خاطرات قرائتی از دوران جوانی

خاطرات قرائتی از دوران جوانی: در روستا روضه میخواندم و مردم میخندید و آخرش از روستا بیرونم کردند!

کد خبر : 1109252

 خاطرات قرائتی از دوران جوانی: در روستا روضه میخواندم و مردم میخندید و آخرش از روستا بیرونم کردند!

در مراسم ختم پدرم وصیت شده بود من منبر بروم، در آن مجلس هفت بار مردم را خنداندم.

 

سایز ویدئو: 4.24M | مدت زمان ویدئو: 00:02:48 دانلود ویديو
دانلود فایل: دانلود
لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: