آش غربزدگی شور شد حتی صدای «شرق» هم درآمد

آش غربزدگی برخی عناصر غربگرا آن‌قدر شور شد که صدای روزنامه «شرق» را هم درآورد.

کد خبر : 1163764

شرق در یادداشتی که استثنای بر قاعده غربگرایی در این روزنامه است، نوشت: از پیش از انقلاب مشروطه و با اولین سفرهای شاهان قاجار به اروپا، یک حس دلبستگی در بین نخبگان کشورمان نسبت به اروپا و غرب شکل گرفت؛ حسی که به مرور وسعت یافت تا آنجا که تقریبا اکثر مهاجرت‌های جامعه ما به سمت غرب است.

اگر دلیل این دلبستگی را بپرسیم، شاید بیشترین پاسخ این باشد که در غرب، رعایت حقوق فردی انسان‌ها و دموکراسی، بیشتر از هر جای دیگر است و انصافا هم چنین است. اما این رعایت حقوق فردی یا همان حقوق بشر و دموکراسی در درون مرزهای کشورهای غربی یک چیز است و وقتی سخن از اولویت روابط بین کشورها باشـد، چیز دیگر. اینکه مهاجران وقتی به آن کشورها می‌رسند، از آن رعایت حقوق و دموکراسی بهره می‌برند، الزاما به این معنا نیست که رابطه کشورهایی مثل کشور ما با آن کشورها هم به بسـط دموکراسی و حقوق بشر در سرزمینمان منجر شود. برای نمونه در خاورمیانه رابطه بین کشورهای منطقه و غرب که در صد سال اخیر هر روز گسترده‌تر شده، کی و کجا به حقوق بشر و دموکراسی منجر شده؟ در مصر یا عربستان؟ یا مثلا ۵۳ سال رابطه عمیق و استراتژیک حکومت سابق کشورمان با غرب یا همین ۲۰ سال حضور تمام عیار غرب در افغانستان، کی به حقوق بشر و دموکراسی انجامید؟ همان طورکه گفتم، قطعا در کشورهای غربی، رعایت حقوق بشر و دموکراسی نسبت به کشورهای دیگر در حد بالاتری است، ولی آیا از ارتباط کشورهای خاورمیانه با غرب، دموکراسی برای مردم عاید شده؟ اما غیر از این؛ در ۳۰ سال اخیر و بعد از فروپاشی بلوک شـرق و بی‌رقیب شدن غرب در همیـن خاورمیانه. در این ۳۰ سال از ۱۹۹۱ تا ۲۰۲۱، غرب هر کاری در خاورمیانه خواسته انجام داده. کشور تکه تکـه کرده، حکومت تغییر داده، جنگ راه‌انداخته و هر کار دیگـر. اما حاصل این دخالت مستقیم مثلا در عراق و لیبی برای مردم چه بوده؟ دموکراسی؟ حقوق بشر؟ یا حتی رونق اقتصادی؟ کدامیک؟ بسیاری پرگرایش به شرق ایران خرده می‌گیرند و آن را به وابسته شـدن و زیر سلطه رفتن تعبیر می‌کنند و می‌گویند این رابطه ایران را تبدیل به عروسکی در دست روسیه و چین خواهد کرد یا حتی آمریکا که جدیدا می‌گوید ایران باید بین برجام و وابستگی به روسیه یکی را انتخاب کند. دقت کنید، از سال ۲۰۰۳ تا امروز هر روز تحریم‌های بیشتری علیه ایران وضع شده و نامش را گذاشته‌اند تحریم‌های فلج‌کننده و همه شریان‌های اقتصادی را به روی ایران بسته‌اند و حتی با وجود توافق برجـام، ایران را از همه چیز محروم کرده‌اند، تا آنجا که به ریزتریـن موضوعات مثل صادرنشدن ویزا برای ورزشکاران ایرانی هم رسیده‌اند و بعد می‌گویند یا برجام یا رابطه با روسیه. همه راه‌ها را بر ایران بسته‌اند و فقط یک راه به روی ایران باز مانده، بعد می‌گویند همـان یک راه را هم خودت ببند و جالب این‌جاست که بسیاری از منتقدان حاکمیت نیز همین را می‌گویند. اینکه آرزو داریم در کشورمان دموکراسی باشد، حقوق بشر باشد چه ربطی به این دارد که با غرب رابطه داشته باشیم یا شرق؟ راه‌حل آن مشکل در جای دیگری است. اینکه بعد از ۳۰ سال دوباره شاهد تشکیل بلوک جدیدی در مقابل بلوک غرب هستیم که هرچه باشد، دیگر مثل این سه دهه آن‌قدرها هم شخم زدن خاورمیانه را برای غرب آسان نمی‌گذارد، برای کشور ما که از 1356 و از کنفرانسی در اسرائیل، طرح، تجزیه ایران به 6 یا 7 کشور قومیتی برای حفظ اسرائیل ضروری دانسته شد، موضوعی حیاتی است. یادمان باشد، اول باید ایرانی وجود داشته باشد که بعد دموکراسی و حقوق بشر داشته باشد، و الا غرب که 30 سال است مشغول شخم‌زدن خاورمیانه است و حالا که همه مسیرها را به روی ما بسته، اصرار نخبگان کشورمان که باید همین یک مسیر باقی مانده را هم خودمان ببندیم، از عجایب ادعای میهن‌دوستی است؟/کیهان

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: