یادداشتی از جواد شاملو
دنیا از لنز میلیتاریسم
یکی از دامگاههای کشورها و قدرتها و ملتها، نظامیگری صرف و عینک میلیتاریسیتی به چشم زدن و دنیا را تنها از لنز مناسبات قدرت نظامی نگریستن است.
گروه سیاست سایت فردا - جواد شاملو در سرمقاله «رسالت» نوشت: یکی از دامگاههای کشورها و قدرتها و ملتها، نظامیگری صرف و عینک میلیتاریسیتی به چشم زدن و دنیا را تنها از لنز مناسبات قدرت نظامی نگریستن است. برعکسِ کسانی که فکر میکنند باید بهکل امور نظامی را بیاولویت پنداشت و بهجای موشک، تنها گفتمان را در نظر داشت؛ کسان دیگری هم هستند که غرقاند در تحلیلها و معادلات امنیتی و نظامی. به نظر میرسد رویکرد شخص رهبر معظم انقلاب، دقیقا در میانه این پیوستار قرار دارد. ایشان علاوه بر آنکه قوت نظامی را دستوری قرآن و واجبی عقلانی میدانند، همواره مؤلفههای دیگری را هم در تفسیر رخدادهای جهان لحاظ میکنند. یکی از این مؤلفهها که ماهیتی کاملا غیر نظامی دارد، حیثیت و وجهه دشمن و جبهه باطل است که با ظلم از بین میرود. این نگرش از اعتقادات شیعی ما برمیخیزد. شیعه، حضرت اباعبدالله علیهالسلام و اولاد و اصحاب ایشان را پیروزی قطعی رزمگاه کربلا میداند؛ درحالیکه ظاهرا یاران حق شکست سختی متحمل شدند. اما شیعه، پیروزی را در روشنگری و هدایت میداند؛ کما اینکه در زیارت اربعین هدف حضرت را رهاسازی مردمان از گمراهی و حیرت عنوان میکنیم و چون این هدف به احسن وجه محقق شد، امام حسین علیهالسلام نیز به احسن وجه پیروز معرکه گردید.
این نگرشی است که رهبری معظم در خطبههای نماز عید بار دیگر به آن توجه دادند و ما با در نظر گرفتن آن، صحنه جنگ جبهه مقاومت با رژیم غاصب و جانی صهیونیستی را بهکل متفاوت درک خواهیم کرد. ۶ ماه است که مردم غزه بیامان کشته میشوند و جبهه مقاومت، از لبنان گرفته تا ایران بعضی سرداران رشید خود را ازدستداده است. در مقابل چه دستاوردی داشتهایم؟ عقل نظامیگرای صرف و میلیتاریسیتی میگوید هیچ و اگر خوشبین باشد، حداکثر میگوید دشمن هم دستاوردی نداشته و اگر بدبین باشد، دشمن را پیروز قلمداد میکند. فورا میگوید حماس، شمال غزه را ازدستداده و رژیم غاصب در پی نفوذ به رفح است و غزه نهایتا زیر نفوذ اسرائیل، توسط تشکیلات خودگردان اداره خواهد شد و تحلیلهایی ازایندست.
این نگاه برای تعیین پیروز و مغلوب، تنها به نقشه و تیتر اخبار مینگرد. اما در نگاه رهبر انقلاب در این ۶ ماه نهتنها ذات رژیم صهیونیستی برای جهانیان عیانتر از پیش گشته، بلکه اتفاق بسیار مهمتری افتاده و به تعبیر ایشان «ذات شریر تمدن غربی» علنا به دنیا نشان داده شده است. این یعنی پایان قرنها سلطهگری یک تمدن پر زرق و برق که بر قلب و عقل بسیاری از مردم جهان حکومت میکرد. آنچه دارد معنا و حیثیت خود را از دست میدهد، تمدنی بود که انسانها را مسحور خود میکرد و عیان کردن ذات آن، زحمت هزاران دانشمند و فیلسوف و جامعهشناس را در طول سالیان متمادی میطلبید. حالا در ۶ ماه معلوم شد غرب یعنی تاریکی و توحش.
نتیجه این استنباط آن نیست که پس رژیم غاصب نباید تاوان جنایات و تجاوزات خود را بدهد. در همین خطبهها رهبر انقلاب نسبت به پاسخ به تجاوز دشمن به کنسولگری ایران در سوریه، جملاتی گفتند که ادبیات قابلتوجهی دارد. «رژیم خبیث اشتباه کرد در این قضیّه؛ باید تنبیه بشود و تنبیه خواهد شد». اینجا منظور از اشتباه دشمن، اشتباهی است که دشمن بیشتر در حق خودش مرتکب شده است. نگاه از بالا به پایین رهبر انقلاب، نگاه یکطرف پیروز به یکطرف مغلوب است. ما کسی را «تنبیه» میکنیم که دست برتر را نسبت به او داشته باشیم. دشمن صهیونیست اکنون در جایگاهی نیست که ما حتی از او انتقام بگیریم؛ او باید از ما توسری بخورد و تأدیب شود تا راه انحطاط و زوال خود را سربهزیرتر بپیماید.
دیدگاه تان را بنویسید