«بازگشت گام به گام» تدلیس جدید امریکایی‌ها

در روز‌های اخیر ایران به دنبال توقف اجرای پروتکل الحاقی در مقابل بدعهدی‌های غرب است و به نظر می‌رسد روز‌های حساسی پیش روی کشور در تقابل دو جانبه با غرب باشد. با این حال به نظر می‌رسد بیش از جبهه خارجی باید مراقب جبهه داخلی بود.

کد خبر : 1052119

جوان آنلاین: پرونده هسته‌ای ایران در طول یک هفته آخر به روز‌های حساسی رسیده است. ایران بر اساس قانون راهبردی مجلس شورای اسلامی برای مقابله با تحریم‌ها به دنبال افزایش ظرفیت هسته‌ای خود است.

در طول سه ماه گذشته ایران به دنبال نصب آبشار‌های جدید هسته‌ای رفته است. این آبشار‌های جدید طبق اعلام آژانس بین‌المللی انرژی اتمی شامل شش آبشار جدید ۲‌IR-M در تأسیسات هسته‌ای نظنز و دو آبشار ۶- IR در تأسیسات زیرزمینی فردو است.

ایران همچنین غنی‌سازی اورانیوم ۲۰ درصدی را در تأسیسات فردو آغاز کرده است. رویدادی که حتی در دوره قبلی برجام سابقه نداشته است. البته ایران همچنان در حوزه ذخایر هسته‌ای با سال‌های قبل از برجام فاصله فراوانی دارد. ذخیره اورانیوم ۵ /۳ درصدی ایران هم‌اکنون نزدیک به ۵ هزار کیلو است، در حالی که ذخیره اورانیوم ایران قبل از اجرای برجام به ۱۰ هزار کیلو می‌رسید. همچنین ذخیره اورانیوم ۲۰ درصدی ایران در حدود ۲۰ کیلو است. با وجود این ظرفیت‌های هسته‌ای ایران برای کاهش تعهدات برجامی به سرعت در حال افزایش است.

توقف پروتکل الحاقی مهم‌ترین ابزار ایران

در این میان شاید مهم‌ترین اقدام ایران که توانسته نگاه‌ها را نسبت به پرونده هسته‌ای ایران خیره کند، متوقف کردن اجرای پروتکل الحاقی در ایران بوده است.

اجرای پروتکل الحاقی یکی از مهم‌ترین درخواست‌های غرب از ابتدای پرونده هسته‌ای ایران بوده و ایران پس از امضای برجام به صورت داوطلبانه این پروتکل را اجرا می‌کند. این پروتکل توانمندی‌های گسترده‌ای را برای کسب اطلاعات در اختیار غرب قرار می‌دهد و می‌تواند به صورت آنلاین اطلاعات خود را از فعالیت‌های جاری هسته‌ای ایران تکمیل کند.

در کنار این بازرسان آژانس امکان بازرسی‌های سرزده را از سایت‌ها و مکان‌های مشکوک در کمتر از ۲۴ ساعت برای بازرسی و نمونه‌برداری محیطی خواهند داشت. همین دسترسی‌های گسترده سبب شده که ایران در مقابل تمام اقدامات تخریبی علیه برجام اقدام به متوقف کردن اجرای این پروتکل کند.

این اقدام ایران که قرار است در ۵ اسفند به اجرا دربیاید در کنار اقداماتی همچون تولید اورانیوم فلزی و افزایش ظرفیت غنی‌سازی سبب شده تا تکاپوی عظیمی در غرب ایجاد شود. تا قبل از این اقدامات امریکایی‌ها قصد داشتند پیش از تابستان به سراغ تصمیم‌گیری بر سر پرونده هسته‌ای ایران نروند با این حال اقدامات ایران نه تنها توانسته پرونده ایران را جزو اولویت‌های سیاست خارجی امریکا قرار دهد بلکه به تدریج نشانه‌هایی از تسلیم شدن آن‌ها در مقابل درخواست‌های ایران برای بازگشت بی قید و شرط به برجام وجود دارد.

اما پیروزی در این مسیر نیازمند ملاحظاتی است که باید آن را در داخل کشور جست‌وجو کرد.

جبهه داخلی باید متحد باشد

اساس یکی از شروط موفقیت در کشمکش‌های بزرگ سیاست خارجی همبستگی نظام داخلی یک کشور در مقابل تهدید‌های طرف مقابل است.

متأسفانه واقعیت این است که کارنامه برخی جریان‌های داخلی در کشور پیرامون این مسئله چندان درخشان نبوده است. اساساً برخی بلندگو‌ها در داخل کشور نقش مهمی در ایجاد نوعی شکاف در جبهه داخلی در مقابل تلاش‌های طرف مقابل ایفا کرده‌اند.

به طور حتم طی چند روز آینده تا اجرایی شدن ضرب‌الاجل ایران برای متوقف کردن پروتکل‌الحاقی و حتی بعد از آن تهدیدات دیپلماتیک علیه کشورمان به شدت رشد خواهد کرد. به عنوان مثال وزیر خارجه آلمان اقدام ایران در لغو نظارت‌های پروتکل‌های الحاقی را نوعی بازی با آتش عنوان کرده و وزرای خارجه اروپا و امریکا خواستار عقب‌نشینی ایران از این رویداد شده‌اند.

حتی در این میان ممکن است گام‌های جدی‌تری نیز برداشته شود و طرفین اقدام به فعال کردن مکانیزم ماشه این بار به نیابت از طرف کشور‌های اروپایی کنند. طبیعی است که تمام این تهدیدات در حالی انجام می‌شود که دست طرف مقابل برای فشار بر ایران بسته است.

زرادخانه تحریمی طرف مقابل خالی است و بحث حمله نظامی به ایران با شرایط فعلی تا حدود زیادی شوخی به نظر می‌رسد به خصوص آنکه امریکایی‌ها پرونده‌های جدی در خصوص روابط با چین روی میز دارند و به هیچ عنوان به دنبال درگیری نظامی در نقطه جدیدی در دنیا نیستند.

به این ترتیب محتمل‌ترین راه حل در شرایط فعلی برای امریکا قبول شروط ایران و حداقل بازگشت متقابل دو طرف بدون پیش‌شرط‌هایی همچون تمدید بند‌های غروب آفتاب یا آغاز مذاکرات بر سر بحث‌های منطقه‌ای یا موشکی است. اما موفقیت این روند همان گونه که گفته شد بستگی به روند داخلی کشور نیز خواهد داشت.

همه چیز تقصیر مجلس بود!

همزمان با افزایش رایزنی‌ها و در کنار آن تقابل دو طرف برخی جریان رسانه‌ای به آرامی در حال القای شکست ایران در فشار برطرف مقابل برای بازگشت به برجام است.

به عنوان مثال علی بیگدلی از فعالان اصلاح‌طلب طی مطلبی در این باره می‌نویسد: به نظر می‌رسد پافشاری درمورد اینکه امریکا اول تحریم‌ها را بردارد و بعد ما به تعهدات برجامی برگردیم، راه به جایی نخواهد برد. از طرفی مجلس تا حدودی عجولانه وارد قضیه شد و طی اختلافاتی که بین دولت و مجلس وجود داشت، به اینکه به نحوی هم امریکا را غافلگیر کند و هم دولت را تحت فشار قرار دهد، عمل کرد، در حالی که نتیجه مطلوبی به‌دست نخواهد آمد و به نظر می‌رسد بدون واسطه، باید وارد یک دیپلماسی مؤثر شد.

قاسم محبعلی از مدیران وزارت خارجه در دولت اصلاحات هم گفته است: با وجود فشار‌های زیاد اقتصادی و تحریم‌هایی که امریکا و حتی دیگر طرف‌های برجام بر ایران وارد کردند، ایران هوشیاری به خرج داده و تاکنون برجام را حفظ کرده، اکنون که اتحادیه اروپا از یک سو و رئیس‌جمهوری جدید امریکا از سوی دیگر برای رفع تحریم‌ها و برگشت به برجام اعلام آمادگی کرده‌اند، برخی از دوستان جریان خاص، گل به خودی می‌زنند.

البته محبعلی به این نکته اشاره نمی‌کند که حفظ برجام چگونه توانسته مواهب اقتصادی نصیب کشور کند.

بازگشت گام به گام تدلیس جدید امریکایی‌ها

متأسفانه برخی سیگنال‌های این‌چنینی در سطح مدیران ارشد نظام نیز تکرار می‌شود، در حالی که مقام معظم رهبری بار‌ها بر برگشت بدون قید و شرط امریکا به برجام و برداشته شدن تمام تحریم‌ها تأکید کرده‌اند برخی مقامات از بازگشت گام به گام به برجام سخن می‌گویند.

بازگشت گام به گام به برجام دقیقاً همان طرحی است که در قالب کمتر در مقابل کمتر از سوی امریکایی‌ها مطرح شده و دقیقاً با این هدف طراحی شده که ایران در گرداب مذاکرات مداوم و عدم بهره‌مندی از رفع تحریم‌ها گیر بیفتد.

به عنوان مثال علی واعظ از گروه بین‌المللی بحران پیشنهاد کرده است تا امریکا در مقابل متوقف کردن غنی‌سازی ۲۰ درصد در فردو تصمیم اجرایی ترامپ در سال ۲۰۱۹ برای تحریم کل سیستم مالی ایران را لغو کند. این در حالی است تمام بانک‌های ایران و صنعت نفت ایران با برچسب تروریستی تحریم شده‌اند و عملاً هیچ کدام از این کار‌ها تأثیری در وضعیت واقعی ایران نخواهد داشت.

از سوی دیگر بسیاری از نهاد‌های رسمی ایران نیز از سوی امریکایی‌ها به عنوان نهاد تروریستی شناخته شده‌اند که نمونه آن سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است.

با چنین شرایطی نکته مهم بازگشت کامل به شرایط سال ۲۰۱۵ در قبال بازگشت ایران به تعهدات برجامی است و تنها معیار هم باید تعهدات دو طرف در مقابل هم باشد.

ایجاد دوگانگی و شکاف در افکار عمومی نه تنها به معنای خیانت به کشور در چنین برهه حساسی در مقابل کشور‌های غربی است بلکه عملاً می‌تواند به وخیم شدن شرایط نیز بینجامد. در صورتی که امریکایی‌ها و غربی‌ها احساس کنند می‌توانند با تهدید به برهم زدن برجام باعث ایجاد شکاف داخلی به خصوص در انتخابات سال ۱۴۰۰ شوند راهبرد خود را از بازگشت به برجام به سمت فروپاشی آن تغییر خواهند داد.

تجربه سال ۸۸ نباید تکرار شود

نظام جمهوری اسلامی ایران یک بار در سال ۲۰۰۹ میلادی در جریان فتنه سال ۸۸ دچار آسیب راهبردی در پرونده هسته‌ای خود شد. آشوب‌های گسترده در داخل نه تنها پیام ضعف را به خارج از ایران انتقال داد بلکه موجب مستحکم‌تر شدن طرف غربی برای اعمال تحریم‌های بیشتر علیه ایران شد.

این اتفاق در شرایط فعلی می‌تواند یک بار دیگر رخ دهد. به طور حتم صهیونیست‌ها و سعودی‌ها بیشترین نارضایتی را از شرایط فعلی دارند و می‌دانیم که در بسیاری از فتنه‌های اخیر دست داشته‌اند. این روز‌ها شاید علاوه بر ایجاد رویکرد تهاجمی باید نگران جبهه داخلی در شرایط فعلی نیز باشیم.

 

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: