لیندسی گراهام: قبلا ایران از ما می‌ترسید حالا ما از ایران می‌ترسیم!

شبکه خبری فاکس نیوز در گفت‌و‌گویی با لیندسی گراهام سناتور جمهوریخواه ایالت کارولینای جنوبی در روز 26 اکتبر 4 آبان ماه به موضوع حملات علیه نیروهای آمریکایی مستقر در عراق و سوریه پرداخته است.

کد خبر : 1252798

این سناتور تندروی جمهوریخواه عنوان می‌دارد: ما بازدارندگی خود را از دست داده‌ایم، سابقا ایران از آمریکا می‌ترسید ولی حالا ما از ایران می‌ترسیم.

گراهام می‌افزاید: بدون حمایت ایران اتفاقی رخ نمی‌دهد، اقدام حماس برای جلوگیری از عادی‌سازی روابط بین عربستان سعودی و اسرائیل بود.

وی همچنین عنوان می‌دارد: هیچ یک از نیروهای نیابتی بدون ایران توان ادامه بقا را ندارند خب ما بازدارندگی‌مان شکست خورده است.

لیندسی گراهام در ادامه گزافه‌گویی‌های پیشین خود و در تهدیدی ناشی از استیصال عنوان می‌دارد: اگر من رئیس‌جمهور بودم به ایرانی‌ها می‌گفتم اگر یک بار دیگر به سربازان آمریکایی در سوریه و عراق حمله کنید به شما صدمه خواهیم زد

 اگر حزب‌الله از شمال جبهه جدیدی را باز کند ما به میادین نفتی شما در ایران حمله خواهیم کرد اگر آنها حرف ما را متوجه می‌شدند این کارها را انجام نمی‌دادند.

آتلانتیک: در سراسر خاورمیانه، تلاش ایران برای افزایش نفوذ خود موفق بوده است

اندیشکده آمریکایی شورای آتلانتیک در یادداشتی از مایکل یانگ سردبیر ارشد مرکز خاورمیانه کارنگی در بیروت و سردبیر وبلاگ برنامه خاورمیانه کارنگی در روز 24 اکتبر 2آبان عنوان می‌دارد: برای اولین بار از سال 2006، لبنانی‌ها دوباره با چشم انداز یک جنگ با اسرائیل، به پشتوانه درگیری فعلی در غزه، رو‌به‌رو هستند.

در ادامه این یادداشت عنوان شده است: ایرانی‌ها در دهه گذشته برای ایجاد یک قابلیت بازدارندگی غیرقابل انکار در مرزهای اسرائیل با لبنان، سوریه و غزه تلاش کرده‌اند. حزب‌الله متوجه شده است که یک درگیری تمام عیار ممکن است قدرت خود را بر لبنان تضعیف کند و سعی خواهد کرد از چنین نتیجه‌ای اجتناب کند. اما در نهایت، حزب‌الله از ایران پیروی خواهد کرد.

شورای آتلانتیک می‌افزاید: در اوایل سال جاری، سیدحسن نصرالله، دبیرکل حزب‌الله، شروع به اشاره به استراتژی «یکپارچگی جبهه‌ها» کرد. ایده این بود که گروه‌های مسلح تحت حمایت ایران که به محور مقاومت ملحق شده‌اند، عملیات‌ها را علیه اسرائیل، به‌ویژه در دفاع از اماکن مقدس مسلمانان در اورشلیم، مانند مسجدالاقصی، هماهنگ کنند. نصرالله در ماه مه گذشته، در بحبوحه درگیری‌ها در غزه بین جهاد اسلامی و اسرائیل، معنای این را از نظر عملی توصیف کرد: «سرفصل واقعی واکنش مقاومت در غزه [ایجاد] اتاق عملیات مشترک برای گروه‌های مقاومت است».

 این اندیشکده مطرح آمریکایی در ادامه اظهار می‌دارد: برنامه‌ریزی و عملیات مشترک با این واقعیت تسهیل شده است که مقامات برجسته حماس در ماه‌های اخیر به لبنان نقل مکان کرده‌اند، که اکثر آنها نماینده شاخه طرفدار ایران و حزب‌الله این سازمان هستند. زیاد النخاله، رئیس‌جهاد اسلامی که از دیرباز روابط نزدیکی با ایران داشته، نیز در این کشور مستقر است. اگرچه حمایت از آرمان فلسطین در قلب هویت ایران و حزب‌الله است.

آتلانتیک اذعان دارد: برای حزب‌الله، یکی از دلایل این است که در سراسر خاورمیانه(غرب آسیا)، تلاش ایران برای افزایش نفوذ خود موفق بوده است. در اوایل دهه 80، ایران فهمید که اگر گروه‌های مسلح منسجم را در جوامع پراکنده، به‌ویژه گروه‌های شیعه، تقویت کند و از آنها حمایت کند، می‌تواند آنها را به قله‌های فرماندهی دولت‌ها سوق دهد. حزب‌الله موفق‌ترین نمونه از این مدل بود، اما ایران پس از تهاجم ایالات متحده در سال 2003، آن را در عراق نیز تکرار کرد. در یمن، جایی که از حوثی‌ها حمایت کرده است. و در سوریه، جایی که از بشار اسد حمایت می‌کند.

این اندیشکده می‌افزاید: استراتژی ایران فرقه‌ای نیست، بلکه با دیدگاه انقلابی اسلام و ایدئولوژی «مقاومت» علیه ایالات متحده، اسرائیل و کشورهای عربی محافظه‌کار در منطقه مرتبط است. ایرانی‌ها از ابتدا به دنبال ایجاد روابط با گروه‌های اسلام‌گرای سنی مانند حماس و جهاد اسلامی بودند. ‌

در ادامه این یادداشت عنوان شده است: آنچه در 7 اکتبر رخ داد بخشی از تلاش گسترده‌تر محور مقاومت برای گسترش نفوذ خود بر آرمان فلسطین بود. دولت بایدن گفته است که هیچ مدرکی دال بر دخالت ایران در حمله حماس ندیده است، اما موضوع ممکن است معنایی باشد. رهبری حماس در غزه، از جمله یحیی سنوار، و همچنین صالح العاروری، مسئول ارشد این سازمان در بیروت، به حزب‌الله نزدیک هستند، و همچنین النخاله جهاد اسلامی. حتی اگر عملیات حماس به شدت تقسیم شده بود، حزب‌الله باید از جنبه‌هایی از این طرح آگاه بوده باشد، به این معنی که ایرانی‌ها نیز آگاه بودند.

شورای آتلانتیک تصریح می‌کند: در دو دهه گذشته، ایران از اشتباهات آمریکا در خاورمیانه(غرب آسیا) بهره برده است. حمله ایالات متحده به عراق سلطه سنی‌ها را در این کشور از بین برد و به احزاب شیعی که با تهران پیوند دارند اجازه داد قدرت را به دست گیرند. دولت‌های متوالی، که با باراک اوباما شروع شد، از منطقه جدا شدند. همان‌طور که اوباما در مصاحبه‌ای در سال 2016 به آتلانتیک گفت،

«رقابت بین سعودی‌ها و ایرانی‌ها- که به جنگ‌های نیابتی و هرج و مرج در سوریه، عراق و یمن کمک کرده است- ما را ملزم می‌کند که به دوستان خود و همچنین به ایرانی‌ها بگوییم که آنها باید راهی مؤثر برای اشتراک در محله و ایجاد نوعی صلح سرد بیابند.» همان‌طور که او آن را دید، تعادل متعاقب به ایالات متحده این امکان را می‌دهد که دوباره بر مناطق حیاتی‌تر برای منافع خود تمرکز کند.

این اندیشکده آمریکایی اذعان دارد: سخنان اوباما باید برای گوش ایرانیان خوشایند است - رئیس‌جمهور ایالات متحده به سهم تهران در خاورمیانه(غرب آسیا) اذعان می‌کند و در عین حال نقش ایالات متحده در آنجا را پایین می‌آورد. ایرانی‌ها از عدم تعامل آمریکا برای توسعه اتحادهای منطقه‌ای خود استفاده کردند. در رأس این تلاش، قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی ایران بود که ایالات متحده او را در ژانویه 2020 ترور کرد. او در عراق، روابط خود را با شبه نظامیان در نیروهای حشد‌الشعبی که در سال 2014 برای مبارزه با داعش تشکیل شد، تقویت کرد. هفته گذشته، کتائب حزب‌الله، یکی از شبه‌نظامیان پیشرو حزب‌الله،اعلام کرد که به عملیات «طوفان الاقصی» حماس علیه اسرائیل پیوسته و تلاش‌ها برای هدف قرار دادن ایالات متحده را افزایش خواهد داد.

آتلانتیک همچنین می‌افزاید: به همین ترتیب، درگیری در یمن که در سال 2014 آغاز شد، به ایرانی‌ها اجازه داد تا روابط خود را با انصارالله، معروف به حوثی‌ها، که از آنها برای تحت فشار قرار دادن عربستان سعودی و دیگر کشورهای خلیج‌فارس حمایت می‌کنند، توسعه دهند. حوثی‌ها، به طور دقیق، یک نیروی نیابتی ایرانی نیستند، اما آنها بخشی از شبکه منطقه‌ای شبه نظامیان ایران هستند و روابط نزدیکی با حزب‌الله دارند. حوثی‌ها هفته گذشته موشک‌های کروز و هواپیماهای بدون سرنشین را به سمت اسرائیل یا به سمت کشتی‌های آمریکایی در دریای سرخ پرتاب کردند و نشان دادند که بخشی از ائتلاف نیروهایی هستند که ایران می‌تواند در صورت گسترش جنگ غزه از آنها استفاده کند.

در ادامه این یادداشت اشاره شده است: در سوریه، ایرانی‌ها گزینه حمله به اسرائیل از آن سوی بلندی‌های جولان را حفظ می‌کنند. خدر خدور، محقق سوریه در مرکز خاورمیانه کارنگی، به من گفت: «ایران در حال استقرار شبه نظامیان [طرفدار ایران] از شمال سوریه، از جمله حلب، به جنوب این کشور» برای درگیری احتمالی در آنجا است. اسرائیل فرودگاه‌های دمشق و حلب را بمباران کرده است، تقریباً به این دلیل که پیش‌بینی می‌کند ایران در یک جنگ گسترده‌تر، جبهه جولان را باز کند و از فرودگاه‌ها برای حمل سلاح استفاده کند.

این اندیشکده اذعان دارد: محور مقاومت نشان داده است که اسرائیل آسیب پذیر است. یک هفته پس از عملیات 7 اکتبر، روزنامه نگار اسرائیلی بارک راوید فاش کرد که ایران به اسرائیل هشدار داده است که اگرچه به دنبال درگیری منطقه‌ای نیست، اما هرگونه تهاجم زمینی به غزه باعث مداخله ایران می‌شود. دولت بایدن در حال انجام مذاکرات پشت کانالی با ایران است که نشان می‌دهد این پیام به واشنگتن نیز رسیده است.

شورای آتلانتیک همچنین اظهار می‌دارد: آمریکایی‌ها مطمئناً می‌خواهند در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال آینده از جنگ دیگری در خاورمیانه(غرب آسیا) جلوگیری کنند. سفر پرزیدنت جو بایدن به اسرائیل تا حدی تلاشی برای عقب نگه داشتن اسرائیلی‌ها بود. پیام واقعی دو هفته گذشته این است که ایران شبکه گسترده‌ای برای حمایت از چالش‌های خود با اولویت‌های آمریکا در خاورمیانه(غرب آسیا) دارد.

کیهان

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: