانی از سوابق انقلابی و مجاهدت ایشان در سالهای دفاع مقدس مطالبی را ذکر می کردند که گویا به علت فقدان این دو مورد تاکید بر لقب پرفسوری، یگانه راه ممکن بوده است!

4- بحث مهم دیگر بر سر تاکید «بیجا» بر روند ارتقای بورکراتیک اساتید در ایران و نقش ویژه مقالات آی اس آی است. تاکنون بسیاری از نخبگان انقلابی در این خصوص سخن گفته اند . چه کسی گفته است اگر مقاله ای تخصصی در ایران و در یک نشریه معمولی چاپ شد الزاما سطح علمی آن از مقاله مشابه که در خارج از کشور چاپ شده است پایین تر است؟ با کدام استدلال علمی در این متن جوابیه مدام بر چاپ مقالات بین المللی تاکید شده و آنها را حسن به شمار آورده اند؟ آیا با این روندهای شبه ناک مرجعیت علمی در کشور خود را به دست غرب نداده ایم؟ اگر شاخص چاپ مقاله در ژورنال های بین المللی برداشته شود آیا روند بورکراتیک علم در کشور متحول نمی شود. بدیهی است اگر شاخص «آي اس آي» برداشته شود، واقعيت علمي در کشور به گونه‌اي ديگر رخ مي‌نمايد.

نکته دیگر این است که گرايش به «آي اس آي» توجه انديشمندان داخلي را از نيازهاي علمي واقعي منحرف مي‌کند،به اعتقاد بسیاری سطح «آي اس آي» سطح قابل قبولي نيست و جنبه جامع و تمام عيار ندارد چرا که به خود مقاله اهميت داده نمي‌شود، بلکه ارزش شکلي مجله و اعتبار مجله مد نظر قرار مي‌گيرد. بنابراین تاکید بر روند بورکراتیک معیوب ارتقای اساتید در ایران چیز چز تاکید بر چرخه معیوب فعلی و بی توجهی به رسالت«جنبش ترم افزاری » و تولید علم نیست. دکتر افروغ چندی پیش در این خصوص به درستی چنین گفت: « طرف وزیر است ولی بیش از 60 مقاله علمی- پژوهشی در مدت وزارتش منتشر می‌کند؛ در پاسخ به اینکه چه طور فرصت کردی 60 مقاله علمی پژوهشی بنویسی؟ می‌گوید مقاله مشترک است... نباید ملاک مرجعیت در داوری‌ها باشد. مهم نوشتن و محتوای مقاله، قطع نظر از نام مجله و یا حتی در برخی موارد چاپ آن است. باید به محتوا توجه داشت نه به صورت؛ مهم محتوای مقاله است. به تعبیر آقای گلشنی بسیاری از کسانی که جایزه نوبل بردند مقالاتشان در مجله به اصطلاح شناخته شده پژوهشی چاپ نشده است.... بسیاری از افراد هستند که در دنیا تنها با یک مقاله شناخته شده و شهره شده‌اند. کمیت‌پروری آموزش عالی کشور به قدری است که انسان را تبدیل به ماشین تولید مقاله می‌کند...»

در این خصوص اما رهبر انقلاب به صراحت می فرمایند:« يك نكته‌ي ديگر .. مسئله‌ي ملاك ارتقاء اعضاي هيئتهاي علمي است. اين ملاكها چيست؟ خوب، حالا مقاله و مجلات آي.اس.آي و اينها، همه حرفهاي خوب و درستي است؛ ليكن اينها تنها ملاك نباشد. حالا خود اين مقالات درج‌شده‌ي در مجلات آي.سي.آي هم هميشه ملاك نيست. آن‌چنان كه اهل فن و افراد مطلع به بنده گزارش ميدهند، اينها سطوح مختلفي دارد و آن‌چنان نيست كه صرف اين معنا يك ملاك دائمي به حساب بيايد... » .

5- طیف سیاسی که پرفسور لنکرانی سخنگویی آن را بر عهده گرفته است ،طی سالیان گذشته یکی از مهمترین مولفه های گفتمانی خود را به ظاهر بر نقد فرهنگ فن سالارانه و اقبال به القاب وارداتی قرار داده است. سوال مشخص این است که اگر یکی از رقبای سیاسی این طیف با استدلال های مشخص چنین لقبی را برای خود ذکر کرده بود رسانه های مدافع پرفسور لنکرانی چه بلایی بر سر او می آوردند؟! این تناقض فی الواقع عیار گفتمان متزلزلی را نشان می دهد که در آن برخی چیزها فقط برای رقیب بد است اما برای طیف پایداری ممدوح! امری که مصداق این آیه شریفه است؛«اتامرون الناس بالبر و تنسون انفسکم»

حضرات مدعی که با رویکردی متحجرانه تلفیق تخصص و تعهد را تکنوکراتیک می دانند چگونه اقبال به القاب وارداتی را ممدوح می شمارند؟ آیا توجه و تاکید بر روندهایی که از غرب وارد نهادهای آموزشی ما شده و تفاخر به آنها رونمایی از یک« منش تکنوکرات مآبانه» نیست؟ کجای روندهای شبه علمی ای که در این جوابیه بر آنها تاکید شده است مبتنی بر فرهنگ بومی و اسلامی است؟ در کجای فرهنگ انقلابی و اسلامی چاپ مقاله در یک نشریه غربی واجد ارزش است؟ حضراتی که ادعای بصیرت آنان گوش فلک را کر کرده است این تناقض را چکونه پاسخ میدهند؟ ملاک تقوا و تصدی امور مسلمین در یک جامعه اسلامی «پرفسور» بودن بر اساس معیار های غربی است؟ در جامعه اسلامی ما آیا پرفسور بودن ملاک ارزش است و رتبه استاد تمامی نشانه ای از مفاخر علمی بودن؟ آیا هر کسی که با روندهای غبر بومی و معیوب فعلی به رتبه استاد تمامی رسید جز مفاخر علمی کشور است؟ آیا با صرف این عنوان را دارا بودن می توان داعیه اداره کشور را داشت؟از مدعیان همیشگی می پرسیم که کشور قرار است با این عناوین و مطالب چاپ شده در نشریات غربی اداره شود؟

تجربه نشان داده است که رسانه و افراد منتسب به این طیف سیاسی خاص با توجه به هنرمندی شایانی که در عوض کردن زمین بازی و گریز از بحث های سازنده دارند. از پاسخ به این سوالات طفره خواهند رفت .اما این جوابیه و دست افشانی برای آن، موهبتی بود که عیار گفتمان متزلل و به شدت سیاست زده آنها را عیان کرد. سنت الهی براین امر استوارشده است که تهمت زنندگان و بلوا آفرینان خود در دامی که برای مومنین پهن می کنند گرفتار می شوند و مفری برای گریز ندارند . آنچه که در مطلب فردا و چوابیه اطبای همکار پرفسور لنکرانی بر آن تاکید شده است در واقع عیان شدن این سنت الهی است. کسانی که در تهمت زدن و بی تقوایی از همه سبقت می جویند امروز در دامی که خود گسترده اند گرفتار آمده اند و باید پاسخ دهند اگر تاکید بر القاب وارداتی و برآمده از فرهنگ غرب نشانه بی اعتنایی به مبانی انقلاب اسلامی و اقبال به منش تکنوکراتیک نیست ،پس چیست؟ البته بعید نیست که این رفقا برای گریز از این امر تعریف تکنوکراسی را مانند بسیاری از چیزها دگرگون کنند!

به هر حال وفق توضیحی که اطبای همکار سخنگوی گروه پایداری ارائه کرده اند ، گویا به کار بردن پیشوند «پرفسور» قبل از نام آقای لنکرانی امری ممدوح و بجا است بنابراین به رسانه ها توصیه می شود از این امر ممدوح کناره نگیرند و در مطالبی که از آقای لنکرانی درج می کنند بر این تاکید ورزیده و چرایی آن را نیز شرح دهند!

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها