انتشار نامه‌ای از قيصر در هند+دست‌خط

کد خبر: 131508

«شاعران پارسي‌زبان در هند» نمونه‌اي از دست‌خط «قيصر امين‌پور» شاعر نامي ايراني را در تارنماي خود منتشر كرده‌اند كه شامل نامه‌اي از قيصر به پروفسور «يونس جعفري»، استاد داشنگاه و مدرس زبان فارسي به خاورشناسان اروپايي است.

انتشار نامه‌ای از قيصر در هند+دست‌خط

فارس: تارنماي «شاعران پارسي‌زبان در هند»، نامه‌اي از «قيصر امين‌پور» به استاد زبان فارسي هندي را منتشر كرده است كه در آن نظر خود را درباره حريم و حدود آشنايي‌ها و همچنين ترجمه به‌ويژه ترجه شعر بيان كرده است. «شاعران پارسي‌زبان در هند» نمونه‌اي از دست‌خط «قيصر امين‌پور» شاعر نامي ايراني را در تارنماي خود منتشر كرده‌اند كه شامل نامه‌اي از قيصر به پروفسور «يونس جعفري»، استاد داشنگاه و مدرس زبان فارسي به خاورشناسان اروپايي است. در توضيح عكس منتشر شده در اين تارنما، آمده است: «در دهلي‌نو بزرگداشتي براي قيصر عزيز گرفتيم و خيلي‌ها آمدند؛ از جمله استادان هندي، پيرمردي به نام پروفسور «يونس جعفري» بود. ايشان از صائب‌پژوهان و استادان بازنشسته دانشگاه دهلي‌ست. نامه‌اي آورد كه به «قيصر» نوشته بود و يكي از شعرهايش را به انگليسي ترجمه كرده بود. و از آن جا كه پروفسور «جعفري» به بسياري از خاورشناسان اروپايي درس زبان فارسي مي‌دهد، ترجمه شعر «قيصر» را براي يكي از خاورشناسان مقيم لندن فرستاده بود و ايشان هم علاقمند شده بود كه شعر را در يكي از مجلات انگليس چاپ كند. «جعفري» در نامه‌اي كه به «قيصر» مي‌نويسد به نثر و شعر قيصر اشاره مي‌كند و آن را بسيار پخته و زيبا مي‌داند و او را دوست نديده خطاب مي‌كند و از آن‌جا كه پروفسور «جعفري» هم در حوالي سال‌هاي دهه چهل در دانشگاه تهران درس خوانده و شاگرد بزرگاني چون «فروزانفر» و «معين» بوده، قيصر را همكار و دوست خطاب مي‌كند.» در ابتداي نامه «قيصر امين‌پور» به پروفسور «يونس جعفري» پس از عرض ارادت‌هاي معمول آمده است: «مي‌خواستم مثل شما در عنوان نامه از تعبير «دوست ناآشنا» استفاده كنم؛ بعد ديدم مگر همه‌ دوستي‌ها و دوستان ابتدا ناآشنا نيستند؟ اصلاً آشنايي يعني چه؟ آيا اينكه كسي از فرسنگ‌ها دور، با زبان و فرهنگي ديگر و از قوم و قبيله‌اي ديگر درد دل كسي ديگر را بشنود، دريابد و بكوشد آن را به دل ديگري پيوند بزند، خود بهترين معني آشنايي و حتي خويشاوندي روحي نيست؟ چه بسا خويشاوندان كه با يكديگر بيگانه‌ و دشمنند! و چه بسا دوستان و خويشاوندان كه هيچ‌گاه و هيچ‌جايي يكديگر را نبينند و نشناسند! كما اينكه من ديگر لازم نمي‌بينم براي شما كه آشناييد و خود معلم مثنوي معنوي هستيد بيش از اين درباره آشنايي راستين سخن بگويم: پس زبان محرمي خود ديگر است / همدلي از همزباني بهتر است». «قيصر» در بخش ديگري از نامه خود با اشاره به ترجمه شعرش به زبان انگليسي و انتشار آن در نشريه‌اي اروپايي به همت پروفسور «يونس جعفري»، مي‌نويسد: «اما سخن درباره ترجمه و به ويژه ترجمه شعر فراوان است و راستش من گذشته از شخصي شاعر و مترجم و زمان و مكان و نوع و سبك شعر، به طور كلي انتظار و اعتماد چنداني به ترجمه شعر ندارم. به ويژه شعر سنتي فارسي كه شديداً به زبان، قالب، قواعد و شگردهاي خاص خود وابسته است و اينها چيزهايي است كه غالباً در هر ترجمه‌اي از دست مي‌رود حال چه شاعر «مولوي» و «حافظ» باشد و چه مترجم «فيتز جرالد» يا «مسيو دونالد» يا استاد جعفري!»

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها