گعده، کافه نشینی متفاوت!

کد خبر: 81657

علی اشرف فتحی، نویسنده وبلاگ تورجان در آخرین پست اش به بررسی پدیده «گعده» پرداخته است. این طلبه تصریح می کند که گعده ی روحانیون همانند کافه نشینی روشنفکران است، گرچه تفاوتی از جنس تفاوت روحانیت و روشنفکری و تاثیر بیشتر روحانیت بر مردم دارد. نوشته وی بدین شرح است:

واژه «گعده» را عرب‌ها رايج کردند و به تدريج وارد ادبيات حوزوي و عمومي ما ايراني‌ها هم شد. در گويش محلي عرب‌هاي عراقي، حرف قاف را همچون گاف تلفظ مي‌کنند. درست مثل ترک‌ها که چنين گويشي دارند. بنا بر همين قاعده بود که به جاي «قعده»، واژه گعده رايج شد و اکنون نيز در زبان فارسي هم بومي شده و رواج دارد. قعده مثل جلسه، به معناي نشستن است. هرچند برخي عالمان لغت عرب، تفاوت‌هايي قائل شده‌اند. اگر روزي در ايران، روشنفکران و نويسندگان در کافه نادري مي‌نشستند و گپ مي‌زدند، در عراق، مصر، اردن و ساير بلاد عربي نيز، قهوه‌خانه‌ها و منازل به کانون شب‌نشيني‌ها و گپ زدن‌هاي عوام و خواص بدل شده بود. حتي برخي از پژوهشگران، بخشي از موفقيت سيد جمال‌الدين اسدآبادي را مديون حضور مستمرش در گعده‌هاي شبانه قهوه‌خانه‌هاي مصر و ترويج ديدگاه‌هايش از اين طريق مي‌دانند. گعده‌هاي روحانيون و علماي حوزه علميه نجف (اين ديرپاترين حوزه شيعي) هم تاريخ مفصلي دارد. روزگاري در اين شهر، حتي دروس خارج نيز حالت گعده داشته است. آنگونه که حجت‌الاسلام والمسلمين سيد حسين خميني (نوه امام خميني)، از گفته‌هاي پيشکسوتان خود به ياد مي‌آورد، زماني دور در نجف به دليل کم‌شمار بودن طلاب، دروس خارج حوزه که عالي‌ترين سطح تحصيلات حوزوي است، در قالب گعده‌هاي استاد با شاگردانش برگزار مي‌شده و تا چند ساعت هم به طول مي‌انجاميده است. استاد و شاگردان، چاي مي‌خورده‌اند و گپ مي‌زده‌اند و مباحثه خود را تا چند ساعت ادامه مي‌داده‌اند. با پيدايش حوزه قم در اواخر سلطنت احمد‌شاه قاجار به دست دانش‌آموختگان حوزه نجف، رسم و رسوم نجف هم به قم سرايت کرد و گعده‌ها بومي شد. قمي‌ها که بر خلاف نجفي‌ها اجتماعي‌تر بودند و به مساله تبليغ اهميت ويژه‌اي مي‌دادند، از گعده‌ها به عنوان ابزاري براي تبليغ باورهاي خود نيز بهره مي‌جستند. خاصيت هر گعده‌اي مثل همه شب‌نشيني‌ها اين است که موضوع خاصي ندارد. از هر دري سخني مي‌رود و حرف، حرف مي‌آورد. مرحوم آيت‌الله سيداحمد زنجاني از علماي مشهور حوزه قم در دهه 40 و 50 شمسي و پدر آيت‌الله العظمي سيدموسي شبيري زنجاني هم در نخستين سال‌هاي تأسيس حوزه قم کتابي نوشت که نامش، مهم‌ترين ويژگي گعده بود: «الکلام يجرّ الکلام» يعني حرف، حرف مي‌آورد. کتابي که در آن از هر دري سخني رانده شده است؛ از تاريخ، داستان، فقه، سياست، دين و... علماي بزرگ هم به تناسب مقام و موقعيت خويش، گعده‌هاي مهمي داشته و دارند که در آن مي‌توانند مسائل فقهي و اصولي را با شاگردان و نزديکان به بحث بگذارند و به نتيجه‌اي برسند. البته گاهي در اين گعده‌ها حرف‌هاي خودماني‌تري هم مطرح مي‌شود و در چند دهه اخير هم که فضاي حوزه‌هاي علميه سياسي‌تر شده است، حرف‌هاي سياسي هم رد و بدل مي‌شود. معمولا ورود به گعده‌هاي مراجع و علماي حوزه، مخصوص اعضاي بيت، دفتر يا شاگردان خاص است و از همين رو ديدن آن و شنيدن حرف‌ها بسيار جالب و به يادماندني است. علماي قم به دليل هواي گرم اين شهر در ايام تابستان که دروس حوزه تعطيل است، يا به شهرهاي ديگر مثل مشهد مي‌روند يا به روستاهاي خوش آب و هواي قم پناه مي‌برند. روستاهاي وشنوه، خاوه، کرمجگان و فردو چهار روستاي خوش آب و هواي قم هستند که همواره ميزبان تابستاني علما بوده‌اند. آيت‌الله‌العظمي بروجردي به وشنوه مي‌رفت و دروس و گعده‌هاي خود را در اين روستا برقرار مي‌کرد. آيت‌الله العظمي سيدصدرالدين صدر هم به کرمجگان مي‌رفت. آيت‌الله منتظري و آيت‌الله شبيري زنجاني هم روابط بسيار نزديکي با هم دارند، به خاوه مي‌روند و ييلاق مي‌کنند. آنها اقامتگاه‌هايي در اين روستا دارند و به ديد و بازديد يکديگر نيز مي‌روند. روستاي خاوه در تابستان‌هاي داغ قم، گاهي ميزبان روشنفکران و سياسيوني چون دکتر سروش و سعيد حجاريان يا مبارزيني چون عزت شاهي مي‌شود که به ديدن آيت‌الله منتظري مي‌آيند و با وي گعده مي‌کنند. در درجات بعد نيز ساير روحانيون و طلبه‌هاي حوزه هم گعده‌هاي خاص خود را دارند. حياط مدرسه فيضيه را مي‌توان محل برگزاري بسياري از اين گعده‌ها دانست. البته طلبه‌هاي حجره‌نشين هم در حجره‌هاي خود گعده دارند و به مقتضاي جواني خود از سياست، ورزش، درس، مشکلات زندگي طلبگي و... سخن مي‌گويند. گاهي شوخي هم مي‌کنند و لطيفه هم مي‌گويند. طلبه‌هاي قديمي هم که اکنون به نام فضلا و روحانيون شهره‌اند، رفاقت‌هاي قديمي خود را حفظ کرده‌اند و گعده را بهانه‌اي براي تداوم دوستي دوران طلبگي مي‌دانند. محمد علي ابطحي درباره گعده هفتگي اعضاي بيت و دفتر امام چنين نوشته است: «در بيت امام از زمان مرحوم حاج احمد آقا هفته‌اي يک شب گعده هست. دوستان و علاقه‌مندان خصوصي‌تر براي حفظ رفت و آمد در بيت امام به آنجا مي‌روند. حاج حسن آقا خميني هم با اينکه در قم مشغول تحصيل جدي است، ولي هفته‌اي يک شب خود را به تهران مي‌رساند و دوستان هم به آنجا مي‌روند.» گعده را همانگونه که گفته شد مي‌توان مشابه کافه‌نشيني روشنفکري دانست. با اين تفاوت که در جامعه ما به دليل ارتباطات گسترده‌تر روحانيون با اقشار مختلف مردم و نيز رده‌هاي گوناگون مسوولان حکومتي، گعده‌هاي آنها هم تاثيرات خاص خود را دارد و بر خلاف كافه‌نشيني روشنفکران، به فضاي خاص يک طبقه اجتماعي محدود نمي‌شود. چه بسا فتاواي مهمي که در اين گعده‌ها به بار مي‌آيد و چه بسا تصميمات مهم سياسي و اجتماعي که در اين نشست‌هاي خودماني گرفته مي‌شود. لینک مطلب
۰

دیدگاه تان را بنویسید

 

تازه های سایت