آقای مطهری مطالب انتشارات صدرا را بخوانید!
هیاهوی برخی چهرهها و جریانهای خاص برای پایان همکاری چند استاد دانشگاه با برخی دانشگاههای کشور و سیاسی کردن موضوعات اداری به آنجا رسیده که پای شهید مرتضی مطهری را به میان کشیدهاند و گفتهاند که بهرغم انتقادات و اعتراضات آیتالله مطهری به حکومت پهلوی، اما کرسی تدریس او در دانشگاه حفظ شده است.
هیاهوی برخی چهرهها و جریانهای خاص برای پایان همکاری چند استاد دانشگاه با برخی دانشگاههای کشور و سیاسی کردن موضوعات اداری به آنجا رسیده که پای شهید مرتضی مطهری را به میان کشیدهاند و گفتهاند که بهرغم انتقادات و اعتراضات آیتالله مطهری به حکومت پهلوی، اما کرسی تدریس او در دانشگاه حفظ شده است.
قسمت تلخ ماجرا آنجاست که این ادعای غلط و قیاس جمهوری اسلامی با حکومت طاغوت را علی مطهری آغاز کرد که از قضا به پسر شهید مطهری بودن و بزرگزادگی و آقازادگی خیلی هم میبالد و حتی بر آنچه در مورد پدرش در مرکز حفظ و نشر آثار استاد آمده، اشراف ندارد.
علی مطهری در گفتگو با یک رسانه اصلاحطلب گفته «این رویه زیبنده نظام جمهوری اسلامی نیست و من متأسفم اعلام کنم که حتی گاهی بدتر از رویهای است که در حکومت پهلوی انجام میشد. مثلاً استاد مطهری در حوادث قیام ۱۵ خرداد سال ۴۲ بازداشت شد. به مناسبت اینکه در شب ۱۵ خرداد یک سخنرانی مؤیدی کرده بود و نوک پیکان حمله ایشان هم متوجه شخص شاه بود، همان شب ایشان را بازداشت کردند و همراه با برخی علمای دیگر تهران و علمای شهرستانها در زندان بودند. بعد از حدود یک ماه و نیم آزاد شدند. البته به دنبال بحث اعدام امام خمینی (س)، حتی صحبت اعدام این افراد هم بود ولی بعد از اینکه شهید مطهری از زندان آزاد شد، ایشان از تدریس در دانشگاه محروم نشد. فقط سالها بعد در موضوع ارتقای ایشان از دانشیار به استاد تمام یا شاید هم از استادیار به دانشیار، موانعی ایجاد کردند و این کار ایشان انجام نمیشد.»
یعنی از نظر علی مطهری، بهتر بود که جمهوری اسلامی اساتید منتقد را بازداشت میکرد و حتی صحبت از اعدام آنها میکرد، ولی کرسی تدریس را از آنها نمیگرفت! فقط توضیح نداده فرد بازداشت شده در زندان یا اعدام شده، چگونه همچنان میتواند تدریس کند!
محسن برهانی، فعال مجازی و مدعی فقه و حقوق هم نوشته: «مرحوم مرتضی مطهری در تقابل کامل با حکومت پهلوی بود، اما هیچ مشکلی برای عضویت ایشان در هیئت علمی دانشگاه تهران ایجاد نشد؛ نه تعلیق شد و نه اخراج و نه تهدید به عدم تمدید قرارداد پیمانی.»
موضوع قطع همکاری با چند استاد دانشگاه در هفته اخیر که سیاسی نیست، اما صرف نظر از آن، چند نکته قابل تأمل است:
اولاً آیا شهید مطهری در دوران پهلوی با ممنوعیت مواجه نشد؟
انتشارات صدرا، مرکز نشر آثار استاد شهید مرتضی مطهری که تحت مدیریت علی مطهری است، در سایت خود به آدرس
https://motahari. org آورده است: «در سال ۱۳۵۵ به دنبال مخالفت جدی استاد مطهری با روش منافقانه یکی از اساتید دانشکده الهیات و معارف اسلامی که در صدد القای تفکرات الحادی به دانشجویان در کلاس درس بود، رژیم شاه که مترصد بهانه و فرصتی برای اخراج استاد شهید از دانشگاه بود ایشان را زودتر از موعد مقرر بازنشسته کرد.».
اما علی مطهری اکنون برای دلخوشی جناحی، حتی آنچه را که با تأیید خود او در خصوص پدرش منتشر شده، فراموش کرده است.
ثانیاً سید محمدحسین راجی در جواب توئیت محسن برهانی نوشته است: «میزان آزادی در دانشگاه در دوران پهلوی: پروفسور جیمز بیل، استادروابط بینالملل کالج ویرجینیا، درکتاب «عقاب و شیر: تراژدی روابط ایران و امریکا» مینویسد: وقتی شاه فرمان یک حمله نظامی وحشیانه به دانشجویان غیرمسلح تظاهرکننده را صادرکرد، دکترفرهاد رئیس برجسته دانشگاه تهران در نامه استعفای خود نوشت: «من هرگز چنین ظلم، قساوت و وحشیگری از سوی نیروهای دولتی ندیده و نشنیده بودم. هنگامی که ما از ساختمانهای دانشگاه بازرسی کردیم باصحنهای مثل صحنه حمله ارتش بربرها به سرزمین دشمن مواجه شدیم.»
ثالثاً امثال محسن برهانی و علی مطهری خوب است نام شرکت «داد» را یک جستوجوی مجازی بکنند و بدانند که این شرکت، مخفف عبارت «دوازده استاد اخراجی دانشگاه» است. این دوازده استاد پس از کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ با دستور محمدرضا پهلوی از دانشگاه اخراج و حتی حقوق آنها قطع شد که جالب است برهانی و مطهری بدانند که یکی از آنها مهدی بازرگان بود. آنها برای امرار معاش شرکت مهندسی «داد» مخفف دوازده استاد اخراجی دانشگاه را تشکیل میدهند. بعداً یکی از استادان کنار میکشد و «داد» به «یاد» تبدیل میشود. این شرکت تا چند سال محل درآمدزایی مهدی بازرگان و ۱۰ استاد دانشگاه دیگر میشود تا اینکه بازرگان را دستگیر و زندانی میکنند.
تحریف تاریخ، دروغگویی و خرج کردن از بزرگان انقلاب اسلامی برای توجیه اقدامات سیاسی خود، اخلاقی است؟
منبع: روزنامه جوان