روايت يك شاهد عينی از اتفاقات دانشگاه فردوسی
پيش از آمدن آمبولانس، راننده آژانس خانم "ر " را طبق درخواست خودش به پرديس 2 برده و با هماهنگي مركز بهداشت دانشگاه، با آمبولانس اين مركز وي راهي بيمارستان امدادي ميشود. "
عصر امروز : يكي از فعالان دانشجويي دانشگاه فردوسي مشهد تمام جزئيات شايعه تجاوز به دانشجوي دختر اين دانشگاه را در اختيار خبرنگار عصر امروز قرار داده است كه متن كامل مشاهدات وي بدون دخل و تصرف به شرح ذيل مي آيد: 1- خبر كوتاه بود ولي به آن اندازه تكان دهنده، كه با شنيدنش چند دقيقهاي خشكم بزند و تنم بلرزد و در حال بهت مانند زلزلهزده در ساعات پاياني شب از جا بپرم و سراسيمه بيرون بروم. در حال دويدن همش به خودم ميگفتم خدا كند دروغ باشد... 2- بسياري از برادران و خواهران ساكن در مجتمع خوابگاههاي فجر و پرديس در حوالي ساعت 30 دقيقه بامداد روز دوشنبه 16 خرداد به ناگاه شاهد شنيدن خبري دهشتناك بودند. خبري كه حكايت از تجاوزي بي رحمانه به يك دختر دانشجوي خوابگاهي در پرديس دانشگاه داشت! به علت اين هتك حرمت؛ دانشجويان از خوابگاهها بيرون ريخته تا ضمن كسب آخرين خبر از وقايع و وضعيت آن دانشجو، اعتراض شديد خود را نشان دهند. 3-در همان دقايق اوليه انتشار، اين خبر توسط مسئولين خوابگاه و دانشگاه كه در محل خوابگاههاي پرديس حضور داشتند تكذيب شد ولي باورش برايمان سخت بود! از يك طرف ليدرهاي تجمع شعار ميدادند "دروغ است، دروغ است "، از طرف ديگر " تا چيزي نباشد اين حرفها پس براي چه؟ " در همان حين؛ تعدادي از دانشجويان از جريانها و تيپهاي مختلف براي كسب اطلاع از زواياي قضيه راهي بيمارستان امدادي و عيادت دانشجوي فوق الذكر شدند. 4- ساعت 3 بامداد 16 خرداد مقابل پرديس 5، نتيجه گزارش دانشجويان بنا به اظهارات اين دختر دانشجو چنين بود: " خانم "ر " در حالي كه روز يكشنبه 15 خرداد از فروشگاه فاميلي به خوابگاه بر ميگشته، در مسير درب شمالي تا ميدان علوم صداي خش خش پاي يك نفر را از پشت سر مي شنود و سپس با يك ضربه بيهوش شده و روي نردههاي مسير تا ميدان علوم ميافتد كه اين ضربه باعث شكستن گونه وي ميگردد. سارق گوشي همراه و ساعتش را ميربايد و فرار ميكند. در اين حين 2 نفر از دانشجويان پسر كه از اين مسير ميگذشتند بنا به اظهار خودشان با اورژانس 115 تماس ميگيرند. و سپس دختر دانشجو را به خانمي ميسپارند كه به ظاهر مهمان يكي از اتاقهاي پرديس است. دانشجوي مذكور با توجه به حفظ بودن شماره هم اتاقي خود، توسط خانم مهمان با هم اتاقيش تماس ميگيرد. هم اتاقي دانشجوي مذكور به نگهباني پرديس 5 رفته و از انتظامات درخواست آژانس ميكنند. با فرستادن آژانس و اعلام خبر به نگهبان درب شمالي دانشگاه، نگهبان به محل مورد نظر (به سمت ميدان علوم) ميرود. پيش از آمدن آمبولانس، راننده آژانس خانم "ر " را طبق درخواست خودش به پرديس 2 برده و با هماهنگي مركز بهداشت دانشگاه، با آمبولانس اين مركز وي راهي بيمارستان امدادي ميشود. " 5- به خود آمدم و با تنفر به ليدرهاي تجمع كه با چشمك و خندهاي مرموزانه به هم اشاره ميكردند، نگريستم. همانهايي كه در محوطه حياط و لاينهاي خوابگاه فرياد ميزدند به خواهرمان تجاوز شده! الآن بعد از آنكه شعارهايشان را سردادند، 2 انگشتشان را به نشانه پيروزي بالا ميبرند! 6- اشاره: الف) دانشجوي فوق الذكر ساعت 13:27 روز يكشنبه 15 خرداد از درب شمالي، وارد دانشگاه شد. (اين ساعت ثبت شده از دوربين درب شمالي دانشگاه ميباشد). ب) اولين تماس با اورژانس ساعت 13:33 روز يكشنبه 15 خرداد ميباشد. (اين ساعت در اورژانس مشهد ثبت است). ج) در فاصله كمتر از 6 دقيقه احتمال تجاوز كاملاً منتفي است كما اينكه آزمايشات بيمارستان و پزشكي قانوني اين مسئله را رد ميكنند. 7- چند نكته: 7-1. اينكه ايجاد امنيت دانشگاه بر عهده انتظامات و مسئولين دانشگاه است بر كسي پوشيده نيست، لكن مسئولين دانشگاه، ضمن توضيح درباره اين اتفاق، هرچه سريعتر بايستي نتايج بازبيني دوربينهاي دانشگاه و هويت ضارب را به دانشجويان اعلام نمايند و ضارب گرگ صفت را به دست دانشجويان دانشگاه بسپارند تا با پاك كردن اين لكه ننگ از چهره دانشگاه، برهمگان عيان گردد " كلوخ انداز را پاداش سنگ است ". 7-2. همچنين حداقل انتظارات دانشجويان از مسئولين دانشگاه اين است تا با افزايش پستهاي حفاظت فيزيكي بويژه در نقاط كور پرديس دانشگاه، ديگر شاهد چنين تعرضي به قشر دانشجويي كشور نباشيم. 7-3. نكته نغز آنكه؛ اين حادثه تلخ واقعيتي را آشكار نمود، آنكه كساني كه تا ديروز دم از عدم لزوم وجود حراست در دانشگاه ميزدند امروز خود معترف به لزوم وجود آن و بلكه تقويت حراست هستند. مجموعهاي كه بايد حافظ نظم و امنيت و پيگيري اين امور باشد. الحمدلله! 8- در جريان برگزاري تجمع مسائلي مشاهده شد كه افشاي آن براي دانشجويان، ضروري است. 8-1. از همان دقايق ابتدايي تجمع، خبرگزاريهاي ضدانقلاب به منظور كليدزدن پروژه آشوب در دانشگاهها در ايام امتحانات خرداد ماه در حال دامن زدن به شايعات و اخبار كذب است. 8-2. ليدرهاي شناخته شده و طراحان شايعه تجاوز ( "ر.ع "، " م. ش "، " م. م. ن "، " ا. ق "، "و. ر. ن ") و ناموس پرستان امروز، كه خود بسان رطب خوردهاي... از مشاهير موارد اخلاقي! دانشگاهند، (و در تمامي تجمعات صنفي - سياسي و بويژه در حوادث پس از انتخابات در همراهي ضدانقلاب سنگ تمام گذاشتند) آنگاه كه نتوانستند علتي براي آشوب در خرداد امسال بتراشند به دور از حقوق انساني و اسلامي ناگاه با سوء استفاده ازحادثه تلخ روزهاي اخير، پيرو سياست "برگزاري تجمع به هر قيمتي " به دروغ متوسل شدند و با تحريك احساسات و عواطف دانشجويان و بدون در نظر گرفتن آبروي آن خواهر دانشجو اقدام به خبرسازي و شايعه پراكني مبني بر تجاوز به دختر دانشجو در دانشگاه فردوسي كردند غافل از آنكه دم خروس اين جريان منحط عيان است. تا جايي كه در جاي جاي تجمع شعارها بجاي اينكه به سمت ضارب و اين عمل خلاف باشد به سمت مسئولين دانشگاه بود! 8-3. وقاحت ماجرا آنجاست كه در ساعت 1 بامداد دوشنبه 16 خرداد 90 "م. م. ن " در تشريحي مبسوط در مقابل تجمع كنندگان مقابل پرديس يك مدعي مي شود: " من الآن از بيمارستان ميآيم، به يكي از خانمها يك ساعت پيش! پشت دانشكده علوم تجاوز شده، پس از هتك حرمت وي را به سختي مورد ضرب و شتم قرار دادند، مسئولين و حراست كجا بودند؟ اين عنصر سياسي در ساعت 2:30 بامداد در دومين نطق خود مدعي ميشود: " قضيه تجاوز منتفي است و دروغ است! " از مسئولين امر خواستاريم ضمن جدي گرفتن پيگيري مشكلات صنفي - فرهنگي دانشجويان، به تخلفات فرد يا افرادي كه با هتك حرمت با آبروي خواهر مذكور به دنبال اهداف سياسي خود ميگشتند و در تجمع اخير دنبال نمدي بودند كه كلاهي براي خود ببافند هرچه زودتر رسيدگي گردد. به گزارش عصر امروز، اين دانشجو در ادامه چنين آورده است: گزارش لحظه به لحظه تجمع بامداد 16 خرداد 1-ساعت 15 دقيقه بامداد دوشنبه 16 خرداد 1390: خوابگاه پرديس 2 / فرياد يك نفر( "ر.ع ")؛ " از اتاقهاتون بيايد بيرون، امروز ظهر پشت دانشكده علوم به يكي از خواهرانمون تجاوز شده. اگه اين مسئله براتون مهمه بياين بيرون اعتراض ". 2-ساعت 20 دقيقه بامداد: خوابگاه فجر/ بطور هماهنگ در فجر3و2و1؛ " م. ش "، " م. م. ن "، " ا. ق "، "و. ر. ن "/ اظهارات مورد يك 3-ساعت 30 دقيقه بامداد: پرديس 2/ تجمع دانشجويان پرسشگر ساكن در خوابگاه در پرديس 2 در درب پشتي خوابگاه و آغاز شعارها. "حراست بيغيرت، خجالت خجالت "، "عزا عزاست امروز... "، "امنيت دانشگاه، حق مسلم ماست "، "مسئول بي كفايت نميخوايم نميخوايم ". حضور آقاي محمدخاني(مسئول خوابگاه) در تجمع پرديس 2: " قضيه اين طوري كه شما ميگوييد نيست... تجاوزي صورت نگرفته ". 4-ساعت 45 دقيقه بامداد: مجتمع خوابگاه هاي فجر/ آغاز شعارها و حركت به سمت پرديس 5- ساعت 45 دقيقه بامداد: پرديس 2/ شعار ليدر تجمع: "بي غيرت، در رو واكن " و هدايت دانشجويان. شكستن درب پرديس 2 و حركت تجمع به سمت پرديس يك شعار ليدر: " اي خواهر باغيرت حمايت حمايت ". 6-ساعت يك صبح دوشنبه 16 خرداد 90: مقابل پرديس يك، پيوستن معترضين فجر و پرديس و اولين صحبت "م.م.ن ": "من الآن از بيمارستان ميآيم، به يكي از خانمها يك ساعت پيش پشت دانشكده علوم تجاوز شده، پس از هتك حرمت وي را به سختي مورد ضرب و شتم قرار دادند، مسئولين و حراست كجا بودند ؟! " و تحريك دانشجويان بياطلاع به شعار عليه حراست و مسئولين دانشگاه. ادامه شعارها. ( تا كنون 4 نوع خبر از وقايع داده شد.) 7- ساعت 2 بامداد: صحبت مسئولين دانشگاه در جمع معترضين/ طهمورث، معاون دانشجويي فرهنگي دانشگاه، شهيدي، مسئول حراست، محمدخاني، مسئول خوابگاه. شعار ليدرها: "دروغ است دروغ است " و حركت نمايندگان دانشجويان (از جريانها و تيپهاي مختلف) به سمت بيمارستان امدادي و صحبت با دانشجوي مذكور 8- ساعت 2:20 بامداد: حركت معترضين به سمت پرديس 5 و ناكام ماندن شكستن درب پرديس 5 9- ساعت 2:30 بامداد: دومين صحبت " م.م.ن " ليدر تجمع خوابگاه هاي فجر " قضيه تجاوز منتفي است و دروغ است! سوال اينجاست كه چرا حراست با توجه به سختگيريها در ساير موارد به اين موارد رسيدگي نميكند ". ( جالب اينجاست كه همين فرد در آغاز تجمع وي مدعي شد كه من الآن از بيمارستان ميآيم و به يك دختري تجاوز شده!) 10- ساعت 2:45 بامداد: صحبت مسئول روابط عمومي و رئيس دفتر رئيس دانشگاه و مسئول حراست مقابل پرديس 5 . " شعارليدرها: دروغ است دروغ است ". 11- ساعت 3 بامداد: برگشتن نمايندگان دانشجويان از بيمارستان و گزارش ماوقع: " خانم "ر " در حالي كه روز يكشنبه 15 خرداد از فروشگاه فاميلي به خوابگاه بر ميگشته، در مسير درب شمالي تا ميدان علوم صداي خش خش يك نفر را از پشت سر مي شنود و سپس با يك ضربه بيهوش شده و روي نردههاي مسير تا ميدان علوم ميافتد كه اين ضربه باعث شكستن گونه وي ميگردد. سارق گوشي همراه و ساعتش را ميربايد و فرار ميكند. در اين حين 2 نفر از دانشجويان پسر كه از مسير مي گذشتند بنا به اظهار خودشان با اورژانس 115 تماس ميگيرند. و سپس دختر دانشجو را به خانمي ميسپارند كه به ظاهر مهمان يكي از اتاقهاي پرديس است. دانشجوي مذكور با توجه به حفظ بودن شماره هم اتاقي خود، توسط خانم مهمان با هم اتاقيش تماس مي گيرد. هم اتاقي دانشجوي مذكور به نگهباني پرديس 5 رفته و از انتظامات درخواست آژانس ميكنند. با فرستادن آژانس و اعلام خبر به نگهبان درب شمالي دانشگاه، نگهبان به محل مورد نظر (به سمت ميدان علوم) ميرود. پيش از آمدن آمبولانس، راننده آژانس خانم "ر " را طبق درخواست خودش به پرديس 2 برده و با هماهنگي مركز بهداشت دانشگاه، با آمبولانس اين مركز وي راهي بيمارستان امدادي مي شود. " 12 - و اين داستان هنوز ادامه دارد... ظاهراً ليدرهاي كهنه كار برخلاف ادعايشان دنبال چيز ديگري هستند.