5 تذكر رهبر معظم انقلاب به «خط تحجر» چه بود؟

کد خبر: 299660

جبهه پايداري امروز به عنوان يكي از گروه‌هاي سياسي در قالب اصولگرايي از زمان تولد كه به انتخابات مجلس نهم باز مي‌گردد تا به امروز به پايگاهي براي تفرقه در ميان اين جريان سياسي بدل شده است كه البته بيشترين تذكرها نيز از سوي رهبر معظم انقلاب در قبال رفتارهاي تند سياسي دريافت كرده است اما متاسفانه هنوز به اتخاذ مواضع بی مبنامبادرت مي‌ورزد.

5 تذكر رهبر معظم انقلاب به «خط تحجر» چه بود؟
سرويس سياسي «فردا»؛ تندروي در هر جناحي سبب ايجاد اصطكاك و تفرقه مي‌شود. درواقع يكي از علل مهم بي اعتبار شدن جايگاه يك گروه و جريان سياسي اتخاذ مواضع تند و غير اصولي است كه اغلب اصل و اصول آن جناح را نقض مي كند و سپس كم كم سبب مي شود كه افكار عمومي در مقابل اين موضع گيري‌هاي تند حساس شوند و مخالفت خود را در ساختار اجتماعي در شرايط گوناگون ابراز دارند؛ چراكه خاستگاه اجتماعي امروز طالب چنين تندرويي‌هايي نيست و اين طعام تندي كه برخي از گروه‌هاي سياسي براي افكارعمومي تهيه مي‌‌كنند، غالبا از سوي مردم پس زده مي‌شود. مشكل اصلي اينجاست كه تندروي يك گروه سياسي در قالب يك جريان سياسي مي‌تواند ضربه مهلكي نيز به آن جريان وارد سازد. مثل اينكه دوستان نادان بدتر از هزار دشمن داناست در اينجا صدق مي‌كند. البته بايد گفت كه اين موضع منفي نه فقط در ميان افكار عمومي بلكه در ميان عقلا و نخبگان نيز نه تنها جايگاهي ندارد بلكه بسيار طرد شده است. تحجر در طول تاريخ ويران كننده بوده است. در دوران امام علي (ع) نيز اين تحجر بود كه به دشمن قوت مي‌داد و حتي سپاه مالك اشتر را كه تا خيمه‌هاي معاويه خود را رسانده بود، باز گرداند. استاد شهيد مطهري نيز در اين زمينه بابي را باز مي‌كند و با اشاره به شهادت امير المومنين (ع) به دست ابن ملجم مرادي بيان مي‌كند كه « بايد دانست كه چه چيز چنان انسان والايي را در محراب نمازش غرق در خون كرد. اگر بگوييم چه كسي بسيار مشخص است كه ابن ملجم مرادي عامل اين شهادت بوده است اما اگر بگوييم چه چيزي همين خشك مغزي و جمودفكري به ميان مي‌آيد كه آفت بزرگي است تا جايي كه بهترين خلق خدا هم به وسيله اين آفت بزرگ به شهادت مي‌رسد.» درواقع اصولگرايان امروز به اين ورطه افتاده‌اند و برخي از گروه‌هاي سياسي در قالب اين جريان سياسي با اتخاذ مواضع تند و غيرعقلاني سبب مي‌شوند كه جامعه نسبت به كل اين جريان موضع منفي بگيرد. گروه پايداري امروز به عنوان يكي از گروه‌هاي سياسي در قالب اصولگرايي از زمان تولد كه به انتخابات مجلس نهم باز مي‌گردد تا به امروز به پايگاهي براي تفرقه در ميان اين جريان سياسي بدل شده است كه البته بيشترين تذكرها نيز از سوي رهبر معظم انقلاب در قبال رفتارهاي تند سياسي دريافت كرده است اما متاسفانه هنوز به اتخاذ مواضع تند مبادرت مي‌ورزد. براي اين منظور به بخشي از اين موارد مي‌پردازيم كه در نوع خود قابل توجه است. ماجرای حمله به سفارت انگلیس واقعه اشغال سفارت انگلیس در هشتم آذرماه 1390 از آن دست حوادثی است که حتی خوشبین ترین تحلیل گران سیاسی هم نمی توانند در خصوص نقش بریتانیا در بروز آن بی تفاوت باشند. برخي اطلاعات حاكي از آن است كه پيش از برگزاري تجمع اعتراضي دانشجويان در مقابل سفارت اين كشور اكثر اسناد سفارت انگليس به سفارت فرانسه انتقال يافته بود و درها به نوع كاملا مشكوكي به روي دانشجويان باز شد. البته در اين ميان مسائلي ديگري نيز به دانشجوياني كه فكر مي‌كردند واقعه تسخير لانه جاسوسي امريكا را تكرار خواهند كرد، چراغ سبز اشتباه نشان داد. حضور برخي از نمايندگان مجلس كه منتصب به جبهه پايداري هستند در اين جريان به اين فكر غلط دامن زد و همين مساله سبب شد كه كارناوال ضد ايراني در داخل ايران توسط سفرا و كارداران كشورهاي غربي راه بيفتند و ... . همين موضوع سبب شد كه رهبر معظم انقلاب در زمينه رفتارهاي غير عقلاني و هيجاني در پوشش انقلابي‌گري تذكر بدهند.
تقریبا 7 ماه بعد از این اتفاقات رهبر معظم انقلاب در دیدار دانشجویان با ایشان تلویحا به اتفاقات آذرماه سال 90 اشاره کرده و كنترل احساسات و پرهيز از تصميم گيري در اوج احساسات را ضروري دانستند و افزودند: حضور تشكلهاي دانشجويي در 2-3 سال اخير در مسائل مختلف اجتماعي - سياسي فعالانه و قابل تقدير بوده است اما در همين سالها مواردي وجود دارد كه براساس احساسات پاك و مقدس دانشجويان، تشكلها تصميماتي گرفته و اقداماتي انجام داده اند كه صحيح نبوده است چرا كه تصميم بايد بر مطالعه موشكافانه و دقيق متكي باشد نه بر احساسات. رهبر انقلاب به عنوان مثال براي روشن شدن مرز آرمانگرايي و احساسات با اشاره به مخالفت بنياني نظام با مجموعه هاي استبدادي منطقه خاطرنشان كردند: با وجود مواضع كاملاً روشن نظام در اين زمينه، نبايد با كار ديپلماسي سنتي و متعارف مخالفت شود. واقعه قم و تذكر جدي رهبر انقلاب به تندروها علي لاریجانی در جلسه علنی یکشنبه 15 بهمن سال 91- جلسه استیضاح عبدالرضا شیخ الاسلامی وزیر سابق تعاون، کار و رفاه و اجتماعی- در مواجهه با اقدام تخریبی رئیس جمهور به پاسخ برخواسته و در نهایت به رئیس جمهور اجازه صحبت نداده و او را با این جمله بدرقه کرده بود: «به سلامت...شما در یک جلسه علنی شئونات نظام جمهوری اسلامی را رعایت نکردید». درباره حادثه آن روز مجلس رهبر معظم انقلاب این جملات را استفاده کردند: در این ماجرا متأسفانه رئیس یک قوه به استناد یک اتهام ثابت نشده و حتی مطرح نشده در دادگاه، دو قوه دیگر یعنی مجلس و قوه قضائیه را متهم ساخت که کاری بد، ‌غلط، نامناسب،‌ خلاف شرع، خلاف قانون و خلاف اخلاق بود. ایشان خاطرنشان کردند: دفاع رئیس محترم مجلس هم قدری زیاده‌روی بود و لزومی نداشت.
قبل از این بیانات اما اتفاقی که در قم رخ داد، برگی دیگری بر تندروی های جریان خاصی در کشور افزود. علی لاریجانی که حرم حضرت معصومه (س) در حال سخنرانی بود، با شعار عده ای خاص مواجه شد که قصد برهم زدن سخنرانی وی را داشتند. در ادامه هم با پرتاپ کفش و مهر موفق شدند لاریجانی را از ادامه سخنرانی بازدارند. چندهفته بعد از این حادثه یکی از سایت های خبری، با انتشار مستندی، به تطبیق چهره های اغتشاشگران حادثه 22 بهمن قم، با افرادی که در سلسله نشست های جبهه پایداری حضور پیدا کرده بودند، پرداخت. اخباری از تذکر یکی از مسئولان عالی رتبه به مرتضی آقا تهرانی دبیر کل جبهه پایداری در این باره حکایت می کرد. اقا تهرانی وقتی با سوال خبرنگار مهر مواجه شد که آیا شمادر خصوص اتفاقات روز 22 بهمن شهر قم تذکری دریافت کرده اید؟ گفت: شما چه کار داری! این موضوع سری بوده و جلسه علنی نبوده است. وی در پاسخ به سوال دیگری مبنی بر اینکه آیا به شما توصیه شده است در خصوص حوادث 22 بهمن قم که در آن به ساحت مقدس حرم حضرت معصومه(س) اهانت شده و توهین هایی نیز به رئیس مجلس شورای اسلامی انجام گرفت موضع گیری کنید؟ گفت: من بنا ندارم مطلبی که تنها به من گفته اند را بگویم. 28 بهمن ماه رهبر معظم انقلاب با انتقاد صريح و شديد از اقدام اخير برخي افراد در بر هم زدن مجلس سخنراني رئيس مجلس در قم افزودند: اينكه عده اي برخي را ضدولايت و ضد بصيرت بنامند و شعار بدهند نظير آنچه اخيراً در قم روي داد، اقدامي غلط است و بنده كاملاً مخالف اين كارها هستم كه قبلاً هم نظير آن در مرقد مطهر حضرت امام (ره) اتفاق افتاد و به مسئولان تذكر دادم جلوي اين كارها را بگيرند. رهبر انقلاب افزودند: كساني كه راه مي افتند و شعار مي دهند اگر واقعاً حزب اللهي و مؤمن هستند بدانند كه اين كارها به ضرر كشور و خلاف شرع است و اگر هم اعتنايي به اين حرفها ندارند كه حسابشان جداست. ماجرای تکلیف گرائی بدون توجه به نتیجه گاهی یک اندیشه غلط آنچنان در ذهن و مغز برخی آدمها جا خوش می‌کند که اصلاح آن سخت و حتی ناممکن است. مساله تكليف گرايي كه بنيانگذار انقلاب اسلامي آن را مطرح كردند يكي از اين موارد است كه بسيار مورد توجه اعضاي جبهه پايداري قرار گرفت و با پررنگ كردن همين مضمون به سراغ انتخابات رياست جمهوري دوره يازدهم رفتند. با وجود اينكه مشخص بود كانديداي مورد حمايت اين گروه سياسي راي زيادي براي پيروز شدن در انتخابات ندارد اما در اين زمينه مطرح مي‌شد كه اين كانديدا تنها فرد شايسته‌اي است كه اگر هم راي نياورد به تكليف عمل شده است و ديگر نتيجه چندان مهم نيست و نبايد بر اساس آن خود را ملامت كرد. متاسفانه در اين زمينه تكليف‌گرايي عنواني شد كه حتي اصولگرايي را نقض مي‌كرد. به اين معنا كه اعضاي اين جبهه بيش از اينكه خود را اصولگرا و داخل در ساختار كلي اين جريان ببينند، مساله تكليف‌گراي بدون احتساب نتيجه را مطرح مي كردند كه اين موضوع نيز در ديدار دانشجويان با رهبر انقلاب كه در ۱۳۹۲/۰۵/۰۶ برگزار شد، توسط رهبر انقلاب به درستي تبيين شد كه مخالف راي و نظر و راه غلطي بود كه اين گروه سياسي در دوران انتخابات طي كردند. رهبر انقلاب به توضيح و تشريح اين عبارت پرداختند و بيان كردند:‌ »ما دنبال تكليف هستيم. آيا اين معنايش اين است كه امام دنبال نتيجه نبود؟ چطور ميشود چنين چيزى را گفت؟ امام بزرگوار كه با آن شدت، با آن حدّت، در سنين كهولت، اين همه سختى‌ها را دنبال كرد، براى اينكه نظام اسلامى را بر سر كار بياورد و موفق هم شد، ميشود گفت كه ايشان دنبال نتيجه نبود؟ حتماً تكليف‌گرائى معنايش اين است كه انسان در راه رسيدن به نتيجه‌ى مطلوب، بر طبق تكليف عمل كند؛ برخلاف تكليف عمل نكند، ضدتكليف عمل نكند، كار نامشروع انجام ندهد؛ والّا تلاشى كه پيغمبران كردند، اولياى دين كردند، همه براى رسيدن به نتائج معينى بود؛ دنبال نتائج بودند. مگر ميشود گفت كه ما دنبال نتيجه نيستيم؟ يعنى نتيجه هر چه شد، شد؟ نه. البته آن كسى كه براى رسيدن به نتيجه، برطبق تكليف عمل ميكند، اگر يك وقتى هم به نتيجه‌ى مطلوب خود نرسيد، احساس پشيمانى نميكند؛ خاطرش جمع است كه تكليفش را انجام داده. اگر انسان براى رسيدن به نتيجه، بر طبق تكليف عمل نكرد، وقتى نرسيد، احساس خسارت خواهد كرد؛ اما آن كه نه، تكليف خودش را انجام داده، مسئوليت خودش را انجام داده، كار شايسته و بايسته را انجام داده است و همان طور كه قبلاً گفتيم، واقعيتها را ملاحظه كرده و ديده است و بر طبق اين واقعيتها برنامه‌ريزى و كار كرده، آخرش هم به نتيجه نرسيد، خب احساس خسارت نميكند؛ او كار خودش را انجام داده. بنابراين، اين كه تصور كنيم تكليف‌گرائى معنايش اين است كه ما اصلاً به نتيجه نظر نداشته باشيم، نگاه درستى نيست.» ماجرای وحدت شکنی با نیت خالص سازی مساله تصفيه و خالص سازي جبهه پايداري در جريان اصولگرايي يكي از موارد ديگري است كه به تناوب موجب شده است كه اين جريان به ايجاد تفرقه در ميان اصولگرايان دامن بزند. در انتخابات مجلس نهم اين مساله به صورت بسيار فاحشي رخ نمود كه سبب شد جبهه متحد اصولگرايي يك ليست واحد ارائه دهد و از سوي ديگر جبهه پايداري نيز به ليستي كه تنها مورد تاييد خود بود تاكيد مي كرد. مساله دست گذاشتن به روي دكمه delet و حذف بسياري از چهره‌هاي شاخص اصولگرايي سبب شد كه تخم تفرقه ميان اصولگرايان پاشيده شود كه ثمره آن پيروزي رقيب اصولگرايان در انتخابات رياست جمهوري دوره يازدهم بود. جبهه پايداري در اين زمينه چنان عرصه و دامنه اصولگرايي را تنگ گرفته است كه بسياري از اصولگرايان در اين دامنه نمي‌گنجند و از همين رو در بسياري از موارد بيم آن در جريان اصولگرايي مي‌رفته و مي رود كه اصولگرايي با اين تنگ نظري‌ها از قالب يك جريان متحد و بزرگ به يك گروه سياسي كوچك بدل شود كه اين يعني تيشه به ريشه زدن جريان اصولگرايي توسط عوامل داخلي. رهبر معظم انقلاب همواره در زمينه وحدت شكني با نيت خالص سازي تذكر داده‌اند و در اين زمينه بيان داشته‌اند:‌ »در صدر اسلام، خوب، با پيغمبر اكرم يك عده بودند؛ سلمان بود، اباذر بود، ابىّ‌بن‌كعب بود، عمار بود، كى بود، كى بود؛ اينها درجه‌ى اول و خالص‌ترينها بودند؛ عده‌اى ديگر از اينها يك مقدارى متوسطتر بودند؛ يك عده‌اى بودند كه گاهى اوقات پيغمبر حتّى به اينها تشر هم مي زد. اگر فرض كنيد پيغمبر در همان جامعه‌ى چند هزار نفرى - كه كار خالص‌سازى خيلى آسانتر بود از يك جامعه‌ى هفتاد ميليونى كشور ما - ميخواست خالص‌سازى كند، چه كار مي كرد؟ چى برايش مي ماند؟ آن كه يك گناهى كرده، بايد مي رفت؛ آن كه يك تشرى شنفته، بايد مي رفت؛ آن كه در يك وقتى كه نبايد از پيغمبر اجازه‌ى مرخصى بگيرد، اجازه‌ى مرخصى گرفته، بايد مي رفت؛ آن كه زكاتش را يك خرده دير داده، بايد مي رفت؛ خوب، كسى نمي ماند. امروز هم همين جور است.» ايشان درجاي ديگر توضيح مي دهند‌: «اينجورى نيست كه شما بيائيد افراد ضعاف‌الايمان را از دائره خارج كنيد، به بهانه‌ى اينكه مي خواهيم خالص كنيم؛ نه، شما هرچه مي توانيد، دائره‌ى خلّصين را توسعه بدهيد؛ كارى كنيد كه افراد خالصى كه مي توانند جامعه‌ى شما را خالص كنند، در جامعه بيشتر شوند؛ اين خوب است. از خودتان شروع كنيد؛ دور و بر خودتان، خانواده‌ى خودتان، دوستان خودتان، تشكل خودتان، بيرون از تشكل خودتان. هرچه مي توانيد، در حوزه‌ى نفوذ تشكل خود، براى بالا آوردن ميزان خلوصهاى فردى و جمعى تلاش كنيد؛ كه نتيجه‌ى آن، خلوص روزافزون جامعه‌ى شما خواهد شد. راه خالص كردن اين است.» انتقاد از کسانی که دولت را سازشکار می دانستند رويكرد كلان و راهبردي رهبر معظم انقلاب همواره سبب شده است كه ايشان بدون در نظر گرفتن دعواهاي سياسي به مسائل بپردازند؛ رويكردي كه هم تقويت كننده وحدت داخلي است و هم سبب مي‌شود كه تيم مذاكره كننده در داخل كشور با پشتوانه لازم به سراغ پرونده هسته‌اي برود. متاسفانه نگاه منفي كه در اين راستا از سوي برخي از گروه هاي سياسي تندرو وجود داشت سبب مي‌شد كه انواع و اقسام برچسب‌هاي سياسي به تيم مذاكره كننده هسته‌اي كشورمان زده شود. توهين‌هايي مانند سازشكار بودن و عدم بي‌اعتمادي به دستگاه ديپلماسي سبب شده بود كه اكثرا در رسانه‌هاي اين جناح پس از پايان جلسات تيم مذاكره كننده هسته اي كشورمان و پنج قدرت جهاني سيل انتقادات به سوي عملكرد آنان روانه شود. مطلب ديگري كه در اين زمينه بسيار مشهود بوده است، به تيم مذاكره كننده قبلي و ارتباط سياسي جبهه پايداري با سعيد جليلي باز مي‌گردد. درواقع پس از اينكه جليلي از رياست تيم مذاكره كننده هسته‌اي كنار گذاشته شد و ظريف جاي او را گرفت، همواره از سوي رسانه‌هاي جبهه پايداري اينطور وانمود مي‌شود كه تنها جليلي مي‌تواند و مي‌توانست سكاندار هدايت اين تيم باشد و در غير اين صورت تيم ظريف با وادادگي مقابل غرب موجب شكست ايران در اين پرونده مي‌شود. رهبر معظم انقلاب دراين زمينه نيز در مقابل اشاعه اين تفكر در آخرين سخنراني كه داشتند، ايستادند و به طور جد حمايت خود را از تيم مذاكره كننده هسته‌اي ايران ابراز داشتند. رهبر حکیم انقلاب اسلامی در این سخنان تاکید کردند که نه کسی می‌تواند تیم جدید سیاست خارجی کشورمان را سازشکار بخواند و نه کسی اجازه تضعیف آنها را دارد. رهبری انقلاب، ضمن حمایت از مجموعه مسئولان و مذاکره‌کنندگان با 1+5، تأکید کردند: اینها فرزندان انقلاب و مأموران جمهوری اسلامی هستند که با تلاش فراوان در حال انجام دادن مأموریت سخت خود می‌باشند و «هیچ کس نباید آنها را تضعیف کند، مورد توهین قرار دهد یا سازشکار بداند.»
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها