پوست‌اندازی جریان‌های سیاسی؟

به نظر می‎رسد ترکیب تازه‌ای از جریان‌های سیاسی در مجلس دوازدهم شکل خواهد گرفت. جوان نوشت: شاید دیگر نام‌های اصولگرا و اصلاح‌طلب از ادبیات سیاسی ایران حذف شوند

کد خبر : 1278673

انتخابات مجلس دوازدهم شاید دیگر نام‌های اصولگرا و اصلاح‌طلب را از ادبیات سیاسی ایران حذف کند. اصلاح‌طلبانی که در دور اول ۴۰ نفر از آنان به مجلس وارد شدند، اقلیتی نسبتاً قوی تشکیل خواهند داد که مغضوب جبهه تندروی اصلاح‌طلبی نیز هستند و هویت جدیدی برای خود تعریف خواهند کرد که دیگر ربط‌وضبطی به رهبر جبهه که «رأی نمی‌دهد» و به نازی‌آبادی‌های جبهه و آن‌ها که از گوشه زندان و کنج ویلا‌های شمال و خارج از کشور می‌خواهند درس زندگی و نافرمانی مدنی بدهند، نخواهند داشت. اصولگرایان نیز آموختند که مردم از آنان فسادستیزی و عقلانیت سیاسی و همراهی با خواسته‌های مشروع و پرهیز از تندروی می‌خواهند و صرف «نام‌ونشان سابق» برای مردم جذاب نیست. مضافاً این‎که شاید همین اصولگرایانی که به مجلس دوازدهم می‌رسند، نتوانند یک اکثریت قوی تشکیل دهند. به این ترتیب ترکیب تازه‌ای از جریان‌های سیاسی حول محور خواست مردم در فسادستیزی و معیشت‌سازی، نه معیشت‌اندیشی و فسادسازی شکل خواهد گرفت. می‌توان استدلال کرد که مشارکت ۴۱ درصدی در روزگارانی که هم بادناموافق سیاه‌نمایی می‌وزید و هم گرانی و برخی سوءمدیریت‌ها نارضایتی‌هایی ایجاد کرده بود، یک موفقیت برای نظام بود و تصمیم مردم در این انتخابات «ترجیح مشارکت به انتخاب نماینده» بود و این معنایش خالی‌نکردن کامل پشت‌نظام است. درواقع مردم نشان دادند باور دارند «آنکه از بادی رود از جا خسی است/ زانکه باد ناموافق خود بسی است»!می‌توان استدلال دیگری هم کرد که رأی خوب برخی چهره‌های جوان فسادستیز و در مقابل رأی‌نیاوردن کهنه‌کاران خمود که شاید مردم اعتمادی به آنان برای کار جهادی و روحیه انقلابی‌فسادستیز نداشتند، نشانه‌ای از ظهور اراده تغییر در مردم بود. هرچند این نوع انتخابات‌ها که چهره‌های رسانه‌ای و افراد پرجست‌وخیز به پیران استخوان‌خردکرده ترجیح داده می‌شوند، با اتهام پوپولیسم مواجه است، اما این خاصیت دموکراسی‌هاست که گاهی مرز تصمیم عاقلانه که اراده تغییر و جهت‌سازی در آن هست با پوپولیسم و فریب‌خوردن، خیلی آشکار نیست.این که شخصی منتسب و مورد حمایت دو رئیس قوه سابق که برای او ویدئو پر می‌کنند و در زادگاه خود می‌رود تا تضمین‌شده باشد، نمی‌تواند اعتماد مردم را کسب کند یا شخص دیگری که یک پای ثابت هر مجلسی که اراده می‌کرده است، بوده و حالا او نیز در زادگاهش شکست می‌خورد، یا در همان زادگاه شخص دیگری که حضوری همیشگی در حوزه انتخاباتی و ارسال تصاویر این حضور‌ها برای رسانه‌ها داشته است، و علی‌الظاهر باید او را پرکار و جهادی فرض کرد، رأی نمی‌آورد، این یعنی این جا پوپولیسم از عقلانیت عقب مانده است....اگر بخواهیم به آمار نگاهی واقع‌گرایانه داشته باشیم و نه صرفاً آمارسازی تخیلی، باید گفت که از اولین مجلس که ۵۲ درصد در انتخابات شرکت کردند تا این مجلس که ۴۱ درصد شد، میانگین شرکت در انتخابات‌های مجلس ۵۷ درصد بوده و به طور مطلق ۳۰ درصد مردم هرگز در انتخابات‌های مجلس شرکت نمی‌کردند که لزوماً سیاسی نبوده. از یک مریض و بدحال و خانه‌نشین و تنبل و گرفتار و در راه‌مانده و مراسم‌های ترحیم و مسافرت و ایرانیان خارج بگیر تا معاندان و براندازان و ناراضیان و دیگران که فهرستی طولانی دارد. پس صحیح آن است که وقتی ۴۱ درصد را نسبت‌سنجی می‌کنیم با آن میانگین ۵۷ درصدی بسنجیم نه کل واجدان شرایط...آن چه در این انتخابات شکل گرفت، که به اعتقاد من اساس ادبیات سیاسی ایران را تغییر خواهد داد، در آن انتخابات‌های خارج از ایران که برخی سنگ آن را به سینه می‌زنند، دیده نمی‌شود. این یعنی به این انتخابات بهتر نگاه کنید و شاخص‌های عینی اراده مردم و اثرگذاری آنان را بهتر درک کنید.

خراسان

 

لینک کوتاه :

با دوستان خود به اشتراک بگذارید: