چقدر ادعای وزیر رفاه درباره ریشه‌کنی فقر مطلق دست است؟

زیر پوست فقر

صولت مرتضوی وزیر تعاون و کار مدعی ریشه‌کنی فقر مطلق شده است، این اولین باری نیست که چنین ادعاهایی از سوی او باعث مناقشه شده است، چند ماه پیش که او ادعای محقق شدن یک میلیون شغل در یک سال را داده بود خود مرکز آمار به اظهارنظر او واکنش نشان داد و آمار واقعی را نزدیک به 200 هزار فرصت شغلی اعلام کرد. حالا هم اظهار نظر او باعث شده برخی از کارشناسان حوزه آسیب‌های اجتماعی به حرف‌های او واکنش نشان دهند.

کد خبر : 1240169

فقر مطلق وضعیتی است که در آن افراد از منابع ضروری برای ادامه زندگی به کلی محروم هستند و در تداوم زندگی دچار مشکل می‌شوند. در واقع افرادی که پایین‌تر از یک سطح درآمدی قرار دارند از تامین نیاز‌های اساسی از قبیل خوراک، پوشاک و سرپناه ناتوانند. بانک جهانی، این «خط درآمدی» را روزانه ۱.۹ دلار تعیین کرده است. کما اینکه با معیار بانک جهانی، نزدیک به ۸۰۰ میلیون انسان زیر این خط هستند.

فقر مطلق افزایش یافته

ارائه آمار درباره میزان فقر در جامعه به شکل عجیبی از سوی نهادها و سازمان‌های مختلفی ارائه شده است. به‌همین‌دلیل دراختیار‌داشتن یک سنجه واحد معتبر در این رابطه مشکل به نظر می‌رسد. مرکز ملی آمار، مرکز پژوهش‌های مجلس، وزارت اقتصاد، سازمان بهزیستی و البته وزارت رفاه هرکدام به فراخور داده‌های دراختیارشان نسبت به این موضوع آمارهایی منتشر کرده و می‌کنند اما دیروز صولت مرتضوی، وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی در بخش‌خبری یکی از برنامه‌های رسانه‌ملی ادعا کرد: «بخش قابل‌توجهی از فقر مطلق ریشه‌کن شده است.» در میانه حرف‌های او می‌شود به آمارهای دیگری هم برخورد ازجمله «اشتغال‌آفرینی برای بیش از یک‌میلیون و ۹۷۰هزار نفر». موضوع معطوف به فقر مطلق اما مولفه‌های متفاوتی در اندازه‌گیری دارد. حداقل آن‌طور که در گزارش تازه مرکز پژوهش‌های مجلس در خرداد امسال ثبت شده میزان فقر در جامعه ایرانی از ۱۹درصد به ۳۰درصد افزایش پیدا کرده است.

هشدار درباره فقر

عنوان گزارش اخیر مرکز پژوهش‌های مجلس «وضعیت فقر و ویژگی‌های فقرا در دهه گذشته (دهه ۹۰)» است. ازجمله نکاتی که در این گزارش به آن اشاره شده این است که درحال‌حاضر بیش از یک‌سوم جمعیت کشور زیر خط فقر قرار دارند اما نکته دیگر این است که خانواده‌های بالای خط فقر هم فاصله چندانی با رفتن به زیر خط فقر ندارند و مدام به این منطقه نزدیک‌تر می‌شوند. این گزارش هشدار داده که فاصله افراد بالای خط فقر روزبه‌روز تا رفتن به زیر آن کمتر می‌شود. این چشم‌اندازی نگران‌کننده برای ادامه مسیر فعلی است که می‌تواند باعث شود در سال‌های آینده درصد به‌مراتب بیشتری از جمعیت کشور به زیر خط فقر برود. دو عاملی که در دهه۱۳۹۰ باعث بروز این وضعیت شده‌اند یکی تحریم‌های اقتصادی است و دیگری نابسامانی‌های کلان. براثر تاثیر همین دو عامل است که نرخ فقر مطلق با روندی افزایشی از ۱۹.۴درصد در سال ۱۳۹۰ به ۳۴.۴درصد در سال۱۴۰۰ رسیده است. روندی که توقفی در آن دیده نمی‌شود و فعلا چشم‌انداز آن رو به گسترش است. براساس این آمارها، تنها ظرف دهه۱۳۹۰ بیش از ۱۱میلیون نفر از جمعیت کشور به زیر خط فقر سقوط کرده‌اند. مرکز پژوهش‌های مجلس در بررسی عوامل شتاب‌دهنده فقر به مواردی همچون «افول درآمد سرانه و تورم بالا» اشاره کرده است. آنچه در گفته‌های وزیر رفاه نگران‌کننده است را می‌توان در حرف‌های سیدابراهیم رئیسی در اسفند۱۴۰۰ هم به‌چشم دید، جایی که رئیس‌جمهور وعده داده بود طی دو هفته فقر مطلق را ریشه‌کن می‌کند! گفته‌ای که آب‌سردی بود روی کارشناسان این حوزه، چراکه وعده ریشه‌کنی فقر مطلق طی فقط دو‌هفته بیش از هر چیز نشان از ناآشنایی نسبت به حوزه آسیب‌های اجتماعی دارد. 

شاخص‌های آماری و فقر مطلق

اخیرا مرکز آمار ایران گزارشی از وضعیت درآمد و هزینه خانوار‌های ایرانی ارایه کرده که می‌تواند شاخص‌های مهمی را از نظر بررسی خط فقر ارایه کند. یکی از ساده‌ترین معیار‌ها برای برآورد وضعیت فقر در خانوار‌های ایرانی، پیدا کردن سهم «خوراکی‌ها» در سبد مخارج آنهاست. اما چرا؟

وقتی در اقتصاد یک کشور تورم در رقم‌های بالایی تثبیت شده و به صورت مزمن در می‌آید، خانوار‌هایی که درآمد کمتری دارند، اولویت خود را به «بقا» و «سیر کردن شکم» خود می‌دهند و پس از آن اگر چیزی باقی ماند به فکر پس‌انداز می‌افتند یا کالای غیرخوراکی می‌خرند. بنابراین، سهم خوراکی در هزینه خانوار‌های ایرانی می‌تواند شاخص ساده‌ای را ارایه کند که براساس آن نشان دهد چه میزان وضعیت فقر بدتر یا بهتر شده است؟ در نگاه کلی این شاخص در شهر‌ها به ۲۷.۵ درصد و در روستا‌ها به حدود ۴۱ درصد رسیده است.

شاخص سهم خوراکی در هزینه خانوار طی سال‌های ۹۴ و ۹۵ و همزمان با رونق اقتصادی شکل گرفته پس از برجام به ۲۵ درصد هم رسیده بود. اما همزمان با تشدید تحریم‌ها، این شرایط برعکس شد و حالا در شهر‌ها می‌بینیم که به ۲۷.۵ درصد افزایش پیدا کرده است. در روستا‌ها هم همین تکرار شده است. در روستا‌ها عموما سهم خوراکی‌ها از سبد خانوار بالاتر از شهرهاست. اما در سال‌های ۹۴ و ۹۵ این شاخص به زیر ۳۶ درصد هم سقوط کرده بود و حالا ۵ درصد رشد کرده است. نکته دیگری که می‌تواند روشنگر باشد، میزان هزینه‌ای است که دهک‌های درآمدی در سال گذشته داشته‌اند.

 

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: