جا به جایی مشکوک سرمربیان لیگ برتری

کد خبر: 188462

برکناری ناگهانی دو سرمربی نسبتا موفق در لیگ برتر، بار دیگر تبدیل به نمادی شد برای بیماری فوتبال ایران.

گل: تغییرات روی نیمکت تیم ها برای فوتبالی که در آن مدیریت تخصصی یک واژه بی معناست به ابزاری برای خروج از بحران تبدیل شده و این طاعون بی درمان سرتاپای فوتبال مان را در برگرفته است. به همین دلیل و در سایه نبود نگاه عمیق و آسیب شناسانه است که کسی متوجه نمی شود چرا درخشان از شاهین می رود و با تغییر کدام ساختار برمی گردد. چرخش حول محور این دایره تمامی ندارد و حالا در بازی آسایب به نوبت، قرعه فال به نام بلاژ و صالح افتاده تا جای خود را به ابو وتقوی بدهند. دو مربی آبادانی که لابد آمده اند تا در 8هفته پایانی معجزه کنند. صالح و کارنامه سال اولش در امر سرمربیگری را باید خاکستری دید و نگاهی که روز نخست وی را بر این مسند نشاند باید پاسخگوی این چرایی باشد که از او چه می خواست و چرا آمد وچرا رفت؟ نارنجی های استان البرز را با همین سئوال سه وجهی تنها می گذاریم وسراغ نارنجی جامگان کویر نشین می رویم که گویا نمی دانند تیمشان را باید از شالوده مرمت می کردند وگرنه همانگونه که رفتن صمد گره گشای دردها نبود، بلاژ نیز با رفتنش حلوای شیرین صعود را پشت پای خود به یادگار نمی گذارد. صعود از خانه های پایینی این آپارتمان 18 طبقه با آسانسور برنامه وتدبیر ممکن است اما مدیران مس چاره را در گردن زدن مسگر شوشتری دیده اند تا فشارها را از دوش خود بردارند. بلاژ در مدت حضورش در مس از داشته هایش خوب بهره برد و توقع روییدن گل یاس از بوته خرزهره اشتباهی است که ره به بن بست می برد. فوتبال ما سالهاست با این اندیشه غلط زندگی می کند والبته اغلب دست به خودکشی می زند تا بلکه زیر سایه رفت وآمد مردان نیمکت نشین چاره ای برای دردهای تیم ها بیابند. مدیران مس می توانند پاسخگوی این سئوال باشند که از چیرو چه مطالبه ای داشتند که لاوصول ماند و چرا تیمشان بعد از صعود به آسیا به همراه مظلومی از ثبات فاصله گرفته و روز به روز هم حواشی اش بیشتر وپررنگ تر می شود؟ مرد کروات می توانست متر خوبی باشد تا بدانیم که اگر او هم مرهم زخم های نماینده کویر نیست باید عیب را در نقطه ای دیگر جستجو کرد اما بر حسب عادت بازهم گیوتین سراغ نیمکت رفت و نگاه ساده پندار مدیران ما چاره را در عزل ونصب های تکراری دید. ما همانیم که روزی از ایویچ فاصله گرفتیم، همایون شاهرخی را به برانکو ترجیح دادیم و گرانچاری که امروز صدرنشین لیگ است را از پرسپولیس راندیم. تکلیف کخ با تیم فتح الله زاده که مشخص بود و این بازی را پایانی نیست. چرا؟ حق با سهراب است که می گفت «بد نگوییم به مهتاب اگر تب داریم». سهراب کشی کار سختی نیست. نوشداروی قبل از مرگش را بیابید.

۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

اخبار مرتبط سایر رسانه ها

    نیازمندیها

    تازه های سایت

    سایر رسانه ها