واکنش وطن امروز به سخنان جهانگیری: بی‌مسؤولیت

اسحاق جهانگیری در ماه‌های واپسین دولت دوازدهم به‌جای پاسخگویی و عذرخواهی از مردم به‌خاطر ناکارآمدی‌ها به منتقدان حمله کرد، ادبیات توهین‌آمیزی علیه منتقدان به کار برد و تنها راه نجات کشور را ادامه حضور اصلاح‌طلبان در دولت دانست!

کد خبر : 1063866

وطن امروز: «اگر ما رای ندهیم، مافیا روی کار می‌آید»، «یکی از ضعف‌های دولت لکنت زبان است، شرم می‌کنیم دستاوردهای‌مان را بگوییم»، «دخالت دیگران باعث سقوط بورس شد»، «در بیان اشکالات دولت قبل کوتاهی کردیم»، «یک عده نمی‌گذارند مردم از منافع برجام برخوردار شوند»، «برادر من در دوران ریاست‌جمهوری دکتر احمدی‌نژاد مدیر بوده است»، «گرانی‌ها نتیجه تصمیم‌گیری‌های خارج از دولت است»، «در سال ۹۶ و در تبلیغات کاغذ سفیدی به مردم نشان دادم و گفتم زندگی شخصی من مانند این کاغذ پاک است»، «در سال ۹۶ برای رئیس‌جمهور شدن کاندیدای انتخابات نشدم»، «نگفته‌ام [در انتخابات] نمی‌آیم، می‌گویم تابع خرد جمعی و دوستان هستم»؛ اینها تنها بخشی از ادعاهای پرسروصدای معاون اول رئیس‌جمهور در جریان حضور در یکی از اتاق‌های مجازی در جمعه شب بود. 

به گزارش «وطن‌امروز»، اسحاق جهانگیری بیش از آنکه به خاطر 8 سال معاون اولی روحانی شناخته شود با خاطرات مناظره‌های انتخاباتی سال96 به خاطرها می‌آید؛ کاندیدای پرسروصدایی که بیش از همه کاندیداهایی که در ادوار مختلف انتخابات انصراف داده‌اند از کناره‌گیری خود پیش از روز رای‌گیری آگاهی داشت و با کارویژه «کاندیدای پوششی» برای دفاع از رئیس خود پا به میدان مناظرات گذاشته بود. در همان ایام نیز یکی از احتمالاتی که پیرامون علت حضورش طرح می‌شد عدم اطلاع دقیق رئیس‌جمهور از آمارهای اقتصادی کشور بود؛ عدم اطلاعی که قرار بود با حضور در صحنه جهانگیری جبران شود. بر همین مبنا هم جهانگیری خود را سپر روحانی در مقابل انتقادات دیگر کاندیداها می‌کرد و سعی داشت ضمن پاسخ‌های تند و وعده‌های عجیب (همانند رفع فقر مطلق تا پایان سال1400)، هم از روحانی دفاع کند و هم مانع آن شود که ادعاهای بزرگ انتخاباتی از زبان رئیس‌جمهور مستقر بیان شود. او از مردم می‌خواست کمبود کره، عدم ثبات نرخ ارز، گرانی لحظه به لحظه کالاها، صف‌های خرید سکه و... را به یاد بیاورند و به دولت روحانی مجددا اعتماد کنند. اما این پایان کار نبود و بسیاری از چهره‌های نزدیک به دولت حضور تشریفاتی او در انتخابات 96 را به عنوان مقدمه‌ای برای حضور در انتخابات1400 طرح کردند. از همین رو رسانه‌های اصلاح‌طلب پا به پای تصویرسازی‌های انتخاباتی از روحانی، او را نیز مورد توجه قرار دادند و سعی کردند با طرح گزاره «وارث روحانی» 24‌میلیون رای روحانی در انتخابات سال96 را پیشاپیش در صندوق انتخاباتی سال1400 ذخیره کنند. با این حال همه چیز باب میل حامیان روحانی جلو نرفت تا دولت او نسخه جهش‌یافته تمام چیزهایی باشد که جهانگیری روزگاری به پیشینیان خود نسبت می‌داد. جهش 10 برابری نرخ ارز، تورم بیش از 60 درصدی اقلام خوراکی، کمبود کالاهای اساسی، صف‌های خرید مرغ، تشدید تحریم‌های خارجی و... تبدیل به نتیجه نهایی دولت دوازدهم شد. دیگر نیاز چندانی به یادآوری شعارهای دولت برای نشان دادن شکاف میان وعده و عمل روحانی نبود، تنها پخش سخنان جهانگیری در مناظرات سال 96 کفایت می‌کرد تا مردم شکاف موجود در تصویرسازی‌های دولت با تصاویر واقعی کشور را متوجه شوند. در این میان البته عده‌ای از چهره‌های اصلاح‌طلب نیز کوشش می‌کردند با خاطرنشان کردن وضعیت موجود به جهانگیری از وی بخواهند با استعفا از معاون اولی رئیس‌جمهور بیش از این مانع لکه‌دار شدن وجهه خود نشود؛ استعفایی که چند بار در سرخط اخبار نیز طرح شد اما در نهایت با تکذیب جهانگیری مواجه می‌شد. با مجموعه این اوصاف، علت حضور جهانگیری در سخنرانی مجازی جمعه‌شب را چگونه می‌توان ارزیابی کرد؟ آیا او در تلاش بود تا از آخرین فرصت‌هایش در حمایت از رئیس خود بهره ببرد؟ آیا همانند باقی چهره‌های دولتی تلاش کرد با نسبت دادن مشکلات کشور به دیگر نهادها و ارگان‌ها از قوه مجریه سلب مسؤولیت کند؟ آیا او در میان افکار عمومی حاضر شد تا تنها حاضری بزند و مانع فراموش شدن خود در سالی شود که روزگاری کسب آرا در آن را حتمی می‌شمرد؟
 
* زنگ کلاب هاوس دولت
در خوشبینانه‌ترین حالت ممکن نیز نمی‌توان چشم بر این واقعیت بست که نفس حضور و سخنان مطرح شده از سوی جهانگیری در کلاب هاوس را باید در نسبت با انتخابات 28 خردادماه دید. اصلاح‌طلبان در هفته‌های گذشته نشان داده‌اند کلاب هاوس را به رغم ناشناخته بودنش برای بسیاری از مردم به عنوان شبکه اجتماعی اصلی خود در روزگار کرونایی فعلی انتخاب کرده‌اند و سعی دارند با وارد کردن نوبتی چهره‌های دولت و اصلاح‌طلبانی که در ظاهر امر با دولت زاویه پیدا کرده‌اند تاثیرشان را در فضای انتخاباتی پیش رو افزایش دهند. پیش از این ظریف، فائزه هاشمی و مصطفی تاجزاده 3 چهره دیگری بودند که با حضور در این فضا و طرح ادعاهای جنجالی سعی کرده بودند از فشار اجتماعی به دولت و اصلاح‌طلبان در آستانه سیزدهمین دوره انتخابات ریاست‌جمهوری بکاهند. بر همین اساس می‌توان این احتمال را مطرح کرد که اصلاح‌طلبان در روزها و هفته‌های آتی سرمایه‌گذاری بیشتری بر بستر کلاب هاوس داشته باشند تا با گفت‌وگوهای کنترل شده بعدی در پوشش پاسخگویی به سوالات افکار عمومی، گزاره‌های خود را در فضای سیاسی کشور تثبیت کنند. 
با این اوصاف شاید تحلیل فرامتنی حضور معاون اول رئیس‌جمهور به عنوان چهره‌ای که همگان او را در کنار روحانی به خاطر می‌آورند بیش از پرداختن به تک‌تک گزاره‌های طرح شده از سوی وی اهمیت داشته باشد. بر همین اساس مهم‌ترین نکات پیرامون اظهارات جهانگیری را به شرح زیر می‌توان بررسی کرد.
 جهانگیری پیش از هر چیز کوشید از اعتبار ایده دولت در افکار عمومی دفاع کند و مانع سقوط بیش از پیش ایده غربگرایان در خردادماه شود. دولت یازدهم کار خود را با وعده «ابروعده» رفع تحریم‌ها آغاز کرد و این تصور را در اذهان عمومی ایجاد کرد که با تحقق این «ابروعده» می‌توان سایر وعده‌های اقتصادی، سیاسی، فرهنگی و... را نیز محقق کرد. از همین رو پس از برجام و با استناد به وجود چنین توافقی و در شرایطی که در انتخابات ریاست‌جمهوری سال96 نیز دستاورد ملموسی نداشتند موفق به کسب آرای عمومی شدند. جوانمرگی برجام و نمایان شدن عمق آسیب‌پذیری‌اش عملا بخش قابل توجهی از اعتبار سیاسی غربگرایان را از بین برد. مواضع جهانگیری تا حدی تلاش برای زنده نگه داشتن این ایده به حساب می‌آمد که کماکان می‌توان با پیوند زدن تمام مشکلات به مذاکرات خارجی در فضای داخلی اندوخته سیاسی کسب کرد. بر همین اساس، او در بخشی از سخنانش ادعای روحانی مبنی بر مشروط بودن وعده‌های انتخاباتی به اوضاع اقتصادی سال 95 را تکرار کرد و گفت: «در سال ۹۶ برای رئیس‌جمهور شدن کاندیدای انتخابات نشدم. فعل‌هایی که در آن زمان به کار می‌بردم مربوط به گذشته است و فرض بر این بود که دولت دوازدهم استمرار کار دولت یازدهم باشد و برجام ماندنی است و با همین تورم یک‌رقمی به کار خود در دولت دوازدهم ادامه می‌دهیم».
 با افول اعتبار سیاسی دولت دوازدهم، اصلاح‌طلبان نیز گام به گام از دولت فاصله گرفتند تا هزینه حمایت از روحانی بیش از این به کاهش محبوبیت‌شان منتهی نشود. در این میان هر قدر که آنها از دولت اعلام برائت می‌کردند چهره‌هایی از دولت وابستگی اصلاح‌طلبان به دولت را بیش از پیش یادآوری می‌کردند که جدی‌ترین مورد آن را می‌توان محمود واعظی، رئیس دفتر رئیس‌جمهور دانست که از طلبکار بودن اصلاح‌طلبان پس از دریافت سمت‌های سیاسی انتقاد کرده بود. بخشی از مواضع اخیر جهانگیری را می‌توان تلاش برای دلجویی از اصلاح‌طلبانی دانست که عامدانه در تلاش هستند تا میان خود و دولت فاصله‌گذاری کنند. از همین رو معاون اول رئیس‌جمهور با صراحت دوگانه دولت- مافیا را به عنوان اسم رمزی از تعریف رقیب در انتخابات خردادماه مقابل اصلاح‌طلبان می‌گذارد و می‌گوید: «اگر به زبان جوانان سخن بگویم باید گفت که شهروندان در کنار صندوق رای یکدیگر را می‌شناسند و اگر کنار هم جمع نشوند شهر سقوط می‌کند. راهی جز جمع شدن در کنار صندوق‌های رای برای توسعه کشور، اصلاح امور و حفاظت و حراست از شهر و کشور وجود ندارد. نباید شهر را به مافیا واگذار کنیم. اجازه ندهیم کسانی که به رای مردم احترامی نمی‌گذارند رای بیاورند. نباید جریان تحول‌خواه و خواهان توسعه کشور انتخابات را تحریم کنند و باید دانست که تحریم اقتصادی از دل تحریم انتخابات و ناهماهنگی‌های انتخاباتی بیرون می‌آید. اگر سال ۸۴ دقیق عمل می‌کردیم پرونده هسته‌ای ایران به شورای امنیت نمی‌رفت و نیروهای مخالف ایران جسور نمی‌شدند. انتخابات تنها راهی است که می‌توان حرف مردم را به کرسی نشاند».
  در نهایت مهم‌ترین نکته‌ای که درباره اظهارات جهانگیری باید به آن توجه داشت ترسیم نقشه انتخاباتی برای سال1400 است. پیش از این «وطن‌امروز» در گزارش‌های تفصیلی به ۲ رویکرد «رادیکالیسم پیشاانتخاباتی» به عنوان استراتژی غربگرایان برای مقابله با تشتت بدنه اجتماعی‌شان و در نهایت پیگیری «دوقطبی‌سازی فضای سیاسی» برای خارج شدن عملکرد دولت از میدان بحث‌های انتخاباتی پرداخته بود. بر همین مبنا می‌توان عمده اظهارات جهانگیری را گامی در راستای همین ۲ استراتژی دانست. جهانگیری از سویی با طرح ادعاهای رادیکال سعی کرد بدنه سرخورده اصلاح‌طلبان را بار دیگر با خود همراه و همدل کند و از سوی دیگر تلاش کرد مجددا با طرح دوگانه‌های موهوم و رقیب‌هراسی آشکار فضای سیاسی کشور را به سمتی هدایت کند که مطلوب غربگرایان است. هر چند آنچه در گفتار جهانگیری مشهود بود سلب مسؤولیت از دولت و منتسب کردن مشکلات به مجلس، دیگر قوا، رقبای سیاسی و دولت آمریکا است اما بار دیگر فضایی دوقطبی را ترسیم کرد که در آن دیگرانی(!) اجازه موفقیت دولت را نداده‌اند. 
 
* امید به فراموشی
جهانگیری در اظهارات جدیدش حضور در انتخابات ریاست‌جمهوری 1400 را به شکل ضمنی تایید کرد و گفت: «راجع به کاندیدا شدن تصمیم من بر نیامدن است و هنوز بر این تصمیم مصر هستم. نگفته‌ام که نمی‌آیم، می‌گویم تابع خرد جمعی و دوستان هستم». سخنانی که شاید بتوان در پس هر نیامدنش آمدنی را جست. با این حال فارغ از آنکه جهانگیری به عنوان کاندیدای نهایی یا یکی از کاندیداهای غربگرایان در انتخابات خردادماه حاضر شود یا نشود، اظهاراتش را می‌توان به عنوان شاهدمثالی از رویکرد سیاسی پیشاروی اصلاح‌طلبان تا انتخابات ریاست‌جمهوری به حساب آورد. اگر تا چند ماه پیش بسیاری نسبت به تلاش حداکثری اصلاح‌طلبان و خیز برنامه‌ریزی شده‌شان برای تصرف مجدد پاستور شک داشتند اکنون این شک از میان رفته است و به شکل واضحی می‌توان شاهد فعالیت آنها بود. 
غربگرایان که بخوبی از پاشنه آشیل خود -عملکرد دولت- در انتخابات پیش رو آگاهی دارند، در روزها و هفته‌های آینده باز هم بر مدار جهانگیری جلو خواهند رفت و سعی می‌کنند با طرح مواضع رادیکال و تقویت دوقطبی‌هایی که در انتخابات‌های قبلی از آن بهره برده بودند، ضمن تقویت بدنه اجتماعی سر‌خورده‌شان، فضا را به سمتی ببرند که عملکرد دولت از دایره لغات و موضوعات انتخاباتی حذف شود. در این میان خطرناک‌ترین سناریو برای جریان انقلابی پیشاپیش پیروز تصور کردن خود در انتخابات و چشم بستن بر طراحی صحنه غربگرایان است. واقعیت امر آن است که غربگرایان بیش از هر چیز به تشتت و عدم همراهی نیروهای انقلابی با یکدیگر چشم بسته‌اند تا از طریق آن بتوانند با طرح گزاره‌های رادیکال و احیای دوقطبی‌هایی در مصادیقی مانند سیاست خارجی، حضور خود در پاستور را 4 سال دیگر تمدید کنند. فراموشی عملکرد دولت، برجسته شدن طرح بحث‌های فرعی و متعاقبا احیای دوقطبی‌ها تنها فرمولی است که می‌تواند دولت روحانی را در پوشش یک رئیس جدید تمدید کند. 
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: